< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمدمهدی شب‌زنده‌دار

97/10/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تنبیه دوم/برائت در شبهات موضوعیه /تنبیهات برائت /اصول عملیه

0.0.1بیانات به مناسبت 9 دی

امروز روز نهم دی ماه است که یادآور روز ثبات قدم موالیان اهل بیت علیهم السلام و وفاداری به آرمان های اسلام و انقلاب است. خدای متعال فرموده: «ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» و ما شاهد هستیم که موالیان اهل بیت علیهم السلام در این 40 سال ثبات قدم داشته اند و فراز و نشیب های متعددی که برای کشور پیش آمده مردم از آنها سرافراز بیرون آمده اند و این قهرا نتیجه نصرت های خداوند است چون ولو عده ای با خلوص نیت خود و وفاداری به اسلام و اهل بیت علیهم السلام نصرت الهی کرده اند و خدای متعال هم ثبات قدم به آنها داده است. البته نگرانی هایی هم وجود دارد و آن این است که«احسنوا جوار النعم...» یعنی باید قدر نعمت هایی که خدای متعال به ما داده است را دانست و الا اگر خدای نکرده کفران نعمت شود و شکرگزاری نشود خدای متعال تضمینی نداده است که آن را ادامه بدهد همانطور که بالاتر از عصر اسلام و حکومت ائمه علیهم السلام نیست که وقتی مردم قدردانی نکردند این نعمت از آنها گرفته شد و مردم از آن محروم شدند.

البته مسائلی از بی مبالاتی و عدم اهتمام شنیده می شود که جای نگرانی دارد، شنیده ام که از سیمای جمهوری اسلامی ترویج خودارضایی شده است آیا شایسته است که سیمای جمهوری اسلامی چنین مساله ای را ترویج کند؟ در مسائل مختلفی مثل حجاب، مراودات زن و مرد و دیگر مسائل نیز به همین نحو است همچنین مشکلات اقتصادی و تنگناهایی که وجود دارد نیز موجب نگرانی است.

این مشکلات همان همتی را می طلبد که در 9 دی انجام شد، موالیان اهل بیت علیهم السلام به خصوص روحانیون محترم باید اهتمام به این امور داشته باشند و از بیان احکام الهی هیچ رودربایستی نداشته باشند، در سخنرانی ها و منبرها همانطور که قبل از انقلاب ابایی نداشتند و دلسوزانه تذکر می دادند احکام الهی به صراحت بیان شود و مراعات هیچ کسی نشود اگر قرار باشد با کسی رودربایستی داشته باشیم با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و خدای متعال باید رودربایستی داشته باشیم.

پس باید قدردان این نعمت های بزرگ باشیم و بدانیم که اگر شکر نعمت پروردگار را به جا بیاوریم خدای متعال کمک خواهد فرمود و این طمانینه به خدای متعال و قصد اینکه آنچه که خدای متعال می خواهد، محقق بشود به عیان در رهبری معظم دام ظله العالی می بینیم ایشان به طور جازم به نصرت الهی وثوق دارند، ما ایشان را به صداقت و حسن نیت و اینکه اخلاص در کار دارند شناخته ایم و قطعا قصور و تقصیری از ناحیه ایشان نیست، ایشان بارها به افراد مختلف در جلسات تذکر داده اند و حتی گاهی با آنها دعوا می کنند اما در فضای بیرون ملاحظاتی وجود دارد که باید رعایت شود اما در درون و برخورد با مسئولین اینگونه نیست.

ما هم باید وفاداری کنیم و در تجمع امروز شرکت کنیم و از آرمان ها پاسداری کنیم. آرزویی که در شیعه بودده است که به ما یاد داده اند در ماه مبارک رمضان که ماه عبادت و مناجات است هر شب دعا کنیم و بگوییم: «اللهم انا نرغب الیک فی دولة کریمة تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله و تجعلنا بها من الدعاة الی طاعتک و القادة الی سبیلک و ترزقنا بها کرامة الدنیا و الآخرة» این فقرات پیام مهمی دارد که در ضمن عبادت برای تشکیل حکومتی که اسلام را عزیز کند دعا کنیم و آن را از خداوند بخواهیم.

ان شاء الله خداوند تا ظهور امام زمان این انقلاب را حفظ بفرماید و تحویل صاحب اصلی بدهد.

1ادامه بحث

بحث ما در صورت سوم بود صورت سوم این بود که از قرائن و شواهد به دست می آید که مقصود مولا از نهی، ترک مجموع افراد است.

1.0.1یک مثال شرعی برای نهی مجموعی

من مثال شرعی برای این صورت ندیده بودم اما امروز دیدم شیخنا الاستاد آقای حائری«ره» طبق برخی از مبانی این مثال را زده اند که طبق برخی از فتاوا بر حائض خواندن کل سوره سجده حرام است به گونه ای که کل سوره سجده حرمت دارد یعنی اگر کل سوره خوانده نشود چنین حرمتی نیز ثابت نیست، بنابراین اگر حائض کل سوره را بخواند اما مجموع آن را نخواند حرام نیست، حال اگر زنی که حائض است و سوره را از حفظ می خواند شک کند که فلان آیه جزء سوره هست یا نه؟ در اینصورت اگر همه آیات سوره را بخواند جز آیه ای که مشکوک است محل بحث می شود که آیا جایز است آن آیه مشکوکه را بخواند یا خیر؟

بنابراین اگر کسی فرد معلوم الفردیه را ترک کند مثلا در این مثال آیه سجده یا آیه دیگری که می داند از این سوره است را ترک کند و بقیه را حتی مشکوک را بخواند قطعا اشکالی در عدم حرمت نیست، اما اشکال در این است که آیا می تواند تمام افراد معلوم را بیاورد و فقط فرد مشکوک را ترک کند؟ گفتیم در اینجا دو قول و یک وجه وجود دارد؛ قول یا وجه اول برائت، قول یا وجه دوم احتیاط و وجه سوم تفصیل است بین اینکه اگر استظهار شود که غرض مولا از نهی این است که مستبطن امری باشد و آن اینکه می خواهد یکی از افراد قطعا باقی بماند در اینصورت برائت جاری نمی شود و باید احتیاط کرد اما اگر غرض مولا چنین چیزی نبود برائت جاری می شود.

1.1وجه قول به برائت در صورت سوم: جریان برائت در موارد شک در اقل و اکثر

حاصل وجه قول اول که قول بزرگانی از علما از جمله محقق خویی«ره» است این است که این صورت داخل در اقل و اکثر است که قاعده در آن این است که نسبت به قدر متیقن برائت جاری نمی شود و نسبت به غیر قدر متیقن برائت جاری می گردد، حال در مانحن فیه اینگونه است چون آیاتی که معلوم است جزء سوره سجده است اگر با آیه مشکوک خوانده شود قطعا حرام را مرتکب شده است چون یا واقعا همه این آیات اجزاء سوره هستند و یا این مجموعه متضمن فرد واقعی است پس یقین به ارتکاب حرام دارد اما اگر این آیات را بدون آیه مشکوک بخواند شک می کند که حرام را انجام داده یا نه؟ در اینصورت یقین به ارتکاب حرام ندارد در نتیجه برائت جاری می شود. لازم به ذکر است که این برائت با عدم برائت صورت قبل یعنی صورتی که آیات معلومه را به همراه مشکوک می خواند معارضه نمی کند چون در آن صورت یقین به ارتکاب حرام کرده است اما در اینصورت یقین به ارتکاب حرام ندارد.

بنابراین اشکالی ندارد که همه افراد معلومه را انجام دهد و فقط آن مشکوک را ترک کند؛

«وهل يجوز ارتكاب جميع الأفراد المتيقنة وترك خصوص الفرد المشكوك فيه أم لا؟ الظاهر هو الجواز، لأنّه يرجع إلى الشك في الأقل والأكثر الارتباطيين في المحرّمات، وهو على عكس الشك في الأقل والأكثر في الواجبات، فانّ تعلّق التكليف بالأقل عند دوران الواجب بين الأقل والأكثر هو المتيقن، إنّما الشك في تعلّقه بالزائد، فيرجع في نفيه إلى البراءة. وأمّا في باب المحرّمات فتعلّق التكليف بالأكثر هو المتيقن، إنّما الشك في حرمة الأقل، لأنّ الاتيان بالأكثر- أعني الأفراد المتيقنة والفرد المشكوك فيه- محرّم قطعاً، وأمّا ارتكاب ما عدا الفرد المشكوك فيه فحرمته غير معلومة والمرجع هو البراءة»[1] .

1.2وجوه قول به احتیاط در صورت سوم

حجت قول دوم که با بیان آن معلوم می شود حجت قول اول مناقشه دارد یا نه چند وجه می باشد؛

1.3وجه اول قول به احتیاط: اشتغال یقینی

وجه اول این است که گفته شود در اینجا تکلیف و متعلق تکلیف روشن است و ابهامی ندارد چون مولا می گوید جمیع افراد این طبیعت را ترک کن پس در ناحیه تکلیف و متعلق تکلیف تردیدی وجود ندارد و اگر تردیدی وجود دارد در ناحیه منطبق علیه متعلق تکلیف است یعنی نمی دانیم منطبق علیه متعلق نهی همه آیات معلومه هستند یا آیات معلومه به اضافه آیه مشکوکه متعلق منطبق علیه است؟ در نتیجه این صورت از موارد اشتغال یقینی می باشد که اقتضای برائت یقینیه را دارد و احتیاط واجب است پس مثل صورت قبل می شود که احتیاط در آن واجب است.

1.3.1اشکال وجه اول: رجوع این صورت به موارد شک در اصل تکلیف

ممکن است به این وجه اشکال شود به اینکه وزان اینجا وزان شک در تکلیف است، چون در موارد اقل و اکثر مثل شک در نماز 11 جزئی و نماز 10 جزئی، شک در اصل تکلیف شده است در آن مورد گفته می شود نسبت به همه اجزاء غیر از قنوت یقین به تعلق تکلیف داریم ولی نسبت به قنوت شک در تکلیف داریم به همین دلیل در جزئیت قنوت برائت جاری می شود در اینجا نیز باید بگوییم نمی دانیم عنوان مجموع الافراد شامل فرد مشکوک نیز می شود یا خیر؟ بنابراین نسبت به فرد مشکوک، شک در اصل تکلیف می شود و در آن برائت جاری می گردد بنابراین نتیجه این می شود که یکی از افراد معلومه باید ترک شود تا امتثال صورت بگیرد اما انجام فرد مشکوک اشکالی ندارد.

این اشکال اگر صحیح باشد اشکال فنی و علمی به وجه اول است و الا مفاد این اشکال همان چیزی است که او می گوید چون نتیجه این می شود که از معلوم ها باید اجتناب نمود پس باید گفت نمی دانیم عنوان مجموع الافراد این فرد را شامل می شود یا خیر؟ پس مناقشه علمی می شود نه مناقشه در مدعا.

1.3.2پاسخ به اشکال فوق: فرق بین موارد اقل و اکثر و مانحن فیه

باب صلاة و مانحن فیه با یکدیگر فرق می کنند چون حقیقت صلاة چیزی نیست جز اجزاء آن، پس وقتی گفته می شود صلاة گویا نام تک تک اجزاء آن را برده است بنابراین وقتی شک در جزء مشکوک می شود در واقع شک در تحقق تکلیف رخ می دهد چون می دانیم اقل، تکلیف دارد ولی نسبت به مقدار اکثر علم به تکلیف نداریم به همین دلیل برائت جاری می گردد.

اما در مانحن فیه عنوان مجموع الافراد به معنای تک تک افراد نیست بلکه عنوان بسیطی است که شارع از آن نهی کرده است بنابراین می گوییم عنوان مجموع الافراد نهی شده است به همین دلیل اگر افراد معلومه ترک شود و فرد مشکوک انجام شود معلوم نمی شود که عنوان مجموع الافراد امتثال شده است یا نه؟

فرق شبهه وجوبیه و تحریمیه این است که در شبهه وجوبیه مقدار اقل معلوم الوجوب است و شک در اکثر شده است ولی در شبهه تحریمیه مقدار اکثر معلوم الحرمه است و در مقدار اقل شک شده است.

بنابراین می دانیم که حرمتی بر عهده اوست اما نمی دانیم آن را امتثال کرده یا نه؟ در نتیجه باید احتیاط کند.

1.4وجه دوم: علم اجمالی

وجه دیگر از منتقی است ایشان در جلد چهارم قائل به برائت است ولی در جلد پنجم قائل به احتیاط است که در جلسه بعد مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo