< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

97/12/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: معیاردر صدق زیادی

هذا ولكن الفرق ثابت بین كلام الاعلام الثلاثة المذكورة آنفا وهو ان المشكیني والفوائد صرحا بعدم امكان تصور الزیادة حقیقة حتی فیما كان المكرر ما كان الجزء صرف وجوده.

معلوم شد که مرحوم نائینی و مرحوم خویی و مرحوم مشکینی، قبول دارند که جزء نماز، یا بشرط لا است یا لا بشرط اصطلاحی است و یا لا بشرط غیر اصطلاحی است.

اگرچه این بزرگواران در اینکه جزء معنون به یکی از این سه جهت می باشد، اتفاق دارند اما یک اختلافی بین آنها است و آن این است که اگر جزء به سوره دیگری مکرر شد، به سوره دوم، زیادی صادق است یا خیر؟ اگر زیادی صدق کند، احکامی دارد که می رسیم ان شاء الله و آن احکام بر آن مترتب می شود و اگر صدق نکند، مشمول آن احکام نخواهد بود.

پس در اینکه زیادی صادق است یا خیر، بین این سه اختلاف است، مرحوم مشکینی و مرحوم نائینی می گویند که زیادی صادق است اما عرفا نه حقیقتا اما مرحوم آقای خویی می گویند زیادی حقیقتا صادق است.

وعلیك نص المشكیني: «الثاني: أنّ تحقّق هذا العنوان بحقيقته لا يمكن، لأنّ أخذ الجزء على أقسام ثلاثة كما يأتي، (بشرط لا ولا بشرط الاصطلاحي ولا بشرط غیر اصطلاحي) ولا يتصوّر زيادة الجزء على واحد منها، والمراد زيادتها العرفية».[1]

مرحوم مشکینی درباره اینکه زیادی عرفا صادق است نه حقیقت، می فرمایند: سوره ای که اضافه شد، امکان ندارد حقیقتا به آن زیادی گفته می شود بلکه عرفا به آن زیادی گفته می شود.

و نص الفوائد: «ولا إشكال في صدق الزيادة عرفا على الوجود الثاني فيما إذا كان الواجب صرف الوجود».[2]

مرحوم نائینی می فرمایند: اگر واجبی (سوره جزء نماز) که جزء نماز است، صرف الوجود آن جزء نماز باشد، در این صورت، زیادی، عرفا صادق است اما حقیقتا صدق نمی کند.

و اما المصباح صرّح بتحقق الزیادة حقیقة نصّه: «وحينئذ تتحقق الزيادة بتكرر الجزء لا محالة».[3]

مرحوم آقای خویی می فرمایند: این زیادی که با تکرار جزء به وجود می آید، زیادی حقیقه است.

فتلخص: صدق الزیادة حقیقة بالنسبة الی بعض الاجزاء اعنی ما كان لا بشرط الاصطلاحی بالنسبة الی الزیادة وعدمها.

هذا بالنسبة الی صدق الزیادة وعدمه.

خلاصه اینکه زیادی نسبت به جزئی که لا بشرط اصطلاحی (از حیث زیادی و عدم زیادی) باشد، حقیقتا صادق است و نیاز به صدق عرفی نیست که اشکال شود اینجا جای صدق عرفی نیست، صدق عرفی در جایی ملاک است که خطابی از طرف شارع آمده است و در آن خطاب، زیادی اخذ شود ودر اینجا خطابی نیست و حقیقتا زیادی صادق است چه خطابی از طرف شارع بیاید یا نیاید.

نتیجه اینکه مرحوم آخوند که فرمودند بر سوره دوم زیادی صادق است، فرمایش صحیحی است و زیادی حقیقی صادق است. چون جزء اول نسبت به سوره بعدی، لا بشرط اصطلاحی است.

واما حكمها فالمختار هو ما اختاره صاحب الكفایة من دخوله فی الاقل والاكثر وجریانه البرائة الشرعیة عن الاكثر.

والوجه فیه ان الشك فی بطلان العمل من جهة الزیادة یكون ناشئا من الشك فی اعتبار عدمها فی المامور به او عدم اعتباره فیكون مصداقا للاقل والاكثر ویجري البرائة عن اعتبار عدمها فیه وعلیه فیحكم بصحة العمل مع هذه الزیادة.

حکم زیادی

در ابتدای بحث گفتیم مرحوم آخوند فرموده اند که بر این جزء تکرار شده، زیادی صادق است و بعد نسبت به حکم زیادی بحث می کنند.

تا به حال نسبت به صدق زیادی بر جزء تکرار شده بود و از الان بحث نسبت به حکم زیادی می باشد.

مرحوم آخوند می فرمایند، با این زیادی، نماز را باطل نمی کند.

این فرمایش ایشان حرف درستی است، چون مورد بحث که یک سوره اضافه شود، مصداقی از اقل و اکثر است که قبلا صحبت شد و گفته شد به حکم حدیث رفع، از اکثر برائت جاری است و اقل ثابت می شود، ما نحن فیه هم مصداق همان حرف است، نمی دانم سوره ای که جزء نماز است، مقید به عدم سوره دوم است یا مقید نیست، اگر مقید باشد، می شود اکثر، اگر نباشد، می شود اقل که اگر مقید باشد نماز باطل است و اگر نباشد باطل نیست و قبلا گفتیم اگرچه عقلا باید احتیاط شود و نماز اعاده شود، ولی شرعا به حکم حدیث رفع، گفتیم اعاده لازم نیست.

پس نتیجه این می شود که هر دو فرمایش مرحوم آخوند قابل قبول است، هم زیادی بر سوره دوم صادق است و هم عمل با زیادی باطل نمی شود.

تکملة

هل یتوقف صدق الزیادة علی قصد الزیادة ام لا؟

ظاهر الشیخ هو الاول.نصه: «ويشترط في صدق الزيادة: قصد كونه من الأجزاء، أما زيادة صورة الجزء لا بقصدها كما لو سجد للعزيمة في الصلاة لم تعد زيادة في الجزء. نعم، ورد في بعض الأخبار: " أنها زيادة في المكتوبة».[4]

تکملة:

اینکه زیادی می باشد یا نه، آیا توقف بر این دارد که سوره دوم را انسان به قصد زیادی بخواند تا زیادی نامیده شود و یا اگر به قصد زیادی نخواند، باز هم زیادی صادق است؟

ظاهر فرمایش مرحوم شیخ این است که توقف بر قصد زیادی دارید، ایشان می فرماید: به این سوره دوم وقتی زیادی گفته می شود که به قصد جزئیت قرائت شود، اما اگر به قصد جزئیت قرائت نشود، مثلا در بین نماز به عنوان سجده واجب قرآن، سجده کرد، این قصد جزئیت نداشته است و زیادی به آن اطلاق نمی شود. البته در بعضی روایات اطلاق زیادی بر سجده قرآن شده.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo