< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

90/08/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: حمل مطلق بر مقید در احکام ندبی
 اگر مفاد مطلق و مقید حکم تکلیفی ندبی باشد مانند «زر الحسین علیه السلام» و «زر الحسین علیه السلام فی یوم نیمة الشعبان» در این صورت هم آیا مطلق حمل بر مقید می شود یا نه؟
 دو قول است:
  1. به مشهور نسبت داده شده است که حمل صورت نمی گیرد و لذا این قیدی که در مقید وجود دارد حمل بر تاکید می شود نه تاسیس و احتراز یعنی در مثال ذکر شده زیارت امام حسین علیه السلام در همه ایام مستحب است اما در نیمه شعبان استحباب بیشتری دارد.
  2. عده ای فرمودند مطلق حمل بر مقید می شود همانگونه که در واجبات حمل صورت می گرفت.
 چند وجه برای دفاع از قول مشهور و رد قول دوم گفته شده است.
 مرحوم آخوند در کفایة ج 1 ص 393 به این دو قول اشاره می کنند.
 «...ربما یشکل بانه یقتضی التقیید فی باب المستحبات مع ان بناء المشهور علی الامر بالمقید فیها علی تاکد الاستحباب»
 می فرمایند: دلیل حمل مطلق بر مقید در واجبات به گونه است که در مستحبات هم باید حمل صورت بگیرد در حالیکه مشهور برای رفع تنافی در مستحبات در مقید تصرف می کنند و می گویند که مقید برای تاکید آمده است.
 از قول دوم با چند وجه جواب داده شده است که به دو وجه در کفایه اشاره شده است ایشان در ادامه همان عبارت قبلی می فرمایند:
 «اللهم الا ان یکون الغالب فی هذا الباب هو تفاوت الافراد بحسب المراتب المحبوبیة فتامل»
 یعنی در بین مستحبات افراد هر مستحب مراتب متفاوتی دارند بعضی استحبابشان کم است و بعضی استحبابشان زیاد است این تفاوت در مراتب، موجب می شود که بگوییم بین مستحبات و واجبات فرق است.
 به بیان دیگر هم در واجبات و هم مستحبات، بین افراد آنها تفاوت است در واجبات هم بعضی مهمتر از بقیه می باشند و ثواب بیشتری دارند لذا عند التعارض واجب اهم مقدم می شود کما اینکه در مستحبات هم این تفاوت می باشد الا اینکه در مستحبات این تفاوت غالبا می باشد اما در واجبات نادرا لذا می گوییم بین واجبات و مستحبات فرق است و در واجبات حمل مطلق بر مقید می شود و قید تاسییسی است و در مستحبات حمل صورت نمی گیرد و قید تاکیدی می باشد نه تاسیسی.
 صاحب عنایة الاصول وجهی را که مرحوم آخوند برای فرق این دو باب بیان کرده اند قبول دارند.
 عنایة الاصول ج 2 ص 394 «(و قد يقال) إن تفاوت الأفراد بحسب مراتب المحبوبية في الواجبات أيضا كثيرة فلا يتم هذا الوجه و إليه أشار بقوله فتأمل (و لكن الإنصاف) أن الإيراد غير وارد»
 ولی مرحوم آقای خوئی در مصباح و تقریر خودمان بر این وجه اشکال می کنند.
 حاصل اشکال این است که ظهور هر قیدی در احترازیت می باشد و به تعبیر بعضی اصل در قیود احترازیت می باشد و یا اصل در قیود تاسیسیت است نه توضیحی و تاکیدی، با این اصل ما موظفیم تا قرینه ای بر خلاف نرسد بر طبق این اصل و ظهور عمل کنیم در این بحث هم اگر چه مطلق و مقید حکمشان ندبی است ولی با ظهور قید در تاسیسی بودن، باید بگوییم که مطلق حمل بر مقید می شود و اینکه مرحوم آخوند فرمودند در مستحباب غالبا مراتب مختلف است این غلبه به حدی نیست که ظهور را از بین ببرد و نمی شود بخاطر غلبه مشکوک الحجیة از حجت که ظهور باشد دست بر داریم.
 جواب دومی که برای اثبات فرق در کفایه بیان شده، این است که می فرمایند:
 «او انه کان بملاحظة التسامح فی ادلة المستحبات»
 می فرمایند علت اینکه در همه افراد مطلق استحباب ثابت است و مختص به افراد مقید نشده است نه بخاطر این است که حمل صورت نمی گیرد بلکه این بخاطر تسامح در ادله مستحبات می باشد و بخاطر روایات من بلغ می باشد که اگر امر مستحبی به ما رسیده باشد و انسان به آن عمل کند ثواب آن عمل را خواهد برد ولو اینکه در واقع مستحب هم نباشد.
 در شرح این وجه دوم حاشیه ای از خود مرحوم آخوند وجود دارد نتیجه این متن با حاشیه این می شود که حمل مطلق بر مقید در مستحبات می شود و لازمه حمل این است که استحباب مخصوص صورت قید باشد و مثلا زیارت امام حسین در غیر نیمه شعبان مستحب نباشد و اینکه همه فرمودند زیارت در غیر نیمه شعبان مستحب می باشد بخاطر روایات من بلغ می باشد.
 فرق بین این دو جواب صاحب کفایه این است که در جواب اول مطلق حمل بر مقید نمی شد و فرق بود بین واجبات و مستحبات از این حهت وقتی حمل صورت نگرفت استحباب زیارت امام حسن در همه ماهها به حکم مطلق ثابت می شود الا اینکه در نیمه شعبان این استحباب موکد است اما در جواب دوم مطلق حمل بر مقید می شود و استحباب زیارت امام حسین در غیر نیمه شعبان بخاطر اخبار من بلغ است که اگر این اخبار من بلغ نبود این استحباب ثابت نبود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo