< فهرست دروس

درس امامت - کتاب المراجعات - استاد ربانی

1401/11/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مراجعه 52

بررسی اشکالات اعظمی به مراجعه 52

اشکال ابویم اعظمی بر اساس حدیث خُلّت

از عده ای از صحابه مانند ابوسعید خدری، ابن عباس، ابن زبیر، ابن مسعود، جندب بجلی، ابی المعلی، ابوهریه، عایشه، ابن عمر، انس و دیگران نقل شده که پیامبر اکرم (ص) فرمود: «لو کنت متخذا من اهل الارض خلیلا لاتخذت ابابکر خلیلا، لایبقین فی المسجد خوخة الا سدت الا خوخة ابی بکر». این حدیث در صحاح سنن و مسانید نقل شده و کسانی مانند سیوطی که درباره روایات متواتر کتاب دارند، آن را ذکر نموده اند. [1]

نقد و ارزیابی

درباره نحوه دلالت روایت بر افضلیت، عده ای تنها آن را بیان کرده اما نحوه دلالت آن را بیان نکرده اند، که از جمله آنها ایجی در المواقف و شرح آن است. برخی مانند صاحب ارشاد الساری گفته اند: خلت به معنای دوستی صادقانه و پاک و بی شائبه است، و این روایت نشان می دهد که ابوبکر چه جایگاهی در میان صحابه داشته است و کسی به مقام او نمی رسد.

در بررسی این روایت باید دو فقره آن یعنی بحث خلت و بحث خوجه را از هم جدا کرد. در مورد فقره اول، تعابیر مختلفی در این باره نقل شده است. در برخی از آنها، مستثنی عبارت « الا خلت الاسلام» آمده است، اما مشکل این روایات این است که مشتمل بر تناقض است زیرا مسلما مستثنی به معنای خلت کفر نیست تا خلت اسلام از آن استثنا شود، بخاطر اینکه پیامبر (ص) هیچ گاه خلیلی از کافران نمی گرفت. در برخی دیگر از روایات تعبیر اخوت آمده است که مشکل تعارض را بر می دارند اما با وجود روایات معتبر که اخوت ویژه امیرالمومنین (ع) با پیامبر خدا (ص) را بیان کرده است، این روایت نمی تواند دلالت بر افضلیت و امامت ابوبکر نماید.

در روایات معتبر بیان شده که پیامبر اکرم (ص) در دو نوبت میان مسلمانان عقد اخوت برقرار کردند و در هر دو مرتبه امیرالمومنین (ع) را به عنوان برادر خود انتخاب کرد. اخوتی که در این روایت برای ابوبکر ثابت می شود از نوع اخوت ویژه و هم پایه اخوت امیرالمومنین (ع) نیست .

سخنی از احمد بن حنبل در برتری امیرالمومنین (ع)

یکی از فقهای اهل سنت احمد بن حنبل در جلسه ای که فرزند او با دوستانش ترتیب داده بود حضور داشت دوستان فرزند احمدبن حنبل راجع به افضل صحابه سئوال کردند؟ احمدبن حنبل افرادی را نام برد و امام علی را در ردیف صحابه نام نبرد! فرزند او سؤال کرد: ما با توجه به شناختی که از شما داشتیم گمان می کردیم در ردیف صحابه از علی هم نامی می‌برید اما یادی از علی‌(ع) نکردید؟! احمدبن حنبل گفت: مگر نگفتید افضل صحابه؟! علی که جزو صحابه نیست بلکه به گواهی آیا مباهله علی‌(ع) نفس پیامبر‌(ص) است.

[ باز از پسر احمد بن حنبل نقل شده: من با دوستانم راجع به خلفا و خدمات ایشان بحث می کردیم و خدمات خلیفه اول و دوم و سوم را بیان کردیم و پدر ساکت بود؛ سخن که به علی بن ابیطالب رسید او به سخن در آمد و گفت : می دانید فرق بین علی‌(ع) و دیگران چیست ؟ دیگران با تکیه بر کرسی خلافت زینت یافتند اما کرسی خلافت با علی با خلافت علی زینت یافت .میان امیرالمومنین ع و پیامبر اکرم ص اخوت ویژه برقرار شده است].

اهل سنت در بحث افضلیت می گوید: افضلیت دو معنا دارد: یکی در صفات نفسانی است مانند شجاعت و علم، و دوم در مورد افضلیت عندالله است. آنان می گویند مراد از اینکه افضلیت شرط امامت است، افضلیت در صفات نیست بلکه افضلیت عندالله است، اما ما می گوییم همه اینها در امامت شرط است هم افضلیت در صفات و هم افضلیت عندالله. امامت باید بر عهده کسی باشد که در هر صفتی که امامت و قیادت در آن تاثیر دارد، افضل باشد، و امیرالمومنین (ع) در همه این خصوصیات افضل بودند.

در امامت خاصه مساله این است که مصادق افضل بعد از پیامبر (ص) کیست؟ ما می گوییم مصداق آن امیرالمومنین (ع) است، چون ایشان دارای عصمت بود. از جهت عبادت و قرب الی الله هیچ کس عبادتش بالاتر از معصوم نیست. در مورد صفات نیز آیه مباهله نیز می گوید: امیرالمومنین (ع) نفس و مثل پیامبر (ص) است. در حدیث طیر مشوی نیز آمده است که پیامبر خدا (ص) دعا فرمودند که کسی که احب الناس عندک است را نزد ایشان بیاورد تا در غذا با ایشان شریک شود. بعد از این دعا، امیرالمومنین (ع) آمدند و با ایشان هم غذا شدند.

نکته

آیا انتخاب خلیلی غیر از خداوند برای پیامبر خدا (ص) قبیح بود یا نه؟ این انتخاب هم می تواند بد و هم خوب باشد. اگر انتخاب خلیل و دوست در عرض رب باشد و یا بدیل آن باشد، شرک است و ناپسند، اما اگر در طول الهی باشد خوب است، اتفاقا خدای متعال نیز برای خود خلیل انتخاب کرده است و پیامبر خدا (ص) در این کار به خداوند اقتدا کرده است. اکنون این سوال پیش می آید که چرا پیامبر خدا (ص) ابوبکر را به عنوان خلیل انتخاب نکردند؟ علت آن این است که ابوبکر در تراز آن نبود که بتواند به عنوان خلیل انتخاب شود و الا پیامبر خدا (ص) این کار را می کردند.

ابن ابی الحدید درباره این روایت می گوید: « فلما رأت البكرية ما صنعت الشيعة وضعت لصاحبها أحاديث في مقابلة هذه الأحاديث نحو لو كنت متخذا خليلا فإنهم وضعوه في مقابلة حديث الإخاء و نحو سد الأبواب فإنه كان لعلي ع فقلبته البكرية إلى أبي بكر»[2] بکریه که قائل به افضلیت و خلافت ابوبکر به نص شده اند آمدند در مقابل نصوص امیرالمومنین (ع) نصوصی را جعل کرده اند که حدیث خلت یکی از آنها است.

ادامه بررسی حدیث که مربوط به بخش دوم آن است انشاءالله در جلسه آینده بیان می شود


[1] الحجج الدامغات، ج2، ص538.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo