< فهرست دروس

درس تفسیر استاد سیدجعفر سیدان

92/02/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر قرآن کریم

 

﴿إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي‌ هِيَ أَقْوَمُ﴾[1]

آيات اوائل سوره مباركه حديد مورد صحبت بود به مناسبت بحث توحيدى كه در ارتباط با آيات شريفه قرآن مورد صحبت مان بود و گفتيم به خصوص سوره مباركه توحيد و آيات اول سوره مباركه حديد در احاديث نسبت به مسأله توحيد مورد تذكر بيشترى قرار گرفته به این جهت آيات اول سوره حديد مورد صحبت بود در ارتباط با بخش اول از اين آيات تا آيه سوم ﴿هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليمٌ﴾[2] مسائلى گفته شد و در بخش علم پروردگار هم مسائلى صحبت شد گر چه اين بحث يعنى بحث مربوط به علم حضرت حق در آيات ديگرى هم مورد صحبت قرار گرفته است و صحبت بسيار مبسوط و عميقى را مى‌طلبد ولى به جهاتى به مقدارى كه گفتيم اكتفا می‌شود تا باز مناسبت ديگرى بخش ديگرى مطالب مربوط ان شاء اللّه‌ صحبت می‌شود و أمّا آيه بعدى كه امروز مورد قرائت مان است ﴿هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في‌ سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فيها وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ وَ اللهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ﴾[3] اين آيه شريفه هم مضامين مختلفى كه دارد می‌شود گفت هر بخشى از اين مضامين در آيات ديگرى هم متعدد مطرح شده ولى آنچه كه بيشتر مورد نظر است بعضی از قسمتهایى كه در ارتباط با مسأله توحيد زيادتر بايد مورد صحبت باشد و از از بخشهاى ديگر با همان ترجمه و توضيح مختصر عبور مي‌كنيم مي‌گذريم ﴿هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في‌ سِتَّةِ﴾ در توصيف حضرت حق كه از ابتداى سوره به این صورت مطرح است ﴿سَبَّحَ لِلهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ﴾ بعد خداوند متعال توصيف شده است كه ^وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ% توصيف شده به اینكه ^لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُحْيي‌ وَ يُميتُ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَديرٌ% ذات مقدس حضرت حق توصيف شده است به اینكه ^هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليمٌ%[4] و نيز توصيف می‌شود به اینكه حضرت حق است و آسمانها و زمين را آفريده است ^في‌ سِتَّةِ أَيَّامٍ% در شش روز.

حالا مقصود از شش روز چيست بحثهاى مختلفى كه هست قرار همان عبور از مطلب است به نحو اختصار تا به آن نكته كه بيشتر مورد نظر است و آن ^وَ هُوَ مَعَكُمْ% ان شاء اللّه‌ برسيم شش روز يعنى شش وقت معنى شده همين شش روزى كه به ذهن ما مى‌آيد منتهى ماه و خورشيدى كه نبوده است قبل از خلق سماوات و الأرض تا به اين صورت باشد ولى مقدار شش روزى كه در علم حضرت حق مشخص است ^ثُمَّ اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ% سپس خداوند متعال در اين آيه شريفه اعلام فرموده تدبير حضرت حق را در ارتباط با استعلاى بر عرش و مركز مسائل مختلف كه در عالم خلقت تحقق پيدا می‌کند و مركز تصميم گيريها فعل و انفعالات ماموريتها براى فرشتگان ^ثُمَّ اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ% كه بحث عرش هم بحثى است مفصل باز آن جهت بحث‌مان مقدارى به دور است و إلاّ بحث عرش هم خود بحثى است مستقل بخاطرم مى‌آيد شايد حد اقل يك ماهى در ارتباط با كلمه عرش و آيات و روايات مربوط به عرش در مباحثى كه داشتيم در مسائل اعتقادى صحبت شده.

^يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها% خداوند متعال قبلا گفته شد ^وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليمٌ% و همه مسائل و همه امور به همه حوادث به همه جزئياتى كه در عالم هستى تحقق پيدا می‌کند لذا است كه ^يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ% آنچه كه در زمين ولوج پيدا می‌کند ورود پيدا می‌کند فرو مى رود از بذرها آب‌ها و هر آنچه كه ما نمى‌دانيم از امواجى كه نافذ در زمين می‌شود و مسائلى كه فعلا براى بشر حتى با این پيشروى‌هاى مهم هنوز مشخص نيست او می‌داند همه آنها را ^وَ ما يَخْرُجُ مِنْها% آنچه از زمين بيرون مى‌آيد از گياهان و اثمار و هر آنچه كه از دل زمين به گونه هاى مختلفى خارج می‌شود به دست مى‌آيد ^وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ% آنچه از آسمان نزول پيدا می‌کند باران امواج انوار و آنچه كه نمى‌دانيم ^وَ ما يَعْرُجُ فيها% آنچه كه عروج پيدا می‌کند به آسمان از اعمال بشر و مسائل مختلف و فعل انفعالاتى كه در اين عالم است كه به طور كلى كوچك‌ترين كار در خلقت كه انجام می‌شود مي‌توان گفت تاثير و تاثرى در همه خلقت دارد به اين مسأله‌اى است كه مورد توجه است و بالنتيجه همه اين فعل و انفعالات مربوط به زمين و آسمان و آنچه بين زمين و آسمان به هر صورتى تحقق پيدا می‌کند بديهى است كه خداوند متعال می‌داند خالق اينها است و خالق شىء آگاه بر شىء است و استدلالهایی كه در بحث علم در ارتباط با آيه شريفه ^وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليمٌ% قبلا صحبت شده ^وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ% و خداوند به شما است تا اين قسمت مطلب حدودا روشن است و در بسيارى از آيات هم مطرح است أمّا اين جمله يك مقدارى جاى دارد كه باز بيشتر مورد توجّه‌مان باشد ^وَ هُوَ مَعَكُمْ% خدا با شما است ^أَيْنَ ما كُنْتُمْ% هر كجا كه باشيد ^وَ اللهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ% و خداوند آنچه كه انجام بدهيد بينا است آگاه است.

در ارتباط با اين ^وَ هُوَ مَعَكُمْ% خداوند متعال با شما است در آيات شريفه قرآن اين مطلب مكرر آمده كه خداوند متعال با شما است به گونه‌هاى مختلف اين معنی تذكر داده شده گاهى ^وَ هُوَ مَعَكُمْ% در آيات شريفه قرآن مى‌بينيم ^وَ هُوَ مَعَكُمْ% به تعبيرهاى مختلف اين معنی در آيات شريفه قرآن اعلام شده رواياتى كه در ارتباط با اين جمله شريفه ^وَ هُوَ مَعَكُمْ% مناسب است به عرض‌تان برسد قسمتى از روايات آن مقدارى كه مناسب است يك تعدادى روايات به عرضتان مي رسد حالا يك حديث اين كه در باب القدرة توحيد صدوق حديث 15 صفحه 132 به بعد تا به اينجا مي رسيم كه «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ عَنْ قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ اللهُ فِي السَّماواتِ وَ فِي الْأَرْضِ‌ قَالَ كَذَلِكَ هُوَ فِي كُلِّ مَكَانٍ قُلْتُ بِذَاتِهِ قَالَ وَيْحَكَ‌ إِنَ‌ الْأَمَاكِنَ‌ أَقْدَارٌ فَإِذَا قُلْتَ فِي مَكَانٍ بِذَاتِهِ لَزِمَكَ أَنْ تَقُولَ فِي أَقْدَارٍ وَ غَيْرِ ذَلِكَ وَ لَكِنْ هُوَ بَائِنٌ مِنْ خَلْقِهِ مُحِيطٌ بِمَا خَلَقَ عِلْماً وَ قُدْرَةً وَ إِحَاطَةً وَ سُلْطَاناً وَ مُلْكاً وَ لَيْسَ عِلْمُهُ بِمَا فِي الْأَرْضِ بِأَقَلَّ مِمَّا فِي السَّمَاءِ لَا يَبْعُدُ مِنْهُ شَيْ‌ءٌ وَ الْأَشْيَاءُ لَهُ سَوَاءٌ عِلْماً وَ قُدْرَةً وَ سُلْطَاناً وَ مُلْكاً وَ إِحَاطَة»[5] در اين حديث شريف توجّه به این جهت داده شده كه خداوند كه با همه چيز است به این معنی است كه احاطه علمى بر همه چيز دارد احاطه قيوميت بر همه چيز دارد احاطه ملك و سلطه بر همه چيز دارد و همه چيز در قبضه قدرت او است و خدا با شما است معنایش اين می‌شود كه يعنى احاط دارد بر همه چيز از جمله انسانها و همه چيز مقدور است از جمله انسانها حالا عبارت حديث را بيشتر تدبر بكنيم «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ عَنْ قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ اللهُ فِي السَّماواتِ وَ فِي الْأَرْضِ‌» خداوند در آسمانها و در زمين است معنایش چی هست؟ «قَالَ كَذَلِكَ هُوَ فِي كُلِّ مَكَانٍ قُلْتُ بِذَاتِهِ قَالَ وَيْحَكَ‌» اينجور فكر نكنيد ذات مقدس حضرت حق مكانى براى او است «إِنَ‌ الْأَمَاكِنَ‌ أَقْدَارٌ» مكانها اندازه دار هستند برايش حدى است اندازه‌اى است و اگر خداوند در مكان باشد براى او هم اندازه خواهد بود به نسبت آن مكانى كه در آن مكان است اين غلط «فَإِذَا قُلْتَ فِي مَكَانٍ بِذَاتِهِ» وقتى بگويد ذات خدا در مكانها است «لَزِمَكَ أَنْ تَقُولَ فِي أَقْدَارٍ وَ غَيْرِ ذَلِكَ» لازمه‌اش اين می‌شود كه براى خدا اندازه تعيين كنيد و غير از اندازه آنچه كه لازمه يك شىء اندازه دار است مسائل ديگرى كه در ارتباط با خدا صحيح نيست آنچه كه ممكن و محتاج مطرح است در ارتباط با حضرت حق مطرح خواهد شد «وَ لَكِنْ هُوَ بَائِنٌ مِنْ خَلْقِهِ» آن از خلق جدا است به این معنی كه مكان او خلق او نيست نه نكند كه خلق را مكانى براى او پنداريم «مُحِيطٌ بِمَا خَلَقَ عِلْماً وَ قُدْرَةً وَ إِحَاطَةً وَ سُلْطَاناً وَ مُلْكاً» كه همه اينها حدودا در يك جهت تذكر می‌دهد و براى حضرت حق هم از نظر اين احاطه همه چيز يكسان است سماوات ارضين موجودات مختلف «وَ لَيْسَ عِلْمُهُ بِمَا فِي الْأَرْضِ بِأَقَلَّ مِمَّا فِي السَّمَاءِ لَا يَبْعُدُ مِنْهُ شَيْ‌ءٌ وَ الْأَشْيَاءُ لَهُ سَوَاءٌ عِلْماً وَ قُدْرَةً وَ سُلْطَاناً وَ مُلْكاً وَ إِحَاطَة».

از رواياتى كه مناسب است اين روايت است كه در همين كتاب شريف توحيد صدوق در باب نفى مكان و زمان حضرت حق صفحه 184 «عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَنَّهُ دَخَلَ السُّوقَ فَإِذَا هُوَ بِرَجُلٍ‌ مُوَلِّيهِ ظَهْرَه‌» يك كسى پشتش به حضرت امير بود حضرت پشت سر او مى‌آمدند «مُوَلِّيهِ ظَهْرَهُ يَقُولُ لَا وَ الَّذِي احْتَجَبَ بِالسَّبْع‌» حالا براى يك كسى قسم مى‌خورد جريان هم چه بود گفتش كه نه چنين نيست سوگند به كسى كه «احْتَجَبَ بِالسَّبْع‌» محتجب شده به هفت چيز «فَضَرَبَ عَلِيٌّ ظَهْرَه‌» حضرت دست زد به پشتش گفتن اين كیست كه گفتى محتجب شده به سبع مقصودت كیست؟ «ثُمَّ قَالَ مَنِ الَّذِي احْتَجَبَ بِالسَّبْع‌» گفت آقا معلوم است خدا است محجوب به سبع سماوات است يعنى خدا بالاى آسمانها است «قَالَ اللهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ أَخْطَأْتَ ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ إِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيْسَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ حِجَابٌ لِأَنَّهُ مَعَهُمْ أَيْنَمَا كَانُوا» همين كه در اين آيه شريفه که مى‌خوانيم مطرح است خدا است كه با همه است هر كجا كه باشد «قَالَ مَا كَفَّارَةُ مَا قُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اللهَ مَعَكَ حَيْثُ كُنْتَ قَالَ أُطْعِمُ الْمَسَاكِينَ قَالَ لَا إِنَّمَا حَلَفْتَ بِغَيْرِ رَبِّك‌»[6] تو قسم كه خوردى به خدا قسم نخوردى گفتى سوگند به كسي كه پشت آسمانها مخفى است خداوند اين چنينى نيست پس قسم به خدا نبوده مسأله‌اى ندارد.

اين يك كلمه‌اى كه حالا امروز عرض مي‌كنيم كه متوجه باشيم اين معكم معنايش اين نيست كه شما گاهى سؤال شده گاهى فكر می‌کنم ديدم كه استدلال هم شده باشد به این كه از اين سوى استفاده شده باشد كه ^وَ هُوَ مَعَكُمْ% اين معنایش اين می‌شود كه يعنى خداوند با شما است يعنى شما است يعنى همان مسأله اينكه در ^هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ% خوانديم كه عدّه‌اى معنی كرده بودند ^هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ% يعنى او همه چيز است يعنى همه چيز خدا است آن وقت يكى از شواهد مسأله هم ^مَعَكُمْ% باشد در آيات خير اصلا خود اين نص بر خلاف است مي‌گويد ^مَعَكُمْ% دو چيز ترسيم شده است یک اللّه دو يك شىء آخر منتهى گفته شده ^مَعَكُمْ% اين ^مَعَكُمْ% در حديث اول كه خواندم اشاره به مطلب شده بلكه تصريح به مطلب شده كه حالا باز صحبتش مي‌كنيم اين ^مَعَكُمْ% كه گفته شده مع إحاطى إحاطه علمى إحاطه قيوميت إحاطه به معناى سلطه و قدرت پنج شش تعبيرى كه در آن حديث آمده بود پس بحث‌مان فعلا ان شاء اللّه‌ اين چند جلسه كه باقى است فكر مي‌كنيم كه همين بحث را ميتوانيم جمع و جورش كنيم كه اين ^مَعَكُمْ% كه هست اينها را چگونه با توجّه به روايات و مطالب مبانى مختلف در ارتباط با اين ^مَعَكُمْ% چه بايد گفت.


 


[1] - سوره اسراء: 9.
[2] - سوره حدید: 3.
[3] - سوره حدید: 4.
[4] - سوره حدید: 1 الی 3.
[5] - التوحيد (للصدوق) ص133 باب القدرة.
[6] - التوحيد (للصدوق) ص184 باب نفي المكان و الزمان و السكون و الحركة و النزول و.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo