درس تفسیر استاد سیدجعفر سیدان
97/07/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: برزخ
﴿إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي هِيَ أَقْوَمُ﴾[1]
در ارتباط با آخرین مسألهای که به عنوان مسائل اعتقادی و کلامی قرآن کریم مطرح شد مسأله برزخ است در ارتباط با مسأله برزخ عرض شد که آیات شریفه قرآن و روایات به گونهای است که مسأله برزخ که برزخ هم معنی شد فاصله بین دنیا و آخرت دنیا و قیامت مورد اتفاق همه مسلمان ها است شیعه و سنی و فرق مختلف همه متفق هستند در اینکه بین دنیا و جریان قیامت فاصله ای است که در آن فاصله ارواح پس از انتقال شان از دنیا در آن عالم قرار میگیرند به عنوان عالم برزخ.
در ارتباط با این مسأله عرض شد که بعضی از آیات روشن دلالت میکند بدون اینکه از روایات استفاده کنیم استمداد کنیم خود آیه به روشنی مسأله برزخ را افاده میکند از آیه ها استفاده میکنیم که تعدادی از این آیه ها قرائت شد بعضی از آیات هم هست که به حکم روایات نقل شده و تفاسیر نقل شده مربوط به برزخ میشود که از خود آیه نمیتوان استفاده کرد که مسأله برزخ مطرح است به طور روشن جمله ای در آیه هست که آن جمله به حکم حدیث به حکم تفسیر معنی شده به عنوان برزخ از آن آیه ها دو تا آیه به عرض شما میرسد آیات قسم اول که خود آیات به روشنی دلالت بر مسأله دارد جلسه قبل قرائت شد.
اما دو آیه ای که امروز به عرض شما میرسد یک آیه بیست و هفت سوره مبارکه ابراهیم ^يُثَبِّتُ اللهُ الَّذينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ يُضِلُّ اللهُ الظَّالِمينَ وَ يَفْعَلُ اللهُ ما يَشاءُ%[2] خداوند متعال اهل ایمان را به قول ثابت یعنی همان ایمان به خدا و استواری بر عقائد صحیحیه و روش درست خداوند اهل ایمان را باقی میدارد به حکم اینکه اینها خواستند خوب باشند و در مسیر خوب در تلاش بودند خدا کمک میکند اینها حفظ بشوند انحرافی پیدا نکنند ^يُثَبِّتُ اللهُ الَّذينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ% که قول ثابت یعنی همان ایمان به خداوند و عقائد حقه ^فِي الْحَياةِ الدُّنْيا% کمک میکند که در دنیا منحرف نمیشوند ^وَ فِي الْآخِرَةِ% در ارتباط با فی الآخره از مدارک حدیثی و همچنین از مدارک تفسیری استفاده میشود که مقصود این است گفتند ^فِي الْآخِرَةِ% یعنی فی القبر وقتی گفته شد فی القبر پس معنای آن این است که روح که گرفته شده بدن که در قبر گذاشته شده آن جا حیاتی است برای روح که خدا ثابت میدارد روح را در آخرت بر قول ثابت پس معلوم میشود که حیاتی است بعد از مرگ حیات که شد که بعد مرگ قیامت هم که مشخص است بعد از به هم ریختن این عالم متلاشی شدن این عالم هست پس فاصله ای است آن فاصله میشود برزخ به حکم مدارک مختلف دیگر.
در تفسیر تبیان این جور آمده است «و قوله «يُثَبِّتُ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» يعني كلمة الايمان «و في الاخرة» قال ابن عباس و البراء بن عازب: هي المسألة في القبر إذا أتاه الملك، فقال له من ربك و ما دينك و من نبيك؟ فيقول: ربي الله و ديني الإسلام»[3] مثلا و الی آخر پس بنابراین به این صورت تفسیر شده این یک آیه.
آیه دیگر سوره مبارکه طه است آیه صد و بیست و چهار ^وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى%[4] ^وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري% آنی که از روش های الهی غفلت کند و مسیر حق را حرکت نکند خدا را فراموش کند معیشت ضنک سخت ضیق همراه با گرفتاری های مختلف و ناراحتی های گوناگون برای او تقدیر کردیم ^فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً% بعد ^وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى% سپس قیامت مطرح است بنابراین معیشت ضنک قبل از قیامت است اینجا هم در تفاسیر و در بعضی از احادیث از آن استفاده میشود که اینکه فرموده است ^فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً% یعنی بعد الفوت یعنی در عالم برزخ این هم باز به حکم تفاسیری است که هست.
و اما روایات نیز آنقدر فراوان و بسیار است که عرض کردم این مسأله مورد اختلاف نیست اصل برزخ آنیکه انشاء الله میخواهیم بسطی داده شود که کمتر صحبت آن شده است خصوصیات مربوطه است از همان ابتدای حالت احتضار تا موارد بعدی تا قیامت ان شاء الله قسمت به قسمت طبق مدارک صحبت خواهد شد و الا این مسأله اصل این جریان عرض شد مکرر گفتیم مورد اختلاف نیست و همه قبول دارند و در ارتباط با این مسأله از این چند تا حدیث هم استفاده کنیم که احادیث فراوان بسیار زیاد زیاد در این جهت وارد شده به اضافه این آیاتی که خواندیم.
آن وقت احادیث در این کتابی که حدود چهل و پنج شش سال قبل برای بعضی از دوستان من بحث توسل را گفته بودم آن وقت به عنوان بحث توسل برای اثبات اینکه توسل صحیح است خوب نسبت به ارواح مؤمنین نسبت به اولیاء پروردگار متوقف بر چند مسأله است یک حیات برزخی دو امکان ارتباط و اثبات ارتباط با ارواح در برزخ سه امکان تصرف آنها و پاسخگویی آنها در آن عالم اینها در این بحث توسل که نسبتا جزوه کوتاهی است ولی فوقالعاده به نظر خودم جمع آوری آن با دقت انجام شده و مهمترین اشکالات بحث توسل مطرح شده به فضل خداوند متعال پاسخ داده شده در ارتباط با این مسأله در روایاتی که هست احادیث اهل سنت و شیعه و همه بر این معنی گویا است.
حالا یکی از این احادیث که از اهل سنت هست و در صحیح بخاری جلد پنجم صفحه هشت نقل شده این حدیث که «عن قتادة قال ذكر لنا أنس بن مالك عن أبي طلحة ان نبي الله صلى الله عليه وسلم» پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی «امر يوم بدر بأربعة وعشرين رجلا من صناديد قريش» بحثهایی که بشود از قبل از این مسأله میشود از حال احتضار عرض شد که ان شاء الله صحبت میشود صرفا فعلا در مقام این هستیم که مدارک مربوط به برزخ یک مقداری خوانده شده باشد «امر يوم بدر بأربعة وعشرين رجلا من صناديد قريش» از کفار قریشی که کشته شدند بیست و چهار تا را پیامبر اکرم فرمودند که اینها را بردارید بیاورید و در این چاه بیفکنید «فقذفوا في طوى من اطواء بدر خبيث مخبث» در یکی از چاه هایی که وضع بدی هم داشت این بدن ها را انداختند «وكان إذا ظهر على قوم أقام بالعرصة ثلاث ليال» وقتی پیامبر اکرم غلبه میکردند در جنگ سه شبانه روز آن جا توقف میکردند بعد از سه شبانه روز حرکت میکردند.
«فلما كان ببدر اليوم الثالث امر براحلته» آن وقت دستور دادند که قافله حرکت کند «فشد عليها رحلها ثم مشى وتبعه أصحابه» پیامبر حرکت کردند اصحاب هم پشت سر پیامبر اکرم و بعد پیامبر اکرم به یک سوی مخصوصی رفتند اصحاب گفتند یک حاجت خاصی پیامبر اکرم دارند پیامبر اکرم آمدند سر یکی از چاه ها «وقالوا ما نرى ينطلق الا لبعض حاجته حتى قام على شفة الركى» یکی از این چاه ها را پیامبر اکرم آمدند سر چاه ایستادند «فجعل ینادیهم» این جمعی که در این چاه افکنده شده بودند پیامبر اکرم صدای شان زدند «فجعل يناديهم بأسمائهم وأسماء آبائهم يا فلان بن فلان ويا فلان ابن فلان أيسركم انكم أطعتم الله ورسوله» خوش حال میشدید اگر اطاعت میکردید خدا و رسول که اطاعت نکردید حالا گرفناری هستید و ««فانا قد وجدنا ما وعدنا ربنا حقا» ما فهمیدیم که آنچه خدا فرموده درست است «فهل وجدتم» حالا به این کشته های جنگ بدر از کفار که در چاه افکنده شدند بعد از سه شبانه روز پیامبر اکرم خطاب میکنند «فهل وجدتم ما وعد ربكم حقا».
«قال فقال عمر يا رسول الله» عمر گفت که «ما تكلم من أجساد لا أرواح لها» با جسدهای بی روح صحبت میکنید که ما یک رضی الله عنه اینجا گفتیم این حدیث را خواندیم در مکه بودیم و حالا گفتن آن طول میکشد ولی اشاره میکنم.
رد میشدم یکی از این آقایانی که صحبت میکرد هر چه فحش بلد بود به شیعه داد من داشتم رد میشدم من گاهی که برای مردم نقل کردم گفتم که مایی که اصلا یزدی هستیم در عین حال آن قدر فحش داد که ترسمان رفت آمدیم که صحبت کنیم با او آمدیم در جمع گفتم یا شیخ هی داشت میگفت اینها میگویند یا رسول الله پیامبر «مات فات لم یقدر علی شئ» اینها میگویند یا رسول الله پس اینها مشرک هستند کافر هستند چنین هستند چنان هستند من گفتم «یا شیخ لی سؤال» اعتناء نکرد گفتم «ایها الاستاذ لی سؤال» مثل اینکه خوشش آمد از استاد بله توقف کرد گفتم اینکه شما فرمودی خطاب به پیامبر اکرم شده پس هر کسی خطاب کند کافر هست فلان، پیامبر اکرم خطاب کردند این کتاب شما مهمترین کتاب پشت آن نوشته شده «اصح الکتب بعد القرآن» صحیح بخاری آن وقت در جریان جنگ بدر بعد این حدیث را خواندم که پیامبر اکرم خطاب کردند و عمر رضی الله عنه آن جا گفتم آن وقت عرضم به حضور شما گفته که با جسدهای بی روح صحبت میکنید پیامبر اکرم چی فرمودند؟ «فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم والذي نفس محمد بيده ما أنتم بأسمع لما أقول منهم»[5] سوگند به کسی که خدایی که جان من در اختیار او است شماها قدرت شنیدتان از این کفار قریش در چاله افتاده شده کذا و کذا شما قدرت شنید شما بیشتر نیست میشنوند آن وقت در یک حدیث دیگر دارد که «لا یجیبون» اما جواب نمیتوانند بدهند یعنی ماذون نیستند به جواب دادن.
و همچنین در ارتباط با این مسأله این جور آمده که پیامبر اکرم وقتی رفتند کنار جنازهای که فوت شده بود و دوستانش سخت ناراحتی میکردند چنین و چنان آن وقت پیامبر اکرم فرمودند که گریه کردن اشکال ندارد محزون شدن اشکال ندارد ولی آنها یک کارهایی میکردند که پیامبر اکرم فرمودند این کارها را نکنید و از جمله گفتند ضمنا بدانید که «إن الميت ليعذب ببكاء أهله عليه»[6] وقتی میبینند که کسان آنها خیلی ناراحتی میکنند میت ناراحت میشود اذیت میشود که به اصطلاح دیگران از دوستان او بر او سخت منقلب هستند اذیت میشود خب پس «إن الميت ليعذب ببكاء أهله عليه» پس یعنی میشنود و میفهمد گریه اینها را پس زنده هست و پس مشخص است مسأله.
بله آن جا دنبالهای داشت بد نیست میگفتم وقتی که من این حدیث را برای او خواندم این حدیث را که خواندم اتفاقا یک کسی آمد از شخصیتهای خودشان جمعیت را به هم زد یعنی شرطه ها ریختند چنین و چنان و منبر به هم خورد ما هم رفتیم.
فردای آن که آمدم یکی از آقایان تهرانیها من را شناخته بود من با پیراهن بودم گفت که دیروز تو که رفتی بعد از بیست دقیقه آن جریان که تمام شد و آن شخصیت رفت دو مرتبه این جناب جمع کرد مردم را گفت «و این السائل» کی بود که سؤال کرد «یستتاب و الا یقتل» من برای او همین حدیث را خواندم که خب پیامبر اکرم این جور گفتند پیامبر اکرم که خطاب کردند به مرده ها پیامبر مشرک هستند آن وقت گفته بود «یستتاب و الا یقتل» توبه اش میدهیم اگر توبه نکرد میکشیم او را.
گفتیم خوب شد اوضاع و احوال به هم خورد چون من نمیتوانستم آن استدلالی که بعد او کرده بود گفتم چی گفت او من به خیال خودم مستدل حرف زدم گفت بله یک آیهای خواند که من این آیه را آوردم اینجا و آن آیه شریفه ای که در سوره فاطر هست که ^وَ الَّذينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ما يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْميرٍ إِنْ تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعاءَكُمْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَكُمْ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَ لا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبيرٍ%[7] یک کمی مشکل است جواب دادن این آیه ولی در جزوه به خوبی به فضل الهی پاسخ داده شده است من اگر آن جا میبودم با شکسته بسته عربی حرف زدن نمیشد حریف او بشوم کار مشکل بود خوب بود که آن شرطه رسید و اوضاع را به هم زد و من گفتم به این آقای تهرانی که چی خواند؟ گفت یک قطمیر در آن داشت من فهمیدم که مقصود او همین آیه است ^وَ الَّذينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ما يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْميرٍ إِنْ تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعاءَكُمْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَكُمْ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ% خیلی دیگر صریح در مسأله است و در هر حال جواب آن مشخص است حالا به جواب آن کاری نداریم.
و اما این حدیث دیگر در کتاب شریف کافی هست که «فِي زِيَارَةِ الْقُبُورِ قَالَ إِنَّهُمْ يَأْنَسُونَ بِكُمْ فَإِذَا غِبْتُمْ عَنْهُمُ اسْتَوْحَشُوا»[8] در کتاب شریف کافی جلد سوم صفحه دویست و بیست و هشت؛ وقتی به زیارت قبور میروید خوشحال میشوند مردهها وقتی هم فاصله میگیرید یک مقدار وحشتشان میگیرد.
باز در حدیث دیگری هست در همین کتاب شریف کافی «قُلْتُ لَهُ الْمُؤْمِنُ يَعْلَمُ بِمَنْ يَزُورُ قَبْرَهُ قَالَ نَعَمْ وَ لَا يَزَالُ مُسْتَأْنِساً بِهِ مَا دَامَ عِنْدَ قَبْرِهِ فَإِذَا قَامَ وَ انْصَرَفَ مِنْ قَبْرِهِ دَخَلَهُ مِنِ انْصِرَافِهِ عَنْ قَبْرِهِ وَحْشَةٌ»[9] .
این است که در روایات هم فراوان این مطلب رسیده و این عبارت هم از جهتی یک خوبی خاصی دارد که خوانده شود برای شما این است که در حدیثی هم به این صورت هست که هنوز میت صدای پای تشییع کنندههایی که بر میگردند که نکیر و منکر میآیند پس یعنی چی؟ یعنی باز زنده هست و متوجه میشود و کذا و کذا نتیجه این شد که روایات و آیات که آیات را نسبتا من به آن مقداری که برخورد کردم خواندم روایات هم اشاره ای شد به این روایات و الا روایات یکی دو تا ده تا صدتا نیست که اثبات میکند بین مردن و روز قیامت آنچه که هست از فاصله ارواح زنده هستند و اسم آن هم میشود برزخ طبق روایات و احادیث تا ان شاء الله از جلسه بعد از حال احتضار خصوصیاتی که هست ان شاء الله صحبت آن را بکنیم.