< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد ری شهری

کتاب الحج

99/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقیکامیابی در قیامت

در ادامه درخواست‌هایی که در بند هجدهم از دعای نورانی مکارم الاخلاق آمده، می‌فرماید:

وَ ارزُقني فَوزَ المَعاد.[1]

و فوز در روز قيامت را روزیم کن.

خلیل بن احمد در تبیین معنای فوز می‌نویسد:

الْفَوْزُ: الظفر بالخير، و النجاة من الشر.[2]

فوز یعنی رسیدن به خوبی و رهایی از بدی.

ابن سیده نیز در این باره می‌گوید:

كُلُّ مَنْ أصَابَ خَيْراً فقد فازَ به: أي أفْلَحَ.[3]

به هر کسی که خیری برسد، بدان دست یافته است، یعنی کامیاب گشته است.

با توجه به نزدیکی معنای فلاح با فوز می‌توان فوز را به رستگاری و کامیابی معنا نمود.

معنای معاد نیز روشن است، یعنی محل بازگشتن که مقصود همان قیامت است. بنابراین، در این جمله از خداوند سبحان می‌خواهیم رستگاری در قیامت را روزی ما کند.

در قرآن کریم ماده فوز و کلمات برگرفته از آن 29 بار در دو معنا به كار رفته است:

الف. کامیابی دنیوی، موقت و غیر حقیقی

ب. کامیابی اخروی، دائمی و حقیقی

از ديدگاه انسان‌هاى ظاهربين و کسانی که فقط همین دنیا را می‌بینند،[4] موفقیت و کامیبابی تنها در مسائل مادی معنا می‌شود. چنانکه از نگاه منافقان رسیدن به غنائم جنگی، رسیدن به فوز بزرگ به شمار می‌آید:

﴿وَ إِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ لَيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُنْ مَعَهُمْ شَهِيداً * وَ لَئِنْ أَصَابَكُمْ فَضْلٌ مِنَ اللَّهِ لَيَقُولَنَّ كَأَنْ لَمْ تَكُنْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُ مَوَدَّةٌ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً﴾.[5]

و در ميان شما كسى هست كه [در حركت به جهاد] كندى مى‌كند [و ديگران را نيز به‌ كندى وا مى‌دارد] و اگر بلايى به شما رسد مى‌گويد: خداوند بر من نعمت ارزانى داشت كه با آنان همراه نبودم! * و اگر بخششى از خداوند به شما رسد ـ چنان كه گويى شما را با او دوستى در ميان نبوده است ـ مى‌گويد: كاش من نيز همراه آنان مى‌بودم تا به رستگارى ‌بزرگی مى‌رسيدم!

معناى دوم، معناى حقيقی فوز و کامیابی است که بیشتر کاربرد آن در قرآن در این معنا است، مانند:

﴿... فَمَن زُحْزِحَ عَنِ ٱلنَّارِ وَ أُدْخِلَ ٱلْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَ مَا ٱلْحَيَوٰةُ ٱلدُّنْيَآ إِلاَّ مَتَـٰعُ ٱلْغُرُورِ﴾[6]

... آنگاه هر كه را از آتش دور كنند و به بهشت درآورند به راستى رستگار است‌ و زندگى دنيا جز مايه نيرنگ نيست.

فوز و رستگاری این نيست كه انسان در اين دنيا با امکانات مادی كامياب شود، بلکه اگر كسى در آخرت از آتش دوزخ نجات پيدا کند و وارد جهنم نشود، به رستگاری حقیقی دست یافته است.

بحث فقهی

موضوع: تروک احرام: آمیزش در احرام عمره تمتع و حج

یادآوری

بحث در مسائل مربوط به دومین مورد از محرمات احرام یعنی استمتاع از زنان بود. پس از بررسی احکام مربوط به انواع استمتاع مثل تقبیل، نظر و لمس، نوبت به حکم جماع عمدی رسید. حضرت امام(رحمة الله علیه) در تحریر حکم جماع در احرام عمره مفرده را بیان نکرده است؛ ولی ما به تبع محشین، احکام آن را در جلسات پایانی سال تحصیلی گذشته، تبیین کردیم و خلاصه آن چنین شد:

الف. اگر پیش از انجام سعی، چنین کاری کند، عمره او باطل می‌شود و باید قضای آن را به جا آورد، همچنین یک شتر به عنوان کفاره بپردازد؛ ولی اتمام اعمال عمره و تفریق میان زوجین واجب نیست. در انجام قضای عمره نیز احوط آن است که پس از ورود به ماه جدید آن را قضا کند.

ب. اگر پس از انجام سعی و پیش از طواف نساء، جماع کند، این کار موجب فساد عمره او نمی‌گردد، ولی باید یک شتر به عنوان کفاره بدهد.

حکم آمیزش در احرام عمره تمتع

حضرت امام در این باره می‌نویسد:

لو جامع في إحرام عمرة التمتع قبلا أو دبرا بالأنثى أو الذكر‌ عن علم و عمد فالظاهر عدم بطلان عمرته، و عليه الكفارة، لكن الأحوط إتمام العمل و استئنافه لو وقع ذلك قبل السعي، و لو ضاق الوقت حج إفرادا و أتى بعده بعمرة مفردة، و أحوط من ذلك إعادة الحج من قابل و لو ارتكبه بعد السعي فعليه الكفارة فقط، و هي على الأحوط بدنة من غير فرق بين الغني و الفقير.[7]

اگر در احرام عمره تمتع، از قُبل يا دبر با زن يا مرد و از روى علم و عمد، آمیزش كند، ظاهر اين است كه عمره‌اش باطل نمى‌شود، و بر او كفاره واجب است، ليكن اگر نزديكى پیش از سعى واقع شده باشد، احتياط [مستحب] آن است كه عمل عمره را تمام كند و سپس آن را از نو شروع کند و [در این صورت] اگر وقت تنگ شود حج افراد بجا مى‌آورد و بعد از آن عمره مفرده مى‌آورد و احوط از آن اين است كه سال آینده حج را اعاده نمايد، ولی اگر بعد از سعى نزديكى كند فقط بر او كفاره واجب است و كفاره بنابر احتياط يك شتر است و فرقى بين فقير و غنى نمى‌باشد.

بنابراین، از نظر ایشان آمیزش در احرام عمره تمتع مطلقا، موجب بطلان عمره نمی‌شود، چه پیش از سعی باشد چه پس از آن و قبل از تقصیر، بلکه فقط باید کفاره بپردازد. البته احتیاط مستحب آن است که در صورت وقوع آن پیش از سعی، اگر وقت دارد، عمره را اعاده کند و اگر وقت ندارد، حج افراد به جا آورد و احتیاط بیشتر آن است که سال آینده نیز حج دیگری به جا آورد.

آيت اللّه‌ خویی در باره وجوب کفاره برای آمیزش در «عمره مفرده بعد از سعی»، مطلبی دارد که به درد اینجا می‌خورد. ایشان در باره وجوب کفاره در آنجا می‌فرماید:

أمّا الكفّارة، فلا إشكال في ثبوتها و لا فرق بين قبل السعي و بعده، كما هو الحال في عمرة المتعة قبل التقصير، بل بالتقصير تسقط الكفّارة، و أمّا التقصير في العمرة المفردة فلا أثر له لثبوت طواف النِّساء فيها و لا تحل له النِّساء قبل طواف النِّساء و إن قصّر. و بالجملة: قد تسالموا على ثبوت الكفّارة و لكن لم يذكروا له دليلًا، و الّذي يمكن أن يستدل له و لم أر من تعرض إليه صحيح علي بن جعفر الدال على وجوب البدنة قبل طواف النِّساء على الرجل إذا واقع امرأته قبل طواف النِّساء.[8]

در ثبوت کفاره اشکالی نیست، فرقی هم ندارد که قبل از انجام سعی باشد یا بعد از آن، همان طور که در عمره تمتع تا قبل از تقصیر کردن چنین است، زیرا پس از تقصیر است که کفاره ساقط می‌شود، البته در عمره مفرده، تقصیر در سقوط این حکم نقشی ندارد، زیرا در آن، طواف نساء واجب است و تا وقتی طواف نساء انجام نشود، زنان بر او حلال نمی‌شوند، هرچند تقصیر کرده باشد. خلاصه: در اینکه کفاره ثابت است، اتفاق نظر است، ولی دلیلی برای آن ذکر نشده است، در حالی که می‌توان برای اثبات آن به صحیحه علی بن جعفر استدلال نمود، اگرچه کسی متعرض این استدلال نشده است. صحیحه‌ای که بر وجوب پرداخت یک شتر قبل از طواف نساء بر مردی دلالت دارد که قبل از طواف نساء با همسرش آمیزش کرده است.

متن روایت مورد استناد ایشان چنین است:

عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُ أَبِي جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع عَنْ رَجُلٍ وَاقَعَ امْرَأَتَهُ قَبْلَ طَوَافِ النِّسَاءِ مُتَعَمِّداً مَا عَلَيْهِ قَالَ يَطُوفُ وَ عَلَيْهِ بَدَنَةٌ.[9]

«علی بن جعفر» در کتابش (مسائل) از برادرش امام کاظم(علیه‌السلام) نقل می‌کند که فرمود:

از پدرم امام صادق(علیه‌السلام) در باره مردی پرسیدم که قبل از انجام طواف نساء از روی عمد با همسرش آمیزش کرده است، کفاره‌اش چیست؟ فرمود: طواف [نساء] را به جا آورد و یک شتر نیز بدهد.

اگر «علی بن جعفر» در کتاب خودش از امام کاظم(علیه‌السلام) روایت کند، روایت صحیحه است؛ ولی اگر حمیری به واسطه «عبد الله بن الحسن» و جدش از او نقل کند، صحیحه نیست.

از اینکه فرمود: «طواف نساء را به جا آورد» معلوم می‌شود عمره یا حج او باطل نیست؛ هرچند به خاطر ارتکاب این عمل حرام باید کفاره بدهد، کفاره آن هم یک شتر است.

آیت الله خویی در ادامه می‌فرماید:

و نحوه جميع الروايات الدالّة على ثبوت الكفّارة عليه قبل طواف النِّساء فإنّه لم يرد في هذه الروايات طواف النِّساء للحج، بل موردها مطلق يشمل كل من عليه طواف النِّساء‌ سواء في العمرة المفردة أو في الحجّ، بل يلتزم بوجوب الكفّارة إذا طاف ثلاثة أشواط ثمّ جامع و بعدمها إذا جامع بعد خمسة أشواط كما في معتبرة حمران بن أعين.[10]

و مانند این صحیحه است همه روایاتی که بر ثبوت کفاره بر چنین شخصی پیش از انجام طواف نساء دلالت دارند، زیرا در این روایات، طواف نساء برای حج وارد نشده است، بلکه مورد آنها اطلاق دارد و شامل هر محرمی که باید طواف نساء انجام دهد می‌گردد، چه محرم به احرام عمره مفرده باشد چه احرام حج. بلکه لازمه آن این است که کفاره در صورتی واجب است که پس از انجام سه شوط از طواف نساء، آمیزش کند، ولی اگر بعد از انجام پنج شوط چنین کند، کفاره هم ندارد، چنانکه در معتبره «حمران بن أعین» آمده است.

مقصود از معتبره «حمران بن أعین» این روایت است:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ كَانَ عَلَيْهِ طَوَافُ النِّسَاءِ وَحْدَهُ فَطَافَ مِنْهُ خَمْسَةَ أَشْوَاطٍ ثُمَّ غَمَزَهُ بَطْنُهُ فَخَافَ أَنْ يَبْدُرَهُ فَخَرَجَ إِلَى مَنْزِلِهِ فَنَقَضَ ثُمَّ غَشِيَ جَارِيَتَهُ قَالَ يَغْتَسِلُ ثُمَّ يَرْجِعُ فَيَطُوفُ بِالْبَيْتِ طَوَافَيْنِ تَمَامَ مَا كَانَ قَدْ بَقِيَ عَلَيْهِ مِنْ طَوَافِهِ وَ يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ لَا يَعُودُ وَ إِنْ كَانَ طَافَ طَوَافَ النِّسَاءِ فَطَافَ مِنْهُ ثَلَاثَةَ أَشْوَاطٍ ثُمَّ خَرَجَ فَغَشِيَ فَقَدْ أَفْسَدَ حَجَّهُ وَ عَلَيْهِ بَدَنَةٌ وَ يَغْتَسِلُ ثُمَّ يَعُودُ فَيَطُوفُ أُسْبُوعاً.[11]

شیخ کلینی از برخی از اصحاب و آنها از «احمد بن محمد بن عیسی الاشعری» و «سهل بن زیاد» و این دو از «الحسن بن محبوب» و او از «علی بن رئاب» و او از «حمران بن أعین» نقل کرده است. همه راویان موجود در این سند امامی و ثقه هستند، ولی به جهت «عدة من اصحابنا» آیت الله خویی از آن به «معتبره» تعبیر نمود. «حمران» می‌گوید:

از امام باقر(علیه‌السلام) در باره مردی پرسیدم که [از اعمال حج یا عمره مفرده] فقط طواف نساء بر عهده اوست و او پس از انجام پنج شوط از آن، دچار دل درد می‌گردد. از ترس اینکه خودش را نجس نکند [طواف را رها کرده و] به منزلش می‌رود و قضاء حاجت می‌کند و با کنیزش نیز آمیزش می‌کند [تکلیف او چیست؟] فرمود: غسل کند و باز گردد و دو شوط دیگر از آنچه از طوافش باقی مانده بود را به جا آورد و استغفار کند و چنین کاری را تکرار نکند؛ ولی اگر پس از انجام سه شوط از طواف نساء بیرون رود و جماع کند، حج او باطل می‌شود و باید شتری نیز کفاره دهد و باید غسل کند، سپس برگردد و هفت شوط طواف نساء را نیز به جا آورد.

در باره نوع کفاره نیز بحثی وجود دارد که در جلسه آینده بدان می‌پردازیم.[12]

حکم آمیزش در احرام حج

تا اینجا حکم آمیزش در احرام عمره مفرده و تمتع بیان شد. اما در مورد آمیزش در احرام حج، حضرت امام می‌نویسد:

لو ارتكب ذلك في إحرام الحج عالما عامدا بطل حجّه إن كان قبل وقوف عرفات بلا إشكال، و إن كان بعده و قبل الوقوف بالمشعر فكذلك على الأقوى، فيجب عليه في الصورتين إتمام العمل و الحج من قابل، و عليه الكفارة، و هي بدنة، و لو كان ذلك بعد الوقوف بالمشعر فان كان قبل تجاوز النصف من طواف النساء صحّ حجه و عليه الكفارة و إن كان بعد تجاوزه عنه صح و لا كفارة على الأصح.[13]

اگر این کار (جماع) را در احرام حج از روی علم و عمد انجام دهد، چنانچه قبل از وقوف در عرفات باشد، بدون اشكال حجش باطل مى‌شود، و همچنين بنا بر اقوى حجش باطل می‌شود اگر بعد از وقوف در عرفات و قبل از وقوف به مشعر باشد. پس در هر دو صورت بر او واجب است كه عملش را تمام كند و سال آينده حج به جا آورد، و كفاره نیز باید بپردازد كه یک شتر است؛ ولی اگر اين عمل بعد از وقوف به مشعر باشد، چنانچه قبل از گذشتن از نصف طواف نساء باشد، حجش صحيح است و باید كفاره بپردازد و چنانچه بعد از گذشتن از نصف طواف نساء باشد، حجش صحيح است و بنابر اصحّ كفاره هم ندارد.

بنابراین، از نظر ایشان آميزش با همسر در احرام حج سه صورت دارد:

یک. پيش از وقوف در عرفات.

دو. پس از وقوف در عرفات و پیش از وقوف در مشعر.

سه. پس از وقوف در مشعر.

احکام مترتب بر صورت اول و دوم چنین است:

یک. بطلان حج (در صورت اول قطعا و در صورت دوم بنا بر اقوا)

دو. اتمام اعمال حج.

سه. اعاده حج در سال آینده.

چهار. قربانی کردن شتر به عنوان کفاره.

صورت سوم نیز دو قسم می‌شود: اگر جماع قبل از انجام نیمی از طواف نساء باشد، حج باطل نیست ولی کفاره ثابت است و اگر پس از گذشتن از نصف طواف نساء باشد، نه تنها حج صحیح است، کفاره هم ندارد.

همین مطلب در مناسک حج حضرت امام نیز بیان شده است[14] و در حاشیه آن نظر آیت الله زنجانی این گونه آمده است:

در هیچ یک از دو صورت، حج، فاسد نمی شود، لیکن سه امر واجب می گردد: الف) اگر قبل از درک رکن مشعر باشد، سال آینده حجی که از نظر نوع مانند حج امسال باشد به جا آورد، هر چند حج اول او استحبابی باشد؛ ب) یک شتر قربانی کند؛ ج) از یکدیگر جدا شوند و در سال بعد نیز اگر از همان مسیر سال قبل به عرفات می‌روند، پس از رسیدن به محل معصیت از یکدیگر جدا شوند. و زن در صورتی که محرم بوده و این عمل از روی علم و عمد و اختیار از او صادر شده باید شتر قربانی کند و سال بعد حج به جا آورد و اگر شوهرش او را مجبور کرده باید قربانی زن را نیز بپردازد و در این صورت حج سال بعد بر زن واجب نیست. و در هر حال برای وجوب جدایی کافی است که در این معصیت یکی از آنها علم و عمد و اختیار داشته باشد. کفاراتی که در باب جماع می آید مخصوص به جماع با همسر است.[15]

آیت الله سبحانی نیز می‌فرماید:

اگر وقوع تا قبل از وقوف مشعر واقع شود، احکام چهارگانه مترتب است: الف) حج او صحیح است ـ ولی به شرحی که می آید هم عقوبت و هم کفاره دارد ـ ب) باید اعمال حج را پایان برساند و باید زن و مرد با هم خلوت نکنند تا اعمال حج را تمام کنند. ج) در سال آینده دوباره حج را به عنوان عقوبت انجام دهد و در صورتی که از همان راه قبلی قصد حج کنند پس از رسیدن به محل معصیت از هم جدا شوند تا اتمام مناسک. د) باید یک شتر کفاره بدهد و در صورت عجز یک گوسفند کفاره بدهد.[16]

آیت الله سیستانی نیز می‌فرماید:

اگر اين عمل قبل از وقوف در مزدلفه صورت گرفته باشد، بايد حج در سال آينده اعاده شود و در صورت تمكن يک شتر و در صورت عجز یک گوسفند كفاره بدهد.[17]

غفر الله لنا و لکم إن شاء الله


[4] (يَعْلَمُونَ ظَاهِراً مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ؛ آنها فقط ظاهرى از زندگى دنيا را مى‌دانند، و از آخرت [و پايان كار] غافلند!) سوره روم، آیه7.
[12] مقرر: در این جلسه روایات مربوط به این بحث خوانده شد، ولی چون در جلسه بعدی نیز تکرار می‌شوند و بحث اصلی نیز در آنجا خواهد بود، از آوردنشان در اینجا صرف نظر گردید.
[14] ر. ک: مناسک حج، امام خمینی (محشی)، ص188 ـ 191، مسئله 316 ـ 318، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[15] مناسک حج، امام خمینی (محشی)، ص189 ادامه حاشیه 3 صفحه قبل، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[16] مناسک حج، امام خمینی (محشی)، ص189 ادامه حاشیه 3 صفحه قبل، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[17] مناسک حج، امام خمینی (محشی)، ص188 حاشیه 3 و ص189 حاشیه 1، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo