< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

97/12/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:خلاصه مطالب گذشته

کلمةبالنسبة الی تکبیرة الاحرام لو دل الدلیل علی کونه بشرط لا عند التکرار مقتضی الصناعة شمول (لا تعاد) له لو کان التکرار سهوا.و اما لو قلنا بعدم کون تکبیر الاول بشرط لا عند التکرار سهوا لا یشمله لا تعاد.کلمة

نسبت به تکبیرة الاحرام اگر کسی دو تکبیر گفت، یکبار قائل هستیم که تکبیرة الاحرام که باعث دخول در نماز است، بشرط لا است و نباید تکبیر دیگری اضافه شود و یکبار قائل هستیم که لا بشرط است.

اگر دلیل داشتیم که بشرط لا است، در زمانی که تکرار شد، اگر این تکرار، سهوی باشد، لا تعاد شاملش می شود، چون قبلا گفتیم ماده عود و اعاده، در جایی صادق است که مکلف در مقام امتثال باشد و امتثال کرده باشد، یا به نظر خودش و یا در واقع که گفته می شود بخاطر این سهوی که شده، اعاده کند و جزئی که اضافه شده که در بحث ما تکبیرة الاحرام است، باید بشرط لا باشد تا اینکه وقتی جزئی اضافه شد، در حقیقت برگشت به نقیصه کند، چه اینکه این جزء ما زاد، شرط لا را از بین می برد و وقتی که قید جزء اصلی که بشرط لا بود، از بین برود، خودش هم از بین می رود.

پس در ظاهر اگرچه چیزی زیاد شده است، اما در واقع، نقصیه است و جزء اصلی کم شده، وقتی که نقصیه بود، لا تعاد صادق است، چون قبلا گفته شد از «من» در جمله «لا تعاد الا من خمسه» استفاده می شود که این حدیث در جایی است که نقصانی در عمل پیدا شود، یعنی در صورتی عدم این خمسه. چه اینکه گفتیم صورت وجود را قطعا نمی گیرد، پس اگر لا تعاد بخواهد شامل ما نحن فیه شود، رعایت دو چیز لازم است: 1. تکبیر اول بشرط لا باشد؛ 2. تکبیر دوم سهوا باشد نه عمدا.

اما اگر گفتیم تکبیرة الاحرام لا بشرط است، لا تعاد شاملش نمی شود.

خلاصة ما ذکر في زیادة الجزء (تنبیة الثالث):خلاصه آنچه که در تنبیه سوم (زیادی جزء) بیان شد:

1. صاحب الرسائل: تتصور الزیادة علی وجوه ثلاثة:

أ. ان یزید جزءا بقصد کون الزائد جزء مستقلا ب. ان یقصد المجموع جزء واحدا ج. ان یقصد الزائد بدلا عن المزید علیهوالاول موجب لفساد المرکب لان ما قصد غیر الماموربه والمامور به غیر مقصود والاخیران غیر موجبین لفساده علی القاعدة.

1. مرحوم شیخ در رسائل می فرمایند زیادی به سه وجه تصور می شود:

الف: زیادی را به قصد اینکه جزء مستقل برای عمل است، انجام بدهد، اگر عمل ده جزئی است، زیادی را به قصد جزء یازدهم عمل انجام بدهد.

ب: قصد این است که زائد با مزید علیه که هر دو مصداق طبیعت هستند، با هم جزء واحد باشند. این زائد در واقع زیادی نیست بلکه بیان کننده این است که جزء، عمل طبیعت مزید علیه است نه مصداق آن.

ج: زائد را به عنوان بدل از مزید علیه قرار بدهد.

طبق وجه اول، با اتیان زائد، اجزاء عمل زیاد می شود اما طبق وجه دوم و سوم، جزء کم یا زیاد نشده (همان مقدار است).

بعد مرحوم شیخ می فرمایند اگر زیادی بنا بر وجه اول باشد، عمل فاسد است، چون مامور به قصد نشده و انچه که قصد شده، مامور به نبوده است، یعنی مامور به نماز ده جزئی بوده که این فرد قصد نماز یازده جزئی داشته است. و وجه دوم و سوم، علی القاعده موجب فساد نیست. 17/11/97

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo