< فهرست دروس

درس تفسیر استاد سیدجعفر سیدان

95/07/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر قرآن کریم

 

﴿إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي‌ هِيَ أَقْوَمُ﴾[1]

در ارتباط با مسائل اعتقادی قرآن کریم مباحثی مطرح شد و قبل از تعطیلات بحث اعجاز مورد صحبت بود معنای معجزه با تعبیرها و تعریف های مختلف نزدیک به یکدیگر صحبت شد کیفیت مثبت بودن معجزه پیامبری و رسالت را نیز بحث شد در مسأله معجزات پیامبر گرامی عرض شد که دو قسم معجزه از حضرتش داریم معجزاتی که در اسناد تاریخی مضبوط است و معجزه موجود زنده که قرآن کریم است و چون این آیین ابدی است مناسب بلکه لازم همین بوده است که معجزه زنده‌ای هم باشد و قرآن کریم معجزه خالده است در کیفیت اعجاز قرآن صحبت بود در این قسمت هم دو جلسه‌ای صحبت شد.

آنچه امروز به عرض شما می‌رسد این است که همه کسانی که متفق هستند در اینکه قرآن معجزه است و نمی‌تواند بشر به مانند آن بیاورد و قرآن تحدی کرده است مبارز طلبیده است در ارتباط با این معجزه گاهی به عنوان اینکه اگر قبول ندارید از طرف خدا است به مانند این قرآن بیاورید گاهی به مانند ده سوره قرآن و گاهی هم یک سوره قرآن فرموده است با توجه به این اتفاق که معجزه است و مبارز طلبیده است و نتوانسته اند و نمی‌توانند به مانند او و یا ده سوره و یا یک سوره بیاورند ولی در وجه اعجاز نظرهای مختلفی گفته شده بعضی گفته‌اند که معجزه است نه از این جهت که در توان بشر نیست که یک سوره به مانند یکی از سوره‌های قرآن بیاورد بلکه اعجاز از این جهت است که خدا نمی‌گذارد صرف منصرف کردن مانع شدن نتیجتا به نظر اینیها اعجاز قرآن و اینکه به مانند قرآن کریم همه‌اش یا ده سوره یا یک سوره نمی‌توانند بیاورند از این جهت است که خدا مانع می‌شود و الا در توان بشری که خیلی فصیح و بلیغ و دانا و چنین و چنان باشد چنین چیزی ممکن است که در توان بشری باشد که مانند یک سوره مثلا بتواند بیاورد اعجاز قرآن از این جهت است که خداوند متعال نمی‌گذارد از این جهت معجزه است اسم آن گفته می‌شود صرف منع مانع شدن.

و بعضی هم گفته‌اند که خیر وجه اعجاز این نیست چه اینکه این شاهدی ندارد مدعایی است که مثبت ندارد و ظواهر بلکه نصوص آیات و روایات در این است که خیر اصلا بشر در توانش نیست که به مانند این کتاب یا ده سوره یا یک سوره بیاورد چون مثبت ندارد این مدعا پس این نظریه‌ای است که مورد قبول نیست بعضی گفتند وجه اعجاز فصاحت و بلاغت است و به اضافه مسائل دیگر یعنی قرآن از نظر مسائل علمی معجزه است از نظر مسائل مربوط به غیب و گفتاری از آینده معجزه است از نظر مسائل اجتماعی و قوانین لازم برای سعادت بشر معجزه است از نظر مسائل مربوط به خلقت و تکوین و مسائلی که از اسرار خلقت است در ارتباط با خلقت است نیز معجزه است به اضافه از نظر فصاحت و بلاغت هم معجزه است یعنی یکی از وجوه اعجاز قرآن را فصاحت و بلاغت هم دانستند پس انحصار به فصاحت و بلاغت نیست بلکه از نظر علمی از نظر تکوینی از نظر ابلاغ مطالب غیبی از نظر مسائل اجتماعی و قوانین لازم برای سعادت بشری در ارتباط با همه اینها و از نظر معارف و حقایق معرفتی این کتاب معجزه است به اضافه از نظر خود فصاحت و بلاغت هم معجزه است.

این هم که عموم همین را می‌گویند اکثریت محققین همین مطلب را گفته‌اند و شاهد بر این مسأله هم از خود روایات و مدارک وحیانی داریم که حالا به عرض می‌رسد بخشی از آن ان شاء الله بعضی هم گفتند خیر وجه اعجاز قرآن کریم گر چه از نظر فصاحت و بلاغت هم بی نظیر است و حتی تعبیر کنیم که معجزه است ولی قرآن تحدی به فصاحت و بلاغت نکرده است آنچه که تحدی کرده است این است که من کتاب هدایت هستم کتاب نور هستم من تبیان هستم من بصیرت و بصائر هستم من حکمت هستم من چنین و چنان هستم در این مایه ها است و تحدی که کرده است در ارتباط با این مطالب است در مقابل افکار بشری که در همه این زمینه ها مطالببی گفته‌اند قرآن اعلام می کند که آنها ضلالت است و آنها بی راهه رفتن است و آنچه که هدایت است و نور است و بصیرت است و حکمت است و علم هست و کذا و کذا است این کتاب است و تحدی در ارتباط با این مطالب است بعضی هم این حرف را فرمودند و در عین اینکه از نظر فصاحت و بلاغت هم فوق آنچه فکر کنیم است و همان تعبیر کنیم که معجزه است اما تحدی نشده است و این جور تعبیر کردند که فصاحت و بلاغت قرآن در حکم لباس یک انسان متفکر و دانشمند فوق العاده‌ای است که از نظر مغزی از نظر فکری از نظر آنچه که می‌داند بی نظیر است ضمنا لباس او هم بی نظیر است فصاحت و بلاغت در حکم لباس است و آنچه مقصود است آن محتوایی است که عبارت بود از این تعبیرهایی که به صورتهای مختلف در قرآن کریم آمده تحدی نشده به فصاحت و بلاغت بنابراین وجه اعجاز را در ارتباط با آنچه که از خود قرآن و حدیث بفهمیم وجه اعجاز تحدی به فصاحت و بلاغت نیست بعضی این را گفتند ولی آنچه به نظر می‌رسد همان قول مشهور به نظر اقوی است و ظاهر امر این است که این چنین است چه اینکه هم در آیات شریفه قرآن مطلب به گونه‌ای است که اشاره ای به این جهت از بعضی از آیات به عنوان یک اشاره می‌توان فهمید و آنچه که بیشتر شاهد این مسأله است که به خصوص تحدی در ارتباط با فصاحت و بلاغت هم شده باشد حدیثی است که از حضرت رضا آن آقایونی دم در و در در نشستند و بیرون در نشستند این داخل جا هست تشریف بیارید که ما بیشتر شرمنده نشویم.

خب حالا در ارتباط با این مسأله‌ای که الان عرض کردم که چی؟ گفتیم که نتیجتا در ارتباط با اعجاز قرآن با توجه این چند جمله تکرار می‌شود با توجه اتفاق در اصل اعجاز وجه اعجاز گاهی گفته شده صرف است یعنی در توان بشر معارضه است خدا نمی‌گذارد اعجاز از جهت منع خدا است از این جهت معجزه است که گفتیم مثبت ندارد و لذا نمی‌توان به این حرف قائل شد دوم اینکه در ارتباط با وجه اعجاز قرآن تحدی که کرده است قرآن کریم در ارتباط با مسائل مختلف که اشاره شد از نظر علم و حکمت و چنین و چنان و به اضافه همین مسأله فصاحت و بلاغت سوم گفتیم وجه اعجاز را بعضی گفتند تحدی به فصاحت و بلاغت نشده بقیه اش است ولی تحدی به فصاحت و بلاغت در آیات قرآن در مدارک نمی‌بینیم عرض ما این بود که همان قول مشهور قولی است که می‌توان گفت که اظهر است و یک شاهد برای اینکه در ارتباط با خصوص فصاحت و بلاغت هم مطرح است مسأله اعجاز در عین اینکه اعجاز آن مورد قبول است و اما گفته شده که تحدی نشده زمینه اینکه خیر او هم وجه مسأله اعجاز فصاحت بلاغت هم مسأله‌ای باشد که مورد توجه است.

در جهت اعجاز قرآن در این البیان مرحوم آیت الله خوئی در صفحه چهل و نه آن جا این بحث را هم مطرح کردند «و أما العرب فقد برعت في البلاغة، و امتازت بالفصاحة» و لذا مناسب با هر عصری معجزه های انبیاء مطرح بوده در زمان حضرت عیسی مسأله طب مطرح بوده است و کسالت های مختلف و طبابت های فوق العاده آن وقت مسأله مرده زنده کردن و شفاء دادن مرض هایی که بسیار بسیار سخت و دشوار بوده است به گونه‌ای که غیر مسیر اطباء بوده است مناسب با زمان در زمان حضرت موسی مسأله سحر مطرح بوده و متخصصینی در این جهت باز به تناسب آن زمان آنچه به حضرت موسی بیشتر داده شده مناسب است با همان مسأله سحر که اهل سحر بفهمند به خوبی که کار حضرت موسی غیر از سحر است و معجزه است و در عرب هم کلام خطاب خطابه شعر بسیار بسیار فوق العاده مطرح بوده از نظر دقائق و لطائف و اشارات آن وقت قرآن هم به صورت معجزه پیامبر اکرم هم به صورت قرآن و کلام و به اصطلاح مطلب آمده است.

این عبارتی که خواندن اول آن را یک مقدار چون وقت نیست طولانی است فقط حدیث را بخوانم بعد شاهد بر مطلب ایشان می‌فرمایند «و يدل على هذه الحقيقة ما روي عن ابن السكيت أنه قال لأبي الحسن الرضا عليه السّلام:

«لما ذا بعث الله موسى بن عمران عليه السّلام بالعصا، و يده البيضاء، و آلة السحر؟ و بعث عيسى بآلة الطب؟ و بعث محمدا صلّى الله عليه و آله و سلّم و على‌ جميع الأنبياء- بالكلام و الخطب؟.

فقال أبو الحسن عليه السّلام: إن الله لما بعث موسى عليه السّلام كان الغالب على أهل عصره السحر، فأتاهم من عند الله بما لم يكن في وسعهم مثله، و ما أبطل به سحرهم، و أثبت به الحجة عليهم. و إن الله بعث عيسى عليه السّلام في وقت قد ظهرت فيه الزمانات، و احتاج الناس الى الطب، فأتاهم من عند الله بما لم يكن عندهم مثله، و بما أحيى لهم الموتى، و أبرأ الأكمه و الأبرص بإذن الله، و أثبت به الحجة عليهم. و إنّ الله بعث محمدا صلّى الله عليه و آله و سلّم في وقت كان الغالب على أهل عصره الخطب و الكلام- و أظنه قال: الشعر- فأتاهم من عند الله من مواعظه و حكمه ما أبطل به قولهم، و أثبت به الحجة عليهم»[2] . حدیث هم در کتاب شریف کافی است در کتاب العقل و الجهل روایت بیستم بنابراین در ارتباط با وجوه قرآن به اجمال این مسائل به عرض شما رسید.


 


[1] - سوره اسراء: 9.
[2] - البيان فى تفسير القرآن ص2-41 خير المعجزات ما شابه أرقى فنون العصر: .....

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo