< فهرست دروس

درس امامت - کتاب المراجعات - استاد ربانی

1401/10/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مراجعه 52

مراجعه 52 و پاسخ به شبهات

سخن در بررسی اشکالاتی بود که ابومریم اعظمی صاحب کتاب «الحجج الدامغات» بر امام شرف الدین گرفته بودند. در ادامه به بررسی یکی دیگر از این شبهات می پردازیم:

 

مصادره به مطلوب نبودن استدلال به روایات معارض ویژه

امام شرف الدین گفته است: آن دسته از روایات فضایل خلفای سه گانه و معارض با فضایل امیرالمؤمنین (ع) که تنها از طریق اهل سنت نقل شده، و نزد شیعه اعتبار ندارد در بحث بین المذاهبی حجیت ندارد و معارض بودن آنها نزد شیعه ثابت نیست. بنابراین، استدلال اهل سنت به آنها مصادره به مطلوب خواهد بود.[1]

اعظمی در نقد این سخن شرف الدین گفته است: طریق روایات معارض که در منابع اهل سنت نقل شده اند، همان طریقی است که روایات موافق نقل شده اند. اگر شرف الدین روایات موافق با دیدگاه شیعه را قبول دارد، باید روایات معارض را نیز بپذیرد و اگر روایات معارض را قبول ندارد، نباید روایات موافق را نیز قبول داشته باشد. تفکیک میان آن دو صحیح نیست، اما شرف الدین و دیگر عالمان شیعه میان آن دو تفکیک کرده اند، یعنی به روایات موافق دیدگاه خود، استدلال کرده و استدلال به روایات معارض را نپذیرفته و مصادره به مطلوب دانسته اند.

به بیانی دیگر، استدلال شرف الدین و دیگر عالمان شیعه به روایات موافق با مذهب شیعه که از طریق اهل سنت نقل شده اند یا بدان جهت است که آن روایات را معتبر می دانند یا صرفا برای الزام مخالف خود به آنها استدلال می کنند. در فرض اول باید روایات معارض را هم بپذیرد، زیرا طریق نقل آنها همان طریق نقل روایات موافق است و در فرض دوم، احتیاج آنان بر عالم اهل سنت تمام نخواهد بود، زیرا از نظر آنان روایات معارض یا مبین دسته دوم روایات که معارض دسته اول (روایات موافق) است می باشند و یا مفسر آنها. در فرض اول، دو دسته از اعتبار ساقط شده و احتجاج به هیچ یک از آنها صحیح نیست، و در فرض دوم، روایات دسته اول مؤید دیدگاه شیعه نخواهند بود، زیرا با توجه به روایات دسته دوم تفسیر دیگری خواهند داشت.[2]

پاسخ

راه تشخیص اعتبار حدیث منحصر در اعتبار طریق نقل آن نیست، بلکه اعتبار طریق تنها یکی از راه های احراز صحت و اعتبار حدیث است. راه دیگر آن اعتبار متن و مضمون حدیث است. به این جهت، چه بسا طریق حدیثی معتبر است، ولی مضمون آن باطل است و حدیث مجعول به شمار می رود. این در صورتی است که مفاد و مضمون حدیث با آنچه اعتبارش ثابت و محرز است ناسازگار باشد. در نقطه مقابل با همین ملاک می توان اعتبار و صحت حدیثی که طریق نقل آن ضعیف است را اثبات و احراز کرد. از باب مثال، هرگاه مدلول و مفاد روایتی با مدلول و مفاد صریح قرآن مخالف باشد، حتی اگر سند آن معتبر باشد، آن روایت فاقد اعتبار خواهد بود، اما اگر مفاد و مدلولش موافق صریح یا ظاهر قرآن کریم باشد، هر چند سندش ضعیف باشد، آن روایت معتبر خواهد بود.

بر اساس این قاعده، روایات موافق با اعتقاد شیعه در باب فضایل امیرالمؤمنین (ع) یا خلافت و امامت آن حضرت، هم از نظر شیعه معتبر است و هم از نظر اهل سنت. هر چند دلیل یا معیار اعتبار آنها از نظر دو مذهب متفاوت است. معیار اعتبار آنها از نظر اهل سنت، اعتبار طریق نقل و سند آنها است، و معیار اعتبار آنها از نظر شیعه، اعتبار مدلول و مفاد آنها است. بنابراین، احتجاج عالمان شیعه به این روایات بر عالمان اهل سنت، منطقی و معقول است، ولی احتجاج عالمان اهل سنت به روایات معارض با اعتقاد شیعه بر عالمان شیعه، منطقی و معقول نیست، زیرا اعتبار این روایات از نظر شیعه نه به لحاظ طریق نقل و نه به لحاظ مدلول و مفاد، ثابت نیست. در نتیجه، معارض بودن آنها با روایات دسته اول، در گرو حجت بودن آنها نزد شیعه است، لکن این شرط تحقق ندارد و چیزی که حجت نیست، با چیزی که حجت است، معارض نخواهد بود. معارض بودن دو روایت منوط به این است که حجیت هر دو ثابت و مقبول باشد و گرنه از باب معارضه لاحجت با حجت خواهد بود که باطل است. این همانند آن است که رأی کسی که در مساله ای تخصص ندارد، با رأی کسی که تخصص دارد، ناسازگار باشد. چنین رأیی از نظر علمی، عقلی و عقلایی ارزشی ندارد و معارض به شمار نمی رود.


[1] المراجعات، شرف الدين الموسوي، السيد عبد الحسين، ج1، ص360.نعم ینفرد خصومنا براویة احادیث فی الفضائل لم تثبت عندنا، فمعارضتم إیانا بها مصادرة لاتنظر من غیر مکابر متکلم. اذ لایسعنا اعتبارها بوجه من الوجوه مهما کانت معتبرة عند الخصم.
[2] الحجج الدامغات، ج2، ص535.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo