< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

91/02/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: وطی زوجین همسر دیگری را شبهة
 در مساله هفتم اشاره کردیم که چند مطلب بیان شده است.
 یکی از مطالب این بود که بعد از رفع اشتباه هر زنی باید به شوهر خودش مراجعه کند.
 دلیلش هم واضح است که این زوجه برای همسر خودش عقد شده است و مانعی هم که این ازدواج را از بین ببرد پیش نیامده است پس علی القاعده باید به خانه شوهر خودش برود.
 اما اینکه فرمودند که مرد اجنبی باید مهر المثل را بپردازد این در صورتی است که این زن جاهل باشد و فکر کند که این مرد شوهر خودش است و الا اگر بداند این مرد شوهر خودش نیست و چیزی نگوید هیچ مهری از اجنبی نمی تواند بگیرد زیرا زانیه خواهد بود و قاعده کلی این است که زانیه مهر ندارد.
 و در صورتی هم که این زن نداند که این مرد اجنبی شوهرش نیست و مهر المثل می گیرد اگر مدلسی در بین بوده است و باعث اشتباه شده است این اجنبی بعد از پرداخت مهر المثل می تواند این مهر را از مدلس بگیرد.
 اما اینکه مهر المسمی را از شوهر خودش می گیرد دلیلش این است با جریان عقد بین این زن و شوهرش و تعیین مهل المسمی، این زن مالک آن می شود و مانعی هم که مهر المسمی را از بین ببرد بوجود نیامده است در نتیجه وجهی برای سقوط مهر المسمی وجود ندارد.
 اما اینکه گفتیم بعد از رفع اشتباه باید هر یک از این دو زن عده نگه دارند و شوهرش حق مقاربت ندارد این هم در صورتی است که این زن با اجنبی زنا نکرده باشد اگر این زن و اجنبی می دانسته اند که زن و شوهر نیستند این مقاربت زنا می باشد و در زنا عده ای وجود ندارد بلکه عده در مقاربتی است که محترم باشد و در جائی که مقاربت زنا باشد زنا احترامی ندارد لذا عده ای ندارد التبه اگر یک نفر از این دو هم عالم باشد به احترام آنکه جاهل بوده است عده ثابت می شود.
 از این بیان ظاهر شد که ممکن است که این دو زن که به خانه غیر شوهرشان رفته اند بعد از برگشت به خانه شوهرشان یکی از این دو عده داشته باشد و دیگری عده نداشته باشد زیرا یکی عالم بوده است و یکی جاهل بوده است.
 اما اینکه اگر یکی از این دو در اثناء عده فوت کنند از همسر خودش ارث می برد، فرقی بین اینکه این عده، عده شبهه باشد یا غیر شبهه نیست.
 جامع المقاصد نیز در ج 13 ص 309 می فرمایند فرقی بین عده شبهه و غیر شبهه نیست بلکه همین مقدار که زنا نباشد ارث ثابت است.
 علت اثبات ارث این است که سبب ارث - موت زوجه یا زوج-تحقق پیدا کرده است اگر چه مقارت هم بخاطر عده ممکن نباشد مثل اینکه زن حائض بوده است و مقاربت نشده است و زوج یا زوجه فوت کرده است.
 بر اصل موضوع این مساله که دو زن به خانه اجنبی رفته اند و فروعات آن علاوه بر کلام صاحب جواهر که فرموده است: جواهر ص380:‹‹ بلااشكال في شيء من ذلك و لاخلاف›› به سه روایت استدلال شده است:
  • وسائل ج20 ص513 باب 49 من ابواب ما بحرم بالمصاهرة: ‹‹مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلَيْنِ نَكَحَا امْرَأَتَيْنِ فَأَتَى هَذَا امْرَأَةَ هَذَا وَ هَذَا امْرَأَةَ هَذَا قَالَ تَعْتَدُّ هَذِهِ مِنْ هَذَا وَ هَذِهِ مِنْ هَذَا ثُمَّ تَرْجِعُ كُلُّ وَاحِدَةٍ إِلَى زَوْجِهَا››.
 راوی می گوید از امام باقر علیه السلام از دو مردی که با دو زن ازدواج کرده اند و هر یک نزد زوجه دیگری رفته است سوال کردم امام فرمودند هر یک از دو زن عده نگاه می دارند و هر کدام به منزل شوهر خودش می رود.
 در این روایت فقط به دو امر عده و رجوع به خانه همسر هر از این دو زن اشاره شده است.
  • المصدر ح2:‹‹ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فِي أُخْتَيْنِ أُهْدِيَتَا لِأَخَوَيْنِ فَأُدْخِلَتِ امْرَأَةُ هَذَا عَلَى هَذَا وَ امْرَأَةُ هَذَا عَلَى هَذَا قَالَ لِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا الصَّدَاقُ بِالْغِشْيَانِ وَ إِنْ كَانَ وَلِيُّهُمَا تَعَمَّدَ ذَلِكَ أُغْرِمَ الصَّدَاقَ وَ لَا يَقْرَبُ وَاحِدٌ مِنْهُمَا امْرَأَتَهُ حَتَّى تَنْقَضِيَ الْعِدَّةُ فَإِذَا انْقَضَتِ الْعِدَّةُ صَارَتْ كُلُّ امْرَأَةٍ مِنْهُمَا إِلَى زَوْجِهَا الْأَوَّلِ بِالنِّكَاحِ الْأَوَّلِ قِيلَ لَهُ فَإِنْ مَاتَتَا قَبْلَ انْقِضَاءِ الْعِدَّةِ قَالَ يَرْجِعُ الزَّوْجَانِ بِنِصْفِ الصَّدَاقِ عَلَى وَرَثَتِهِمَا فَيَرِثَانِهِمَا الرَّجُلَانِ قِيلَ فَإِنْ مَاتَ الزَّوْجَانِ وَ هُمَا فِي الْعِدَّةِ قَالَ تَرِثَانِهِمَا وَ لَهُمَا نِصْفُ الْمَهْرِ وَ عَلَيْهِمَا الْعِدَّةُ بَعْدَ مَا تَفْرُغَانِ مِنَ الْعِدَّةِ الْأُولَى تَعْتَدَّانِ عِدَّةَ الْمُتَوَفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا››.
 در این حدیث تقریبا همه فروعات این موضوع بیان شده است.
  • وسائل ج21 ص223 باب 9 من ابواب العيوب و التدليس ح2:‹‹ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلَيْنِ نَكَحَا امْرَأَتَيْنِ فَأُتِيَ هَذَا بِامْرَأَةِ ذَا وَ هَذَا بِامْرَأَةِ ذَا قَالَ تَعْتَدُّ هَذِهِ مِنْ هَذَا وَ هَذِهِ مِنْ هَذَا ثُمَّ تَرْجِعُ كُلُّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا إِلَى زَوْجِهَا الْحَدِيث‌››.
 
 
 
 العنوان: وطی کل من الزوجین زوجة صاحبه
 اما ردّ كل منهما علي زوجها فوجه واضح لأنها زوجته و لم يحدث مانع عن دخولها علي الزوج.
 و اما ثبوت مهر المثل لها علي الواطي فهو في صورة جهلها بانه لم يكن زوجها و الّا فلايكون لها شيء لقاعدة ‹‹ لامهر لبغي››
 و الواطي يرجع في مهر المثل عند ادائه الي الغار ان كان غارٌ.
 و اما مهر المسمي فهو لتحقق سببه اي العقد و عدم مانع عنه.
 و اما عدم وطء الزوج اثناء العدة فهو في صورة عدم كون وطء الواطي زناء من ناحية كليهما فاما لو كان الوطء زنا منهما فلاعدة نعم لو كان احدهما جاهلاً دون الاخر يثبت العدة ايضا اذ الوطء محترم من ناحية الجاهل و العدة تكون للوط المحترم مطلقا كان من طرفها او احدهما و منه ظهر امكان ثبوت العدة لاحدي المراتين اذا كان وطئها محترماً دون المراة الاخري اما لعدم وطئها و اما لعدم احترام وطئها ،
 و اما الوراثة لو وقعت الموت اثناء العدة سواء كانت عدة الشبهة ام لا ، كما صرح جامع المقاصد ج13 ص309 فلحصول سبب الارث.
 و إن امتنع الوطء لعارض مثل الحيض و نحوه
 اقول: يستدل لما ذكر في المسألة من اصل الموضوع و ما يترتب عليه من المذكورات،مضافاً الي ما صرح به صاحب الجواهر ص380:‹‹ بلااشكال في شيء من ذلك و لاخلاف››:
 بروايات:
  1. وسائل ج20 ص513 باب 49 من ابواب ما بحرم بالمصاهرة:صحيح ‹‹مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلَيْنِ نَكَحَا امْرَأَتَيْنِ فَأَتَى هَذَا امْرَأَةَ هَذَا وَ هَذَا امْرَأَةَ هَذَا قَالَ تَعْتَدُّ هَذِهِ مِنْ هَذَا وَ هَذِهِ مِنْ هَذَا ثُمَّ تَرْجِعُ كُلُّ وَاحِدَةٍ إِلَى زَوْجِهَا››.
  2. المصدر ح2:‹‹ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فِي أُخْتَيْنِ أُهْدِيَتَا لِأَخَوَيْنِ فَأُدْخِلَتِ امْرَأَةُ هَذَا عَلَى هَذَا وَ امْرَأَةُ هَذَا عَلَى هَذَا قَالَ لِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا الصَّدَاقُ بِالْغِشْيَانِ وَ إِنْ كَانَ وَلِيُّهُمَا تَعَمَّدَ ذَلِكَ أُغْرِمَ الصَّدَاقَ وَ لَا يَقْرَبُ وَاحِدٌ مِنْهُمَا امْرَأَتَهُ حَتَّى تَنْقَضِيَ الْعِدَّةُ فَإِذَا انْقَضَتِ الْعِدَّةُ صَارَتْ كُلُّ امْرَأَةٍ مِنْهُمَا إِلَى زَوْجِهَا الْأَوَّلِ بِالنِّكَاحِ الْأَوَّلِ قِيلَ لَهُ فَإِنْ مَاتَتَا قَبْلَ انْقِضَاءِ الْعِدَّةِ قَالَ يَرْجِعُ الزَّوْجَانِ بِنِصْفِ الصَّدَاقِ عَلَى وَرَثَتِهِمَا فَيَرِثَانِهِمَا الرَّجُلَانِ قِيلَ فَإِنْ مَاتَ الزَّوْجَانِ وَ هُمَا فِي الْعِدَّةِ قَالَ تَرِثَانِهِمَا وَ لَهُمَا نِصْفُ الْمَهْرِ وَ عَلَيْهِمَا الْعِدَّةُ بَعْدَ مَا تَفْرُغَانِ مِنَ الْعِدَّةِ الْأُولَى تَعْتَدَّانِ عِدَّةَ الْمُتَوَفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا››.
  3. وسائل ج21 ص223 باب 9 من ابواب العيوب و التدليس ح2:‹‹ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلَيْنِ نَكَحَا امْرَأَتَيْنِ فَأُتِيَ هَذَا بِامْرَأَةِ ذَا وَ هَذَا بِامْرَأَةِ ذَا قَالَ تَعْتَدُّ هَذِهِ مِنْ هَذَا وَ هَذِهِ مِنْ هَذَا ثُمَّ تَرْجِعُ كُلُّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا إِلَى زَوْجِهَا الْحَدِيث‌››.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo