< فهرست دروس

درس امامت - کتاب المراجعات - استاد ربانی

97/07/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جريان عقد اخوت و بررسي احاديث آن

بررسي روايت ترمذي درباره جريان اخوت

درباره جريان عقد اخوت پيامبر اکرم (ص) و اميرالمومنين (ع) روايتي از سنن ترمذي نقل شد . وي بعد از نقل روايت آن را «حسن غريب» دانسته است. روايت حسن در نظر اهل سنت روايتي است که راويان حديث از جهت صدق و ضبط مشکلي ندارند اما درجه اعتبار آنها به حد مرتبه حديث صحيح نمي رسد .

از طرف ديگر گاه روايتي داراي شاهد و متابع است. «شاهد» به رواياتي گفته مي شود که از نظر متن با اين روايت متفاوت هستند اما مضمون يکساني دارند . «متابع» به رواياتي گفته مي شود که از نظر متن همانند اين روايت هستند اما راويان آن فرق مي کند.

شواهد و متابعات يک روايت باعث تقويت آن روايت خواهد بود. اگر روايتي شاهد و متابع داشته باشد آن را صحيح لغيره گويند. اصطلاح غريب در نظر اهل سنت به روايتي گفته مي شود که متفرد بوده و از يک طريق نقل شده است. اگر روايتي دو يا سه طريق داشته باشد آن را حديث عزيز و اگر بيش از سه نفر نقل داشته باشد آن را حديث مشهور و اگر تعداد راويان از حدي خاصي عبور کند آن را حديث متواتر گويند. براي اطلاع از گونه هاي مختلف روايت در نظر اهل سنت به کتاب مشهور و معتبر «تقريب الراوي» نوشته جلال الدين سيوطي رجوع شود. اين کتاب از کتب خيلي مهم در علم حديث اهل سنت به شمار مي آيد .

در جلسه قبل گفته شد بر اين حديث ترمذي اشکال شده بود که جميع بن عمير که در سلسله سند آن قرار دارد متهم است. مستشکل که ابومريم اعظمي است تنها قدح هاي اين راوي را نقل کرده و مدح هاي وي را نياورده است. از کتاب «ميزان الاعتدال» ذهبي و «تهذيب التهديب»، ابن حجر عسقلاني مدح ها و قدح هاي وي بيان شد و در جمع بندي معلوم شد که وي داراي قدح هاي محکمي است. از جمله ابو حاتم که خيلي سخت گير است وي را توثيق کرده است. ذهبي درباره ابو حاتم گفته است از آن جا که وي خيلي سخت گير بوده است اگر فردي را مدح کند اين مدح پذيرفته مي شود اما به قدح هاي وي اعتنا نمي شود. حال ابو حاتم جميع بن عمير را توثيق کرده است.

مستشکل گفته بود چون قدح هاي وي مفصل است در صورتي که مدحي باشد بر آنها مقدم است. طبق قاعده اگر مدح باشد و قدح ها مبهم باشد آن مدح مقدم است اما اگر قدح مفصل باشد مقدم است زيرا معايب را همه نمي بينند و تنها او ديده است.

در بررسي معلوم شد که قدح هايي که در مورد جميع بن عمير آمده همه مبهم است و مفصل نيست. تنها قدح ابن نمير بود که گفته بود او اکذب الناس است زيرا گفته است درنا در آسمان تخم مي گذارد و بچه به دنيا مي آورد. اما وقتي دقت شود معلوم مي شود که اين سخن جميع بن عمير احتمالات مختلفي دارد مانند اينکه از باب ضرب المثل باشد يا مراد وي از آسمان، جهت بالا باشد و يا اينکه از نظر تجربي به اين مطلب رسيده باشد. در هر صورت اين مطلب قابل توجيه است و نهايت خطاي علمي او به شمار مي آيد و دليل بر کذب او نيست .

نکته ديگري که گفته شد اين بود که جميع بن عمير از نظر ابن حجر عسقلاني صدوق و مورد وثوق است زيرا تعبير وي درباره او صدوق يخطي بود. همان طور که گفته شد ابن حجر در مقدمه کتاب خويش روايات را از نظر اعتبار به دوازده مرتبه تقسيم کرده است و هفت طبقه اول را معتبر و پنج طبقه آخر را ضعيف دانسته است. وي تعبير صدوق يخطي را در جزء مرتبه پنجم دانسته که معتبر است هر چند درجه وثاقت آن به طبقات بالاتر نمي رسد .

در ميزان الاعتدال ذهبي نيز نکاتي وجود دارد که به نظر مي رسد او نيز جميع بن عمير را رد نکرده است. اين چند نکته از اين قرار است:

1. در «تلخيص المستدرک»، رواياتي که ذهبي آنها را بررسي کرده است سه گونه است: درصد زيادي از روايات را پذيرفته و تاييد کرده و موافقت نموده است، و حرف حاکم را در صحيح بودن حديث و موافقت با شيخين پذيرفته است. درصدي را نيز رد کرده است. در مورد برخي نيز سکوت کرده است. از آنجا که وي در مقام قدح است اگر در مورد روايت سکوت کرده است نشان مي دهد که قدحي در مورد آن نيافته است. ذهبي در باره اين روايت و جميع بن عمير گفته است وي متهم است. اين کلام به اين معنا است که بعضي ها وي را قدح کرده اند اما خود ذهبي رايي نداده است. وي تنها به نقل قدح ها و مدح ها اکتفا کرده است.

2. ذهبي در «ميزان الاعتدلال» نظر سلبي ندارد و تنها به نقل مدح ها و قدح ها پرداخته و خودش اظهار نظري نکرده است .

3. وي همين حديث اخوت را در کتاب «ميزان الاعتدال» از ترمذي آورده و نقدي در مورد آن نياورده است در حالي که وقتي وي رواياتي را نقل مي کند و قبول ندارد آنها را نقد مي کند. مثلا وقتي درباره جعفر بن نصر سه روايت از نقل مي کند هر سه را از اباطيل مي داند.[1] يا درباره جعفر بن يحيي پس از نقل يک روايت از او مي گويد: «هذه حديث واحد الاثنان». او اگر حديث مواخات را قبول نمي داشت بعد از نقل، آن را رد مي کرد. اين نکته شاهد ديگري است بر اينکه از نظر وي جميع اسناد روايت قابل قبول است .

4. ذهبي پس از نقل عبارت ابن عدي که گفته است: «عامه ما يرويه لا يتابع عليه» اظهار نظر کرده و گفته است: «له في السنن (ترمذي، ابي داود، نسايي و ابن ماجه) ثلاثه احاديث و حسن ترمذي له». وي با اين کلام، سخن ابن عدي را مورد نقد قرار داده است. همچنين اين کلام بيان گر توثيق جمبع بن عمير است.

5. ذهبي در کتاب «تاريخ الاسلام» وقتي حوادث سال 101، ش 27 را بيان مي کند، از جميع بن عمير نام برده و وي را کوفي جليل معرفي مي کند. تعبيري که دلالت بر مدح آن راوي دارد .

با کنار هم قرار دادن اين چند نکته اين مطلب به دست مي آيد که وي جميع بن عمير را تاييد کرده است.

مرحوم شرف الدين بعد از نقل حديث حاکم در پاورقي گفته است حاکم به دو طريق اين روايت را پذيرفته و گفته است اين روايت بر طبق شرط مسلم است و ذهبي در تلخيص آن را تاييد کرده است. اما حاکم بعد از نقل اين روايت چيزي درباره آن نگفته است. ممکن است ايشان در نوشتن اين حديث، مطلبي که مربوط به روايت ديگري بوده را به اشتباه ذيل اين روايت آورده است. هر چند اين اشتباه از سوي مرحوم شرف الدين پذيرفته شده است اما برخورد مستشکل از جهت اخلاقي نمره صفر دارد.

بهترين دليل بر اينکه انبياء و ائمه اطهار (ع) بايد معصوم مي بودند اين است که حتي نوابغ روزگار و قله هاي بشري نيز در جاهايي دچار اشتباه شده اند. مثلا مرحوم صدوق با آن همه عظمت، مساله سهو النبي را مطرح کرده است. يا سيد مرتضي، آن شخصيت والا مساله صرفه را طرح کرده است. ملاصدرا در جايي مطلبي دارد. شيخ انصاري درباره ولايت فقيه اين تعبير را دارد که دونه خرط القتاد، از آن طرف صاحب جواهر مي گويد اگر کسي اين مساله را قبول نکند اصلا ذائقه فهم روايات اهل بيت را پيدا نکرده است.

 

روايت دوم در جريان اخوت

در يکي از نقل هاي روايت مربوط به اختلاف علي (ع)، جعفر و زيد درباره سرپرستي دختر حمزه سيد الشهدا، آمده است که پيامبر اکرم (ص) به علي (ع) فرمود: «أنت أخي و صاحبي».[2]

احمد محمد شاکر سند آن را صحيح دانسته است.

روايت سوم در جريان اخوت

در حديث يوم الدار پيامبر اکرم (ص) به علي (ع) فرمود: «أنت أخي و صاحبي و وارثي».[3]

رجال سند اين روايت عبارتند از: عفان بن مسلم، عثمان بن مغيره، أبي صادق، ربيعة بن ناجد. احمد محمد شاکر درباره سند آن گفته است: اسناده صحيح. سپس درباره توثيق رجال سند توضيح داده و افزوده است. هيثمي در مجمع الزوائد، ج8، ص 302 آن را نقل کرده و گفته است: رجاله ثقات. المسند احمد بن حنبل، ‌ج2، ص 164- 165، پاورقي.

 

روايت چهارم در جريان اخوت

در روايت مربوط به گفت و گويي که ميان علي (ع)، ‌جعفر و زيد درباره اين که کداميک از آنان افضل است، واقع شده، پيامبر اکرم (ص) خطاب به علي (ع) فرمود: «و أما أنت يا علي فأخي و أبو ولدي و منّي و الي».[4]

حاکم آن را مطابق شرط مسلم صحيح دانسته، و ذهبي نيز سخن او را تاييد کرده است.

 


[1] میزان الاعتدال، ذهبی، ج1، ص420.
[2] المسند، ج2، ص497- 498، حدیث 2040.
[3] خصائص امیرالمومنین علی ابن ابی طالب(ع)، ص100، روایت 66.
[4] المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص239-240، روایت 4957.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo