< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدی ری شهری - غسل جمعه

92/09/12

بسم الله الرحمن الرحیم

حدیث روز: ضیق صدر، قساوت قلب، شرح صدر کفری
در جلسات قبل عرض کردیم قرآن کريم براي قلب و صدری که آمادگی پذیرش حق ندارد، چند تعبیر دارد. تعابیر «ضیق صدر» و «قساوت قلب» توضیح داده شد. سومین تعبیر «شرح صدر کفری» است که این آیه به آن اشاره دارد.
﴿مَنْ كَفَرَ بِاللّٰهِ مِنْ بَعْدِ إِيمٰانِهِ إِلاّٰ مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمٰانِ وَ لٰكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اَللّٰهِ وَ لَهُمْ عَذٰابٌ عَظِيمٌ﴾[1]
در این آیه کفر به خدای یکتا پس از اسلام، _ که به آن ارتداد گفته می‌شود _ به دو گونه تصویر شده است؛ یکی انکار زبانی و دیگری انکار قلبی. البته در بخش اول آیه تأکید می‌شود که انکار زبانی در حال اضطرار و جبر و در صورتی که قلب انسان معترف به خدا باشد، مانعی ندارد. چنانچه در شأن نزول آیه آمده است که عمّار و پدرش یاسر و مادرش سمیه و چند تن دیگر از مسلمانان صدر اسلام مثل: بلال و صهیب و... با زبان خدا را انکار کردند. البته پدر و مادر عمار حتی از اینکه با زبان هم کفر بگویند امتناع کردند لذا با وضع فجیعی به دست کفار قریش کشته شدند؛ ولی عمار به زبان کفر گفت و بعد گریه کنان خدمت پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) رسید و گفت که چنین کاری کردم، حضرت فرمود: اگر باز هم مجبورت کردند، همین حرف‌ها را بگو.[2]
قسمت دوم آیه، به شرح صدر کفری اشاره دارد. یعنی کسی که با آمادگی قلب خدا را انکار کند و کفر بگوید، مورد خشم خداست و عذاب بزرگی در انتظار اوست. انکار قلبی که به عنوان شرح صدر کفری در این آیه از آن یاد شده است، شدیداً محکوم شده است.
از نکات قابل توجه در استفاده از این تعبیر آن است که همان طور که ظرفیت برای پذیرش حق، قابل افزایش است؛ ظرفیت امتناع از آن نیز قابل افزایش است. هر چه انسان از نظر روحی ظرفیت بیشتری برای پذیرش حق داشته باشد که از آن به شرح صدر اسلامی تعبیر می‌شود، دارای شرح صدر بیشتری است؛ در مقابل، هر چه برای قبول نکردن حق و پذیرش باطل ظرفیت بیشتری داشته باشد، شرح صدر کفری‌اش بیشتر خواهد بود. افراد همان طور که در ایمان دارای درجات مختلفی هستند؛ در کفر نیز همه در یک درجه نیستند. درجات کفر هم با همدیگر فرق می‌کند.
خدا همه ما را از چنین حالی مصون و محفوظ بدارد.
بحث فقهی
موضوع: وقت انجام غسل روز جمعه، صلوة الجمعة
یادآوری
در جلسات گذشته یک مسأله از مسائل مربوط به غسل جمعه یعنی حکم آن بیان شد و آن استحباب مؤکّد غسل روز جمعه بود. امام خمینی (رحمة الله علیه) در این باره می‌فرمایند:
«القول في الأغسال المندوبة و هي أقسام: زمانية و مكانية و فعلية، أما الزمانية فكثيرة، منها- غسل الجمعة، و هو من المستحبات المؤكدة، حتى قال بعض بوجوبه، و لكن الأقوى استحبابه»[3]
اغسال زمانی زیاد هستند که یکی از آنها غسل جمعه است، غسل جمعه مستحب مؤکّد است؛ و حتی بعضی [مانند: والد صدوق، شیخ صدوق، شیخ کلینی، شیخ بهایی و امثال آنها] قائل به وجوب شدند. [البته گذشت که چنین قولی نسبت به برخی از آنها قطعی نیست، بلکه منسوب به آنها است.] اما اقوی این است که مستحب است.
نظر امام خمینی (رحمة الله علیه)
امام خمینی (رحمة الله علیه) در ادامه به وقت انجام این غسل اشاره نموده و می‌فرماید:
«وقته من طلوع الفجر الثاني إلى الزوال، و بعده إلى غروب الجمعة، و من أول يوم السبت إلى آخره قضاء، و لكن الأحوط فيما بعد الزوال الى غروب الجمعة أن ينوي القربة من غير تعرض للأداء و القضاء»[4]
در این مسأله شش وقت مورد بحث است. روز پنجشنبه، شب جمعه، روز جمعه تا ظهر، بعد از ظهر جمعه تا غروب، شب شنبه و روز شنبه. امام خمینی (رحمة الله علیه) ابتدا می‌فرماید: در روز جمعه از طلوع فجر ثانی که همان فجر صادق است تا ظهر شرعی، و نیز بعد از ظهر آن تا هنگام غروب، زمان انجام غسل جمعه است. و اگر کسی موفق نشد آن را در این وقت انجام دهد، می‌تواند آن را در کل روز شنبه _ نه شب آن _ قضا کند.
سپس می‌فرماید: لکن احتیاط آن است که بعد از ظهر تا غروب، بدون نیت ادا یا قضا، بلکه به نیت قربت انجام دهد.
نسبت به انجام غسل در شب شنبه می‌فرماید:
«و أما في ليلة السبت ففي مشروعية إتيانه تأمل لا يترك الاحتياط بإتيانه فيه رجاء»[5]
در این که غسل کردن در شب شنبه مشروع باشد تأمل است؛ پس اگر خواست شب شنبه انجام دهد، این احتیاط ترک نشود که رجائاً انجام دهد نه به نیت مستحب.
نسبت به انجام آن در پنجشنبه نیز می‌فرماید:
«و يجوز تقديمه يوم الخميس إذا خاف إعواز الماء يوم الجمعة»[6]
یعنی در صورت ترس از نداشتن آب در روز جمعه، جایز است غسل را به نیت تقدیمی در روز پنجشنبه انجام دهد. ایشان پس از چند سطر در مورد انجام غسل در شب جمعه نیز می‌فرماید:
«و في إلحاق ليلة الجمعة بيوم الخميس تأمل، فالأحوط إتيانه رجاء»[7]
بنا بر این طبق فتوای امام (رحمة الله علیه) نیت غسل جمعه در این شش وقت عبارت است از:
پنجشنبه: نیت تقدیمی در صورت ترس از دسترسی نداشتن به آب در جمعه.
شب جمعه: نیت رجاء در صورت ترس از دسترسی نداشتن به آب در جمعه.
صبح جمعه: نیت ادا. (وقت اصلی)
بعد از ظهر جمعه: نیت قربت بدون نیت ادا یا قضا.
شب شنبه: نیت رجاء.
شنبه: نیت قضا.
ابتدای وقت غسل جمعه:
طبق آنچه مرحوم علامه در التذکرة آورده است نظر شافعی، از علمای اهل سنّت نیز مثل نظر ماست که ابتدای وقت غسل از طلوع فجر است. ولی نظر اوزاعی که یکی دیگر از فقهای عامّه است، با ما فرق دارد. علامه حلّی (رحمة الله علیه) در فرع چهارم از فروع غسل جمعه (مسأله 272) می‌فرماید:
لا يجوز إيقاعه قبل الفجر اختيارا، فإن قدمه لم يجزئه إلا إذا يئس من الماء- و به قال الشافعي- للإجماع، و لأن النبيّ عليه السلام أضاف الغسل إلى اليوم. و قال الأوزاعي: يجوز قبل الفجر لأنه يوم عيد فجاز قبل الفجر كالعيدين.[8]
یعنی اختیاراً نمی‌شود قبل از طلوع فجر غسل جمعه را انجام داد؛ و اگر کسی تقدیم داشت یعنی شب جمعه انجام داد، مجزی نیست، مگر این که از آب مأیوس باشد. شافعی هم همین حرف را قبول دارد. دلیل شافعی یکی اجماع است و دیگری سخن پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است که غسل را به روز جمعه اضافه نموده است. پس وقتی گفته شد «غسل روز جمعه» معنایش این است که نه شب جمعه و نه بعد از روز جمعه را شامل نمی‌شود. این همان فتوای امام (رحمة الله علیه) است با این تفاوت که در اینجا کل روز را می‌گویند در حالی که امام فرمود تا زوال.
اما اوزاعی می‌گوید قبل از اذان صبح هم جایز است. استدلالش، استدلال استحسانی است که با قیاس روز جمعه با عید قربان و فطر می‌گوید: چون جمعه عید است پس همان گونه که غسل عیدین را می‌توان قبل از فجر انجام داد، غسل روز جمعه را هم می‌شود قبل از فجر یعنی در شب جمعه انجام داد.
علّامه در جواب وی می‌فرماید:
نمنع حكم الأصل، و الفرق أن وقت العيد طلوع الشمس، فيضيق على الناس وقت الغسل من الفجر فيجوز قبله، بخلاف الجمعة لأنها بعد الزوال.[9]
اولاً ما اصل را قبول نداریم که بگوییم غسل روز عیدین را می‌شود قبل از فجر انجام داد، ثانیاً قیاس مع الفارق است؛ فرق است بین غسل عیدین و غسل جمعه. وقت نماز عید بعد از طلوع شمس است پس برای انجام غسل فرصت خیلی کم است. لذا می‌توان در شب انجام داد. ولی نماز جمعه چهار، پنج ساعت از طلوع شمس فاصله دارد و فرصت کافی برای غسل جمعه وجود دارد.
حکم غسل جمعه در بین الطلوعین
تا اینجا حکم زمان بعد از طلوع خورشید تا ظهر، همچنین شب جمعه تا طلوع فجر روشن شد اما حکم زمان «بین الطلوعین» چیست؟ طبق فتوای امام (رحمة الله علیه) که وقت غسل را از طلوع فجر ثانی دانست، این زمان جزء روز است پس وقت غسل وارد شده است. چنانچه روایت‌های اختصاصی این باب که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌کنیم بر این مطلب دلالت دارد. در مقابل در عرف مردم که تا وقتی خورشید نمایان نشده است روز اطلاق نمی‌شود، این زمان از اجزاء شب است. روز یعنی موقعی که خورشید را انسان می‌بیند. البته این عرف در اینجا قابل اعتنا نیست چون در مقابلش شرع قرار دارد. اما مطابق با برخی از روایات این زمان نه از شب به شمار می‌آید و نه از روز بلکه مابین الطلوعین خودش یک ساعت مستقل است. در این باره دو روایت وارد شده است. روایت اول را شیخ صدوق (رحمة الله علیه) در کتاب خصال و علل الشرایع آورده است که سندشان به خاطر واقفی و غالّ بودن «محمد بن الحسن بن شمّون» و مجهول بودن «ابی هاشم الخادم» اشکال دارد، اما هر دوی این کتاب‌ها معتبرند. می‌فرماید:
أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ أَبِي هَاشِمٍ الْخَادِمِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي لِمَ جُعِلَتِ الصَّلَاةُ الْفَرِيضَةُ وَ السُّنَّةُ خَمْسِينَ رَكْعَةً لَا يُزَادُ فِيهَا وَ لَا يُنْقَصُ مِنْهَا قَالَ «لِأَنَّ سَاعَاتِ اللَّيْلِ اثْنَتَا عَشْرَةَ سَاعَةً فَجَعَلَ لِكُلِّ سَاعَةٍ رَكْعَتَيْنِ وَ مَا بَيْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ سَاعَةٌ وَ سَاعَاتِ النَّهَارِ اثْنَتَا عَشْرَةَ سَاعَةً فَجَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ سَاعَةٍ رَكْعَتَيْنِ وَ مَا بَيْنَ غُرُوبِ الشَّمْسِ إِلَى سُقُوطِ الشَّفَقِ غَسَقٌ فَجَعَلَ لِلْغَسَقِ رَكْعَةً‌»[10][11]
ابی هاشم می‌گوید: از امام کاظم (علیه السّلام) یا امام رضا (علیه السّلام) پرسیدم: چرا نمازهای واجب و مستحب مجموعاً پنجاه رکعت نه بیشتر و نه کمتر است؟ در جواب حضرت ساعات شب و روز را تقسیم نموده و می‌فرماید: دوازده ساعت شب و دوازده ساعت روز است؛ یک ساعت هم مابین الطلوعین است. برای هر ساعتی دو رکعت قرار داده شده که مجموعاً می‌شود پنجاه رکعت.
در این روایت مابین الطلوعین را یک ساعتی جدای از شب و روز حساب کرده که نه جزء روز است و نه جزء شب.
روایت دوم را علامه مجلسی (رحمة الله علیه) در بحار الانوار از دلائل الامامة طبری نقل می‌کند که امام صادق (علیه السّلام) می‌فرماید شخصی از مسیحی‌ها از پدرم امام باقر (علیه السّلام) مسائل متعدّدی را که مشکل بودند، سؤال کرد؛ یکی از آن مسائل این بود:
«أَخْبِرْنِي عَنْ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِ الدُّنْيَا لَيْسَتْ مِنْ سَاعَاتِ اللَّيْلِ وَ لَا مِنْ سَاعَاتِ النَّهَارِ. فَقَالَ لَهُ أَبِي: هِيَ‌ السَّاعَةُ الَّتِي‌ بَيْنَ‌ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْس‌.»[12][13]
یعنی آن چه ساعتی است که نه جزء شب است و نه جزء روز؟ حضرت در جواب فرمود: مابین طلوع فجر و طلوع خورشید است.
این روایت نیز در این که بین الطلوعین از شب و روز نیست، صراحت دارد. بنابراین اگر ما باشیم و این روایات، باید طبق عرف بگوییم مابین الطلوعین غسل جمعه جایز نیست و ابتدای زمان غسل از طلوع خورشید است؛ ولی همان طور که بیان شد در خصوص غسل جمعه روایات معتبری داریم که دلالت می‌کنند ابتدای وقت غسل جمعه از طلوع فجر است. این روایات را از باب «أنّ وقت غسل الجمعة مِن الطلوع الفجر إلی الزّوال...» وسائل الشیعة می‌خوانیم.
روایت اول:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ الْفُضَيْلِ قَالا قُلْنَا لَهُ أَ يُجْزِي إِذَا اغْتَسَلْتُ بَعْدَ الْفَجْرِ لِلْجُمُعَةِ فَقَالَ نَعَمْ.[14]
این روایت را که شیخ طوسی از علی بن ابراهیم نقل می‌کند به دو نفر می‌رسد، زرارة و فضیل. همه راویانی که در سند هستند امامی ثقه هستند. هرچند این روایت مضمره است ولی از نظر سند صحیح است زیرا شخصی مثل زرارة یا فضیل از غیر از معصوم نقل نمی‌کند. این دو می‌گویند: از او یعنی امام باقر (علیه السّلام) یا امام صادق (علیه السّلام) سؤال کردیم آیا غسل بعد از فجر برای جمعه مکفی است؟ امام فرمود: بله. یعنی بعد از فجر کافی است و مشکلی ندارد.
روایت دوم:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِيِّ عَنْ جَمَاعَةٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فِي أَيِّ اللَّيَالِي أَغْتَسِلُ- مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ إِلَى أَنْ قَالَ وَ الْغُسْلُ أَوَّلَ اللَّيْلِ- قُلْتُ فَإِنْ نَامَ بَعْدَ الْغُسْلِ- قَالَ هُوَ مِثْلُ غُسْلِ يَوْمِ الْجُمُعَةِ- إِذَا اغْتَسَلْتَ بَعْدَ الْفَجْرِ أَجْزَأَكَ.[15]
«ابراهیم بن اسحاق الأحمری» مورد بحث است که آیا ثقه است یا خیر، ولیکن «علی التحقیق» اینجا ثقه خوانده شده؛ «عن جماعة» این جماعت هم توثیق شدند؛ «عن ابن فضّال» که بنا بر قولی از اصحاب اجماع است؛ «عبدالله بن بکیر» نیز از اصحاب اجماع است؛ پدرش یعنی «بکیر بن اعین» هم «ثقةٌ جلیل» است. بنا بر این مبنا سند معتبر است بکیر بن اعین می‌گوید: از امام صادق (علیه السّلام) پرسیدم در چه شب‌هایی در ماه رمضان غسل کنم؟ [جواب داد] تا این که فرمود غسل شب اول ماه رمضان. عرض کردم اگر اول شب غسل کرد و خوابید چه؟ فرمود: مثل غسل روز جمعه است که اگر بعد از طلوع فجر غسل کردی کافی است. طبق عبارت اخیر وقت غسل جمعه از طلوع فجر است.
روایت سوم:
عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْبَزَنْطِيِّ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: كَانَ أَبِي يَغْتَسِلُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ عِنْدَ الرَّوَاحِ.[16]
این روایت که دارای سند صحیحی است را قبلاً نیز خواندیم. یعنی حضرت موسی بن جعفر (علیه السّلام) هنگام رفتن به نماز جمعه غسل می‌کردند. از آنجا که صاحب وسائل در عنوان باب با عبارت: «أَنَّ مَا قَرُبَ مِنَ الزَّوَالِ أَفْضَلُ» به افضل بودن غسل نزدیک ظهر فتوا داده است و این روایت را به عنوان سند ذکر کرده است، معلوم می‌شود «عند الرواح» را به معنای رفتن دانسته است نه آنچه آقای خویی فرمود که به معنای عصر است. البته این روایت بر این که ابتدای وقت غسل جمعه از طلوع فجر است دلالتی ندارد بلکه عام است و طبق آن وقت غسل قبل از زوال است.
روایت چهارم:
وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْغُسْلِ فِي رَمَضَانَ- إِلَى أَنْ قَالَ وَ الْغُسْلُ أَوَّلَ اللَّيْلِ- قُلْتُ فَإِنْ نَامَ بَعْدَ الْغُسْلِ قَالَ- فَقَالَ أَ لَيْسَ هُوَ مِثْلَ غُسْلِ يَوْمِ الْجُمُعَةِ- إِذَا اغْتَسَلْتَ بَعْدَ الْفَجْرِ كَفَاكَ.[17]
این روایت موثقه است، متن آن هم شبیه روایت دوم است. و بیانگر وقت غسل جمعه از بعد از فجر است.
بنابراین، سه روایت معتبر دلالت دارند بر این که ابتدای وقت غسل جمعه از اول فجر است. با این حساب بین الطلوعین جزء روز است و ابتدای زمان غسل روز جمعه همان طور که امام خمینی (رحمة الله علیه) فرمود از طلوع فجر است نه قبل از آن و نه بعد از طلوع شمس.
انتهای وقت غسل جمعه
تا اینجا ابتدای وقت غسل جمعه معلوم شد. اما بحث دیگر این است که منتهای آن چه وقتی است؟ آیا تنها تا ظهر است یا بعد از آن را نیز شامل می‌شود؟ امام (رحمة الله علیه) فرمودند که آخر وقت غسل روز جمعه با نیت ادا زوال است. بعد از ظهر تا غروب بدون نیت اداء یا قضاء، با نیت قربة الی الله می‌شود غسل کرد. دلیل این قول «جملةٌ مِن الأخبار» است که در جلسه آینده بیان می‌گردد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo