< فهرست دروس

درس تفسیر استاد سیدجعفر سیدان

96/01/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر قرآن کریم

 

﴿إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي‌ هِيَ أَقْوَمُ﴾[1]

مطالب و مسائل اعتقادی قرآن کریم عنوان صحبت بود مباحثی مطرح شد به فضل الهی تا کنون بحث اخیر مسأله معراج بود دو سه جمله‌ای در معراج صحبت شده ولی به خاطر همین که فرصت کم و بنده از وقت مقرر هم تأخیر دارم و عذرخواه هستم و ان شاء الله خدا کمک کند که این تأخیر هم برطرف شود سریع پیش نرفتیم ناچار به همین مقداری که که فرصت می‌شود باز هم به نظر می‌رسد که مغتنم باشد یعنی استفاده از قرآن و احادیث.

در بحث معراج در دو سوره از قرآن کریم گفتیم که این مسأله مطرح است سوره اسراء ﴿سُبْحانَ الَّذي أَسْرى‌ بِعَبْدِهِ﴾[2] و همچنین سوره نجم ﴿وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى‌ عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى﴾[3] در ارتباط با این آیات یک مقدار صحبت شد بعد گفته شد که این مسأله از مسلمیات مکتب وحی است روایات در این مورد بسیار فراوان روایات معتبر روایات روشن و در ارتباط با روایات هم تقسیم کردیم طبق آنچه مرحوم علامه مجلسی فرمودند روایات را به چهار قسمت در مفاهیم القران جناب آیت الله سبحانی هم این بحث نسبتا خلاصه و تمیز بحث شده و همین تقسیم را در مفاهیم القرآن هم ایشان آوردند ولی اصل تقسیم مال مرحوم علامه مجلسی است که به چهار دسته تقسیم شد بعضی قطعی قطعی بعضی معتبر بعضی باید تأویل شود و بعضی هم باید رد شود.

و در مورد این مسأله معراج آن مسأله کلی که به عرض رسید و در بسیاری از مسائل نیازمند به این تذکر هستیم و مناسب است که در ذهن باشد این بود که اگر موضوعی مشکل عقلی نداشت اجتماع ضدین نبود اجتماع نقیضین نبود مشکل عقلی نداشت محال ذاتی نبود اگر مثبت معتبر نقلی داشت باید قبول کرد همین قدر که مشکل عقلی در کار نبود مثبت نقلی هم بود قاعده او این است که عقل می‌گوید که باید پذیرفت و در دین ما این چنین مسسائلی بسیار داریم همه معجزه ها از این قبیل است معجزه ها مشکل عقلی ندارد یعنی محال عقلی نیست اگر معجزه‌ای مستلزم اجتماع ضدین است نمی‌شود مستلزم اجتماع نقیضین است نمی‌شود مستلزم محال ذاتی است ممکن نیست هیچ معجزه‌ای محال ذاتی نیست و مستلزم محال ذاتی هم نیست بعد مثبت نقلی دارد در نتیجه قبول می‌شود مسأله قیامت از همین قبیل است معاد جسمانی مسأله امامت امامعصر روحی و ارواح العالمین له الفداء از همین قبیل است و مسأله معراج هم از همین قبیل است مثبت نقلی معتبر داریم و مشکل عقلی هم نداریم که حالا ان شاء الله مشکلات عقلی که نقل شده ان شاء الله جلسات بعد گفته خواهد شد.

سوال: مشکل عقلی دارد و آن این است که خداوند متعال همه جا است چرا باید آسمان برود؟

جواب: عرض کردیم که مشکل عقلی ندارد مشکلات عقلی را بعد می‌گوییم از جمله همین که شما اشاره کردید بعد خواهیم گفت ان شاء الله فعلا وارد بحث مشکلات عقلی آن نشدیم آن مستقل باید بحث شود و این هم حالا شما اشاره کردید فهمیدم چی فرمودید این هم شاید ضمن این صحبت بیاید این اصلا مشکل عقلی نیست یک مشکل غیر عقلی است این را می‌فرمایید مشکلی است که به ذهن می آید.

حالا آنچه که در ارتباط با این مسأله که شاید جواب حاج آقا هم باشد اینکه داریم عرض می‌کنیم این است که جهت این معراج چی بوده است هدف از این معراج چی هست؟ پس معراج از مسائل مسلمه وحی است بزرگان شخصیتهای مهم فقهاء و علماء و بزرگان اعلام کردند به اینکه این مسأله از مسائلی است که مدارک آن بسیار بسیار روشن است و معتبر. هدف از معراج چیست؟ اگر هدف از معراج این است که پیامبر اکرم با خدا صحبت کنند صحبتهای خاصی که اینکه ایشان می‌خواستند بگویند اشاره به همین جهت شد در صحبت ایشان خوب خدا که همه جا هست خوب همین جا صحبت کنند با خدا، خدا که مکانی نیست خدا که زمانی نیست که از اینجا پیامبر اکرم را ببرند به آسمان های بالا این را هم محض خاطر شما اول اشاره کردیم که معلوم شود این چی هست هدف از این معراج؟ اگر این است خداوند که زمانی نیست مکانی نیست خداوند هیچ نقطه ای از خلقت نسبت به نقطه دیگر در ارتباط با خداوند تفاوت ندارد خدا بر همه جا محیط و بر همه چیز مستولی است بکل شی علیم و لکل شی محیط بنابراین چرا پیامبر اکرم را بالا برده است و آن جا «ناجی ربه» و امثال ذلک هدف از معراج چیست؟

دو تا هدف در یک حدیث بیان شده است که خیلی عالی است یک اینکه فرشته ها مشرف بشوند به دیدار پیامبر اکرم فرشته ها در آن عوالم مشرف بشوند به دیدار این شخصیت یگانه خلقت یک دو اینکه آیات کبرای الهی که در آن عوالم مهمتر از این عالم است به پیامبر اکرم نشان بدهد و به مشاهده پیامبر اکرم ببینند این دو تا در حدیث پاسخ این سؤال شده که چرا جریان معراج انجام شد حدیث شریف در همین مفاهیم القرآن آیت الله سبحانی آمده مفاهیم القرآن جلد هفت صفحه دویست و نه «عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع لِأَيِّ عِلَّةٍ عَرَجَ اللهُ بِنَبِيِّهِ ص إِلَى السَّمَاءِ وَ مِنْهَا إِلَى سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى وَ مِنْهَا إِلَى‌ حُجُبِ‌ النُّورِ وَ خَاطَبَهُ وَ نَاجَاهُ هُنَاكَ وَ اللهُ لَا يُوصَفُ بِمَكَانٍ» خداوند که مکانی نیست که پیامبر اکرم را ببرد به مکان خاصی که آن جا با پیامبر اکرم صحبت کند که و همه جا یکسان است ذات مقدس حضرت حق احاطه علمی او نتیجتا هدف از این مسأله معراج چی بوده؟

«فَقَالَ إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى» خداوند متعال «لَا يُوصَفُ بِمَكَانٍ» همین طور که تو گفتی همین طور است خداوند مکانی نیست و زمانی نیست «وَ لَا يَجْرِي عَلَيْهِ زَمَانٌ وَ لَكِنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرَادَ أَنْ يُشَرِّفَ بِهِ مَلَائِكَتَهُ وَ سُكَّانَ سَمَاوَاتِهِ وَ يُكْرِمَهُمْ بِمُشَاهَدَتِهِ» پس این یک هدف این است که آنها به آنها لطفی شود که پیامبر گرامی را ببینند مشرف بشوند بعه دیدار پیامبر اکرم «وَ يُرِيَهُ مِنْ عَجَائِبِ عَظَمَتِهِ» و ضمنا هدف این است که پیامبر اکرم هم از عجائب عظمت الهی که در آن امکنه و در آن قطعه از خلقت هست آن عجائب الهی را پیامبر اکرم به مشاهده ببینند «وَ يُرِيَهُ مِنْ عَجَائِبِ عَظَمَتِهِ مَا يُخْبِرُ بِهِ بَعْدَ هُبُوطِهِ»[4] و بعد مسائلی را که دیدند بعد بیایند برای امت نقل کنند که باز از اهمیت خاصی آنچه نقل می‌شود برخوردار است.

ان شاء الله حتما باید یک بخشی از آنچه که پیامبر اکرم نقل کرددند از معراج حداقل گفته شود که چقدر مسائل مهمه‌ای است چقدر در مطالب به‌عنوان دعا به عنوان مطالب اخلاقی به عنوان مطالب معارفی آنچه که از معراج پیامبر اکرم نقل شده است فوق العاده مهم است و «يُخْبِرُ بِهِ بَعْدَ هُبُوطِهِ» و بسیار مهم است.

حالا یک کلمه آن را بگویم مثلا به ذهنم زد یک جمله آن را عرض کنم که نسبتا جمله بسیار فوق العاده فوق العاده‌ای است و اگر یک مقدار کسی زمینه توجه به خداوند متعال داشته باشد بسیار تأثیرگذار است در اینکه هر چه بیشتر ارتباطش را با خدا زیادتر کند از جملاتی که خاطرم می‌آید یک وقتی روایات معراجیه را نگاه می‌کردم این جمله است‌که گاهی در حرفهای معمولی هم صحبت آن شده است که از روایات این است که خطاب می‌شود به پیامبر اکرم در معراج «يَا أَحْمَدُ مَا عَرَفَنِي‌ عَبْدٌ وَ خَشَعَ لِي» یک کم مردد شدم اصلا بخوانم چون یک مقدار باید صحبتهایی بشود که زمینه اماده شود ولی برای شما ظاهرا نیازی نباشد «يَا أَحْمَدُ مَا عَرَفَنِي‌ عَبْدٌ وَ خَشَعَ لِي إِلَّا وَ خَشَعْتُ لَه‌»[5] خیلی حرف است این قدر خدا لطف می‌کند این قدر عنایت می‌کند وقتی بنده او به طرف او برود و با او باشد «إِلَّا وَ خَشَعْتُ لَه‌» در هر حال بخشی از این قبیل روایات است که ان شاء الله صحبت آن خواهد شد.

آن وقت جمله آخر حدیث هم این است که «يُخْبِرُ بِهِ بَعْدَ هُبُوطِهِ وَ لَيْسَ ذَلِكَ عَلَى مَا يَقُولُ الْمُشَبِّهُونَ» مشبهون گفتند که معراج برای این بوده که برود پیامبر اکرم بالا آن‌جا خدا را آن جا ببیند با این چشم سر مثلا و خدا را تشبیه به چیزی کرده باشند نه این حرفها نیست بلکه معراج به خاطر این دو هدف مهم است «وَ لَيْسَ ذَلِكَ عَلَى مَا يَقُولُ الْمُشَبِّهُونَ سُبْحانَ اللهِ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ‌»[6] خوب پس این هم هدف معراج در این بیان شریف.

سؤال: ..........

جواب: گیری ندارد شاهد بر خلقت باشند آن شهود بر اصل خلقت مسأله آخری است آن حدیثی که گفتید این است که «إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يَزَلْ مُتَفَرِّداً بِوَحْدَانِيَّتِهِ ثُمَّ خَلَقَ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ فَمَكَثُوا أَلْفَ دَهْرٍ ثُمَّ خَلَقَ جَمِيعَ الْأَشْيَاءِ فَأَشْهَدَهُمْ‌ خَلْقَهَا»[7] حالا ان شاء الله صحبت اینها می‌شود اینها ضمن آن اشکالاتی که مطرح است.

در ارتباط با این مسأله یک عبارت از مرحوم علامه مجلسی مربوط به این بخشهایی که گفتم به عرض شما می‌رسد بعد ان شاء الله جلسات بعد اشکالاتی که شده است به مسأله معراج و پاسخهایی که به آنها داده شده ان شاء الله یکی یکی صحبت خواهد شد.

«و أقول اعلم أن عروجه ص إلى بيت المقدس ثم‌ إلى‌ السماء في‌ ليلة واحدة بجسده الشريف مما دلت عليه الآيات و الأخبار المتواترة من طرق الخاصة و العامة و إنكار أمثال ذلك أو تأويلها بالعروج الروحاني أو بكونه في المنام ينشأ إما من قلة التتبع في آثار الأئمة الطاهرين أو من قلة التدين و ضعف اليقين أو الانخداع بتسويلات المتفلسفين» یا به فریب خوردن به بعضی از شبهات متفلسفین «و الأخبار الواردة في هذا المطلب لا أظن مثلها ورد في شي‌ء من أصول المذهب فما أدري‌ ما الباعث على قبول تلك الأصول و ادعاء العلم فيها و التوقف في هذا المقصد الأقصى فبالحري أن يقال لهم‌ أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ‌ و أما اعتذارهم بعدم قبول الفلك للخرق و الالتيام» که یکی از اشکالات این است «فلا يخفى على أولي الأفهام»[8] آن وقت وارد اشاره به اشکالات می‌شوند که ان شاء الله در بحثهای بعدی وارد می‌شویم.


 


[1] - سوره اسراء: 9.
[2] - سوره اسراء: 1.
[4] - التوحيد (للصدوق) ص175 باب نفي المكان و الزمان و السكون و الحركة و النزول و.
[5] - بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‌74/27 باب2 مواعظ الله عز و جل في سائر الكتب.
[6] - التوحيد (للصدوق) ص175 باب نفي المكان و الزمان و السكون و الحركة و النزول و.
[7] - الكافي (ط - الإسلامية) ج‌1/441 باب مولد النبي ص و وفاته .....
[8] - بحارالأنوار (ط - بيروت) ج‌18/90-289 باب3 إثبات‌المعراج و معناه وكيفيته و صفته و .....

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo