< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد ری شهری

کتاب الحج

99/12/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الحج/محرمات الإحرام /سرمه کشیدن 3

 

بحث اخلاقی

اصلاح تباهی‌ها نزد خداست (2)

و لِما فَسَدَ صَلاح‌.[1]

در تبیین این جمله از دعای نورانی مکارم الاخلاق که خطاب به حضرت حق می‌فرماید: بسامانی و اصلاح آنچه تباه گردد، نزد توست، به این آیه اشاره شد که پس از وعده دوچندان شدن عذاب برخی گنهکاران، می‌فرماید:

﴿إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً﴾.[2]

مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و كارى شايسته كنند؛ كه خداوند نيكى آنان را جانشين ‌بدى‌هايشان مى‌گرداند و خداوند آمرزنده بخشاينده است.

خداوند مهربان، بدی‌های انسان را تبدیل به حسنات می‌کند و اینگونه خرابکاری‌های او را اصلاح می‌نماید.

در رابطه با این آیه روایاتی وارد شده است که در برخی از آنها به چگونگی تبدیل سیئات به حسنات اشاره شده است. در این جلسه و جلسه آینده این روایات را می‌خوانیم.

در گزارشی از ابن عباس نقل شده است که می‌گوید:

قَرَأناها عَلَى عَهدِ رَسولِ اللهِ (صلّی الله علیه و آله) سِنينَ‌[3] ﴿وَ الَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ﴾[4] الآية. ثُمَّ نَزَلَت‌ ﴿إِلَّا مَنْ تابَ‌﴾.[5] فَما رَأيتُ النَّبيَّ (صلّی الله علیه و آله) فَرِحَ بِشَي‌ءٍ قَطُّ فَرَحِهِ بِها و فَرَحِهِ بـ ﴿إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ﴾[6] .[7]

در زمان پیامبر(صلّی الله علیه و آله) چند سال این آیات را می‌خواندیم: «و آنان كه با خداوند، خدايى ديگر را [به پرستش] نمى‌خوانند...» تا اینکه آیه «مگر كسانى كه توبه كنند...» نازل گشت. ندیدم پیامبر به چیزی چنان خوشحال شده باشد که با نزول این آیه و آیه «بى‌گمان ما به تو پيروزى آشكارى داديم. تا خداوند گناه پيشين و پسين‌ تو را بيامرزد»، خوشحال شد.

برقی نیز با سندش از سلیمان بن خالد نقل کرده که می‌گوید:

كُنتُ في مَحمِلٍ أَقرَأُ إِذ نَاداني أَبُو عَبدِ اللَّهِ عَلَيهِ السَّلامُ اِقرَأ يا سُلَيمانُ وَ أَنا في هذِهِ اَلآياتِ اَلَّتي في آخِرِ تَبَارَكَ ﴿وَ اَلَّذِينَ لاٰ يَدعُونَ مَعَ اَللّٰهِ إِلٰهاً آخَرَ وَ لاٰ يَقتُلُونَ اَلنَّفسَ اَلَّتِي حَرَّمَ اَللّٰهُ إِلاّٰ بِالْحَقِّ وَ لاٰ يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذٰلِكَ يَلْقَ أَثٰاماً يُضٰاعَفْ﴾. فَقالَ هذِهِ فينا أَما وَ اَللَّهِ لَقَد وَعَظَنَا وَ هُوَ يَعلَمُ أَنَّا لا نَزني. اِقرَأ يا سُلَيمانُ فَقَرَأتُ حَتَّى اِنتَهَيتُ إِلى قَولِهِ ﴿إِلاّٰ مَنْ تٰابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صٰالِحاً فَأُوْلٰئِكَ يُبَدِّلُ اَللّٰهُ سَيِّئٰاتِهِمْ حَسَنٰاتٍ﴾. قالَ: قِف هذِهِ فِيكُم إِنَّهُ يُؤتَى بِالمُؤمِنِ اَلمُذنِبِ يَومَ القِيامَةِ حَتَّى يُوقَفَ بَينَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَيَكونُ هوَ اَلَّذِي يَلي حِسَابَهُ فَيُوقِفُهُ عَلَى سَيِّئَاتِهِ شَيئاً فَشَيئاً فَيَقولُ عَمِلتَ كَذا وَ كَذا فِي يَومِ كَذا في ساعَةِ كَذا فَيَقولُ أَعرِفُ يا رَبِّ قالَ حَتَّى يُوقِفَهُ عَلَى سَيِّئاتِهِ كُلِّها كُلَّ ذلِكَ يَقولُ أَعرِفُ فَيَقُولُ سَتَرتُهَا عَلَيكَ فِي الدُّنيا وَ أَغفِرُها لَكَ اليَومَ أَبدِلوها لِعَبدِي حَسَناتٍ. قالَ فَتُرفَعُ صَحِيفَتُهُ لِلنَّاسِ فَيَقولُونَ سُبحانَ اللَّهِ أَما كانَت لِهَذا العَبدِ وَ لا سَيِّئَةٌ واحِدَةٌ فَهوَ قَولُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿فَأُوْلٰئِكَ يُبَدِّلُ اَللّٰهُ سَيِّئٰاتِهِمْ حَسَنٰاتٍ﴾.[8]

درون محملى مشغول خواندن قرآن بودم كه امام صادق(علیه‌السلام) مرا صدا زد و فرمود: «سليمان ادامه بده». من این آيات آخر سوره فرقان را می‌خواندم: «و آنان كه با خداوند، خدايى ديگر را [به پرستش] نمى‌خوانند و انسانى را كه خداوند [كشتنش‌ را] حرام كرده است جز به حقّ نمى‌كشند و زنا نمى‌كنند و هر كه چنين كند كيفر دو چندان خواهد ديد». فرمود: اين آيات در باره ماست. به خدا سوگند ما را پند می‌دهد وگرنه می‌داند كه ما زنا نمی‌كنيم. ادامه بده سليمان. خواندم تا رسيدم به اين آيه: «مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و كارى شايسته كنند؛ كه خداوند نيكى آنان را جانشين ‌بدى‌هايشان مى‌گرداند»، فرمود: صبر كن، اين آيه درباره شماست. در روز رستاخيز مؤمن گنهكار را آورده، در برابر خداوند عزّوجلّ نگه مى‌دارند و خداوند، خود، به حسابش رسيدگى مى‌كند. او را بر یک یک اعمال زشتش آگاه می‌سازد و می‌فرماید: در فلان روز و فلان ساعت چنين كردى. می‌گويد: ميدانم خدايا. تا آن كه وى را بر همه گناهانش آگاه مى‌سازد و او همواره مى‌گويد: مى‌دانم. پس، خداوند به او مى‌فرمايد: در دنيا گناهان تو را پرده‌پوشى كردم، و امروز آنها را مى‌بخشم. گناهان بنده مرا به نيكى تبديل كنيد. پس، نامه اعمال او در برابر مردم بالا برده مى‌شود. آنها مى‌گويند: سبحان اللَّه! آیا اين بنده حتّى يك گناه هم نداشته است؟! این است معنای سخن خدای عز و جل که فرمود: «خداوند نيكى آنان را جانشين ‌بدى‌هايشان مى‌گرداند».

بحث فقهی

موضوع: کتاب الحج/ تروک الإحرام/ سرمه کشیدن (3)

یادآوری

بحث در سرمه کشیدن به عنوان یکی از محرمات احرام بود که گفتیم استفاده از هر سرمه‌ای که عرفا زینت محسوب شود یا معطر باشد برای محرم حرام است.

مسئله بیستم

آیا حرمت سرمه کشیدن مخصوص خانم‌ها است یا مردان را هم شامل می‌شود؟ حضرت امام می‌فرماید:

لا تختص حرمة الاكتحال بالنساء، فيحرم على الرجال أيضا.[9]

حرمت سرمه كشيدن اختصاص به زن‌ها ندارد‌، بلكه بر مردان هم حرام است.

دلیل آن، روایاتی است که در جلسات قبل خواندیم. از جمله این روایت که هر دو گروه مردان و زنان را از کشیدن سرمه سیاه نهی نموده است:

وَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ] عَنْهُ (الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ) عَنْ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا يَكْتَحِلُ الرَّجُلُ وَ الْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَانِ بِالْكُحْلِ الْأَسْوَدِ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ.[10]

امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: مرد و زن محرم، نمى‌توانند با سرمه سياه، سرمه بکشند، مگر آنكه بيمارى داشته باشند.

افزون بر آن، همان طور که برخی از روایات در خصوص زن، وارد شده است، مانند روایت سوم که در آن آمده بود: «تَكْتَحِلُ الْمَرْأَةُ بِالْكُحْلِ كُلِّهِ إِلَّا الْكُحْلَ الْأَسْوَدَ لِلزِّينَةِ»[11] و روایت‌های چهار، یازده، سیزده و چهاردهم، در روایت دهم نیز بحث در باره «رجل» است، می‌فرماید:

وَ [مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ] عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَى الْكَاهِلِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلَهُ رَجُلٌ ضَرِيرٌ وَ أَنَا حَاضِرٌ فَقَالَ أَكْتَحِلُ إِذَا أَحْرَمْتُ قَالَ لَا... .[12]

«عبد اللّه بن يحيى كاهلى» می‌گويد: من پیش امام صادق(علیه‌السلام) بودم که مردى كه چشمش ضعيف بود از ایشان پرسيد: هنگامی که محرم می‌شوم، مى‌توانم سرمه بكشم‌؟ فرمود: نه... .

در سایر روایات این باب نیز کلمه «محرم» به کار رفته است که اعم از زن و مرد است، مانند روایت پنجم:

وَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ] بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ يَكْتَحِلُ الْمُحْرِمُ إِنْ هُوَ رَمِدَ بِكُحْلٍ لَيْسَ فِيهِ زَعْفَرَانٌ.[13]

امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: اگر محرم به عارضه چشمى مبتلا شود، مى‌تواند با سرمه‌ای كه زعفران نداشته باشد، سرمه بکشد.

مسئله بیست و یکم

حضرت امام در این مسئله می‌فرماید:

ليس في الاكتحال كفارة، لكن لو كان فيه الطيب فالأحوط التكفير.[14]

در سرمه كشيدن، كفاره نيست‌، ولى اگر داراى بوى خوش باشد احتياطا كفاره بدهد.

در این مسئله دو فرع مطرح شده است:

    1. سرمه کشیدن کفاره ندارد.

    2. اگر سرمه معطر به کار ببرد، احوط، دادن کفاره است.

فرع اول

در اینکه سرمه کشیدن، کفاره دارد یا نه اختلاف نظر است. نظر مراجع فعلی که نظرشان با نظر حضرت امام، متفاوت است در حاشیه مناسک حج فارسی، چنین آمده است:

آیت الله تبریزی: اگر سرمه سیاه را به قصد زینت بکشد، بنا بر احتیاط یک گوسفند کفاره دارد و در سرمه سیاه که به قصد زینت نباشد یا سرمه‌ای که به قصد زینت می‌کشد، ولی سیاه نیست احتیاط استحبابی در کفاره دادن است

آیت الله خویی: بنا بر احتیاط باید گوسفند کفاره بدهد.

آیت الله زنجانی، آیت الله سیستانی: بنا بر احتیاط مستحب یک گوسفند کفاره بدهد.[15]

دلیل کسانی که می‌گویند کفاره لازم نیست، این است که برای وجوب کفاره دلیل می‌خواهیم و در اینجا نداریم. ممکن است برای اثبات کفاره، به این روایت استناد شود:

عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ خَرَجْتَ مِنْ حَجِّكَ فَعَلَيْهِ فِيهِ دَمٌ تُهَرِيقُهُ حَيْثُ شِئْتَ.[16]

در منبع اصلی این روایت، یعنی قرب الاسناد به جای «خرجت»، «جرحت» آمده است[17] که ترجمه آن چنین می‌شود:

برای هر کاری از محرمات حج که مرتکب شوی، باید قربانی انجام دهی، هرچه که باشد.

طبق این نسخه، هر عمل حرامی که محرم انجام می‌دهد، کفاره دارد و یکی از آنها نیز سرمه کشیدن است. «دم» نیز برای گوسفند به کار می‌رود، پس سرمه کشیدن نیز کفاره دارد و کفاره‌اش نیز یک گوسفند است.

ولی در جواب می‌گوییم:

اولا سند این روایت، ضعیف است، زیرا ـ چنانکه قبلا گفته‌ایم ـ روایاتی که به واسطه «عبدالله بن حسن» از «علی بن جعفر» نقل شده است، مشکل دارد. البته همین روایت در مسائل علی بن جعفر از طریق «موسی بن قاسم» نیز نقل شده است که معتبر است.[18]

ثانیاً استدلال به این روایت بر مبنای نسخه «جرحت» به معنای «ارتکاب» است، ولی طبق نسخه وسائل که «خرجت» آمده است، مضمون روایت ارتباطی با بحث ما ندارد، زیرا معنای آن چنین می‌شود که هر گاه از مناسک حج خود خارج شدی و اعمال تو به پایان رسید، اگر قربانی‌ای بر عهده تو بود، در هر مکانی که خواستی می‌توانی قربانی را انجام دهی و واجب نیست که حتما در مکه یا منا چنین کنی. پس وقتی روایت نسخه‌های متفاوتی دارد، قابل استناد نیست.

ثالثا نسخه «خرجت» بر نسخه «جرحت» ترجیح دارد، زیرا طبق اولی، تخصیص اکثر لازم می‌آید، زیرا کفاره بسیاری از محظورات، قربانی کردن شتر یا گاو است یا حداقل تخییر میان آنهاست و این طور نیست که در همه جا قربانی کردن گوسفند لازم باشد.

[رابعا ـ همان طور که آیت الله خویی احتمال داده است[19] ـ حتی طبق نسخه «جرحت» نیز روایت یادشده ربطی به بحث ما ندارد، زیرا احتمال دارد، مقصود این باشد که برای هر کار حرامی که مرتکب شدی و باید برای آن قربانی کنی، در هر مکانی که خواستی، می‌توانی آن قربانی را انجام دهی. طبق این معنا، عبارت «فیه دم» تتمه جمله اول، یعنی «لکل شیء جرحت» است.]

فرع دوم

در صورتی که سرمه معطر را عمدا استعمال کند، کفاره لازم است یا خیر؟

حضرت امام وجوب کفاره را احوط دانست. در حاشیه این مسئله آیت الله سبحانی و آیت الله مکارم، یک گام بالاتر، کفاره را واجب دانسته[20] و آیت الله فاضل نیز می‌نویسد:

اگر بوی خوش آن در لحظه سرمه کشیدن قابل استشمام باشد، اقوی کفاره دادن است، ولی چنانچه بوی خوش از آن، استشمام نشود احتیاط مستحب در کفاره دادن است.[21]

بنا بر این، میان محشین اختلاف نظری در کفاره داشتن نیست، منتها برخی فتوا به وجوب داده و برخی نیز آن را احوط دانسته‌اند.

دلیل آنها، همان دلیلی است که بر وجوب کفاره برای استعمال طیب، دلالت دارد. ولی در آنجا گذشت که دو نظر وجود دارد. یک نظر این بود که هر نوع استعمالی موجب کفاره است، کما اینکه ظاهر فرمایش حضرت امام نیز چنین بود، از این رو باید در اینجا هم فتوا به وجوب می‌داد نه اینکه آن را احوط بداند. نظر دوم ـ که ما نیز آن را پذیرفتیم ـ این بود که فقط خوردن طیب موجب کفاره است.[22] طبق این نظر، سرمه کشیدن حتی با سرمه معطر نیز کفاره ندارد، زیرا وجوب کفاره برای استعمال طیب، مخصوص خوردن آن است نه مطلق استعمالات آن.

مسئله بیست و دوم

در آخرین مسئله از مسائل مربوط به «اکتحال» می‌خوانیم:

لو اضطر إلى الاكتحال جاز.[23]

اگر به سرمه كشيدن ناچار شود،‌ جايز است.

گاهی نیاز شخص به سرمه کشیدن در حدّ اضطرار شرعی نیست که موجب عسر و حرج می‌شود، بلکه در حدّ احتیاج است، مثلا این طور نیست که اگر سرمه نکشد، ضرری قابل توجهی به او برسد، بلکه اگر این کار را نکند، مثلا درد چشم او طولانی‌تر می‌شود. طبق روایاتی که خواندیم خصوصا روایت دهم، همین مقدار که احتیاج داشته باشد، برای جواز سرمه کشیدن کافی است. در بخشی از این روایت، سائل پرسید: «إِنِّي ضَرِيرُ الْبَصَرِ وَ إِذَا أَنَا اكْتَحَلْتُ نَفَعَنِي وَ إِنْ لَمْ أَكْتَحِلْ ضَرَّنِي» و امام(علیه‌السلام) در پاسخ او فرمود: «فَاكْتَحِلْ».[24]


[3] در بعضی نسخه‌ها به جای «سنین»، «سنتین» آمده است.
[15] مناسک حج مطابق با فتاوای حضرت امام و مراجع تقلید با تجدید نظر و اضافات، ص206، حاشیه2، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[20] ر ک: مناسک حج مطابق با فتاوای حضرت امام و مراجع تقلید با تجدید نظر و اضافات، ص206، حاشیه3، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[21] مناسک حج مطابق با فتاوای حضرت امام و مراجع تقلید با تجدید نظر و اضافات، ص206، حاشیه3، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[22] ر ک: درس شماره 779 ارائه شده در تاریخ 29 دی‌ماه 1399.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo