< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

1401/12/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نقد مسیر پیامبری، نقد و بررسی اشکالات

 

معنای صحیح عمومیت نبوت و پیامبری

سخن در مساله عمومیت مکانی نبوت بود. گفته شد همان دلیلی که نبوت را ثابت می کند، عمومیت آن را نیز ثابت می کند. سپس بیان شد که در مورد عمومیت نبوت دو معنا می توان تصویر کرد: یکی اینکه عمومیت به این معنا است که در میان هر جمعی نبی حاضر شود. تصویر دیگر این است که پیام نبی فراگیر بوده و همه مکان ها را پوشش دهد. در این تصویر نبی در ام القری مبعوث شده و توسط نمایندگان و ابزارهای عادی دعوت خویش را به مکان های دیگر می رساند. از نظر عقلی هر دو فرض امکان ذاتی دارد، اما از جهت وقوعی چون علم انسان محدود است و آدمی احاطه کامل به ملاک حِکمی بودن ندارد، لذا نمی تواند حکم قطعی و متعین کند. اما بعد از وقوع آن از سوی خدای متعال، کشف می کند که همان گزینه فعل حکیمانه و گزینه صحیح بوده است .

آنچه بیان شد از جهت دلیل عقلی بود. اگر به ادله نقلی خصوصا قرآن کریم رجوع کنیم می بینیم که در آن نیز عمومیت به معنای اول نفی شده است: ﴿وَ لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا في‌ كُلِّ قَرْيَةٍ نَذيرا﴾[1] . کلمه «لو» به معنای امتناع ذاتی یا وقوعی است. قرآن کریم در آیه دیگری می فرماید: ما در ام القری پیامبر فرستادیم تا آن پیامبر آن منطقه و حول آن را انذار کند: ﴿وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى‌ وَ مَنْ حَوْلَها﴾[2] . در مورد «من حولها» در بادی امر به نظر می رسد کسانی که فاصله نزدیکی با ام القری دارند مورد نظر هستند، اما این معنا نیست، بلکه آیات دیگری که مبین نبوت پیامبر اکرم (ص) است بیان می کند که مراد همه مردم روی زمین است کما اینکه می فرماید: ﴿لِيَكُونَ لِلْعالَمينَ نَذيرا﴾[3] و﴿وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين﴾[4] و نیز نامه هایی که ایشان به سایر بلاد دیگر فرستادند گویایی جهانی بودن دعوت ایشان است. همچنین در روایتی از آن حضرت نقل شده است که فرمود: « إِنِّي بُعِثْتُ إِلَى الْأَسْوَدِ وَ الْأَبْيَضِ وَ الْأَحْمَر»[5] .

تلازم عمومیت زمانی با عمومیت مکانی نبوت

تا اینجا روشن شد که عمومیت مکانی نبوت به معنای فراگیری پیام نبوت است. این تفسیر، با عمومیت زمانی نبوت ملازم است، یعنی یکی بدون دیگری نمی شود. ادله عمومیت زمانی مفادش این بود که از زمان حضرت آدم (ع) تا روی قیامت هیچ گاه زمین از حجت معصوم خالی نخواهد بود. ادله متواتر و صریح نقلی گویای این مطلب است، اما چرا باید زمین خالی از حجت نباشد؟ به خاطر انسان ها و ساکنین زمین است. این اهل ارض هستند که نیاز به حجت معصوم دارند تا هدایت شده و حجت بر آنان تمام شود، و این دیگر اختصاصی به مکان خاصی ندارد. امیرالمومنین (ع) فرمود: «اللهمَّ بلى لاتخلوا الأرض من قائمٍ للَّهِ بحجّهٍ إمّا ظاهراً مشهوراً أو خائفاً مستوراً لئلّا تبطل حجج اللَّه و بيّناته‌»[6] . حال گاه در زمان واحد چند حجت و نبی وجود دارد و گاه یک حجت معصوم، و این مانعه الجمع نیست بلکه مانعه الخلو است.

علامه حلی در تفسیر کلام خواجه که فرموده بود: «دلیل الوجوب یعطی العمومیه»، می فرماید: «يعطي عمومية الوجوب في كل وقت‌»[7] . ایشان عمومیت را مقید به زمان کرده است، و در بادی امر به نظر اشکال دارد، زیرا کلام خواجه عام است و عمومیت مکانی و زمانی را شامل می شود، اما وقتی بگوییم عمومیت زمانی و مکانی ملازمه دارد، در این صورت اشکالی بر ایشان وارد نیست، زیرا وقتی بودن نبی در کل زمان ملازمه دارد با اینکه در کل مکان هم باشد.

اشکال لزوم تحقق شرایط نبوت

گفتیم اگر سخن نویسنده را قبول کنیم و عمومیت نبوت را به معنای حضور فرد نبی در هر مکانی بدانیم و بگوییم چنین نبوتی تحقق پیدا نکرده است، باز نظریه مشهور را نقض نمی کند، زیرا شما می گویید نبی آن گاه که شرایط را مناسب می دیده، دعوت خود را آشکار می کرده است و اگر شرایط را مهیا نمی دیده، حرکتی نمی کرده است، زیرا کارش لغو و برخلاف حکمت خواهد بود. خوب همین مساله را در مورد خداوند نیز می توان گفت به این معنا که چون خداوند حکیم علی الاطلاق است و کار لغو انجام نمی دهد، پیامبر را تنها در مکانی می فرستاد که شرایط حضور او مهیا بوده باشد.

ممکن است گفته شود این دو مورد با هم فرق می کند، زیرا در فرستادن الهی، غیر از تحقق شرایط، مساله اتمام حجت هم مطرح است، اما در دعوت مصلح تنها تحقق شرایط مطرح است و مساله اتمام حجت در کار نیست. در پاسخ می گوییم همین اتمام حجت در مورد فرد مصلح نیز وجود دارد، زیرا او اگر مشکلی را ببیند و با اینکه می تواند سخن بگوید اما نگوید، بعدا مردم می تواند به او احتجاج کنند که چرا به ما نگفتی و یا چرا صبر و مقاومت بیشتر نکردی.

اشکال فرد نگری یا جامع نگری در نبوت

ممکن است گفته شود بنابر نظر نویسنده که معتقد است نبوت خاستگاه بشری دارد، فلسفه نبوت جامعه نگری است. نبی کسی است که می خواهد جامعه را هدایت کند، اما طبق نظر مشهور که برای نبوت خاستگاه الهی قائل هستند، هم جامعه و هم فرد مورد نظر است. بنابراین ممکن است شرایط جامعه به لحاظ جمعی محقق نباشد اما شرایط فردی محقق باشد، در این صورت طبق نظر مشهور باز باید نبی فرستاده شود اما طبق نظر نویسنده لازم نیست.

در پاسخ می گوییم: به چه دلیل احساس مسئولیت فرد مصلح و نبی فقط اجتماع است؟ این احساس از فطرت او ناشی شده و هم فرد و هم جمع را می گیرد. فرد مصلح وقتی بتواند جامعه را اصلاح کند اقدام می کند اما اگر نتوانست لااقل نسبت به فرد وظیفه خود را انجام می دهد. احساس مسئولیت، هم نسبت به فرد و هم جمع وجود دارد، و درست نیست که بگوییم اگر خاستگاه آن بشری باشد تنها احساس مسئولیت جمعی دارد و اگر خاستگاه الهی دارد، احساس مسئولیت فردی و اجتماعی دارد. نکته دیگر اینکه نبی نباید منتظر باشد که وقتی شرایط فراهم شد اقدام کند، بلکه او باید تلاش می کند خود شرایط را ایجاد کند. اتقافا برای غالب انبیا شرایط فراهم نبود و آنان با زحمت فراوان تلاش کردند تا آن را فراهم کنند.

نتیجه بحث این شد که اگر عمومیت مکانی نبوت به معنای عمومیت پیام های نبوت باشد هیچ نقضی بر آن وارد نیست.

ادامه بحث انشاءالله در جلسات آینده دنبال می شود


[5] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج38، ص221.
[7] کشف المراد، علامه حلی، ص354.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo