الحمد لله ربّ العالمين و الصلاة و السلام علی عبد الله و رسوله سيّدنا ومولانا أبي القاسم محمّد اللّهمّ صلّ علی محمّد وآل محمّد- وعلی آله الطيبين الطاهرين المعصومين و لعنة الله علی أعدائهم أجمعين من الآن إلی قيام يوم الدين.

 أعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَﮤٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِي تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا* وَآتُواْ الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا* وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَﮤً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ* وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْل‌ﺔً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا» (سوره النساء، آيه1 تا 4).

 بحث ما پيرامون چهار آيه شريفه اول سوره نساء بود رسيديم به نكات تركيبي.

 حوباً: مصدر و به معناي ظلم است (بر خلاف صمٌّ بكمٌ عميٌ كه جمع مكسر است (جمع اَصَم صمّاء، ابكم بكماء، اعمي عمياء) ميتواند جمع هر دو باشد). ما طاب: هدهاي ماء را ماء مصدريه گرفتهاند ما طاب: تأويل به مصدر ميرود (طيبهن)، عدهاي ميگويند ماء موصوله است و براي غير ذوي العقول استعمال ميشود و در اينجا كه براي زنان استعمال شده است رتبه زنان را پايين آورده است در حد غير ذوي العقول. ولي توجيه صحيح اين است كه ماء همه جا در غير ذوي العقول استعمال شود من غالباً در ذوي العقول و ما غالباً در غير ذوي العقول استعمال ميشود ولي گاهي جا به جا نيز ميشوند. اما مرحوم اردبيلي در زبدةالبيان اين مطلب را نقد ميكند و ميگويد چه دليلي دارد كه قرآن را دنبال قاعده ميكشانيد، قرآن خودش دليل است و آمدن ما براي ذوي العقول در اين آيه دليل بر اين است كه من و ما براي ذوي العقول و غير ذوي العقول هر دو ميآيند. (دكتر صادقي و علامه محمدجواد مغنيه نيز همين نظر را دارند). علماي علم نحو گفتهاند ما عددي بر وزن فُعال كه عدد معدول باشد غير از اين سه لفظ نداريم (مثني، ثلاث، رباع) كه اين سه لفظ حال واقع شدهاند در اين آيه. واو بين اين سه لفظ براي جمع نيست والا بايد ازدواج دائم با نُه زن جايز باشد كه مخالف با نظر تمام علماء است پس واو به معناي او ميباشد. عدهاي گفتهاند عقد بستن بر زنان هر مقدار باشد اشكال ندارد فقط با چهار نفر ميشود همبستر و مجامعت كرد. (مرحوم حكيم اين احتمال را ميدهند) ولي عدهاي معتقدند كه عقد بستن نيز بر بيش از چهار زن جايز نيست (مرحوم علامه سيدمحمدحسين فضل الله در كتاب نكاح خود).