درس خارج فقه آیت الله شبیری
87/08/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع:بقاء بر جنابت عمداً تا طلوع فجر صادق - بقاء بر جنابت در روزه قضاء / بررسی مساله در روزه قضاء-بررسی اقوال فقهاء- بررسی روایات -حكم مسئله در روزه مستحبی
بحث در بقاء بر جنابت اختياری يا اضطراری در شب عمداً تا طلوع فجر صادق بود. در اين جلسه، استاد دام ظله، ابتدا نسبت به بقاء بر جنابت در روزه قضاء، كلمات فقهاء و حتی مرحوم علامه در منتهی و مرحوم محقق در معتبر را ظاهر يا صريح در بطلان حتی نسبت به صورت غير عمد دانسته، و روايات مسئله را نقل مینمايند، و سپس، بر خلاف فرمايش مرحوم آقای حكيم و مرحوم آقای خوئی، ضمن نقل كلمات سابقين، حكم مسئله را نسبت به روزه مستحبی در نزد فقهاء، مختلف فيه و مشهور بين سابقين را بطلان میدانند، و در نهايت ضمن نقل روايات، مطابق مفاد آنها قول به صحت را اختيار مینمايند.
راجع به بقاء بر جنابت در ماه مبارک رمضان بحث شد و نظر مختار مطابق مشهور همين شد كه در صورت تعمد روزه باطل میشود.
بررسی حکم بقاء بر جنابت در روزه قضاء
راجع به روزه قضاء در بعضی كلمات صريحاً و در بعضی بالاطلاق اين است كه مطلقا و حتی در صورت غير عمد نيز باطل میشود و تاكنون مخالف صريحی در مسئله ديده نشده است، فقط به مرحوم علامه در منتهی نسبت دادهاند كه در اينكه مسئله بقاء بر جنابت مخصوص به ماه مبارک رمضان است يا تعميم دارد، ترديد نموده، و مرحوم محقق در معتبر[1] اينگونه فرموده كه ممكن است كسی بگويد اين حكم به ماه مبارک رمضان اختصاص دارد، كأنه به اين متمايل است. احتمال میدهم كه مرحوم علامه و مرحوم محقق نيز راجع به قضاء حرفی نداشته باشند، به خاطر اينكه مرحوم علامه در همه كتابهای خود؛ قواعدو تحرير و مختلف و تذكره و ارشاد، در روزه قضاء، حكم به بطلان نموده، فقط در منتهی اين جمله با ترديد را ذكر نموده كه در آن كتاب نيز مراد ايشان از ماه مبارک رمضان، قضای آن نيز میباشد و در روزه ماه مبارک رمضان و بدل آن حكم را يكسان دانسته و در مقابل ساير اقسام روزه قرار داده و در حقيقت ترديد نسبت به ساير اقسام روزه است كه آيا اين حكم در آنها نيز وجود دارد، چون ايشان در بحث قضاء تصريح به بطلان دارد. در منتهی در جلد 9 ص 342 میفرمايد: «لو أصبح جنبا في يوم يقضيه من شهر رمضان، أفطر ذلك اليوم، و لم يجز له صومه ... و كذا قال الشيخ في النافلة: و كلّ ما لا يتعيّن صومه»[2] . همين احتمال در معتبر نيز وجود دارد.
سؤال و پاسخ
در صورت سكوت نيز نسبت به عمد حكم بطلان استفاده میشود، اين را بحث خواهيم نمود.
كتبی كه در آنها تصريح به بطلان شده؛ مقنعه[3] ، نهايه[4] ، مهذب مرحوم ابن براج، سرائر[5] ، اصباح[6] ، شرايع[7] ، جامع [8] مرحوم يحيی بن سعيد، قواعد[9] ، ارشاد[10] ، منتهی[11] ، تحرير[12] ، تذكره[13] ، مختلف[14] ، دروس[15] ، مسائل مرحوم ابن طی[16] ، محرر مرحوم ابن فهد، معالم الدين [17] مرحوم ابن قطان، جامع المقاصد[18] و مسالک[19] .
توضیحی درمورد کلام مرحوم آقای خوئی در درس قبل
يک توضيح مختصر كه البته چندان مهم نيست، عرض كنم، در جلسه گذشته از تقريرات در مرحوم آقای خوئی نقل كردند كه ايشان نسبت به روايت حماد بن عثمان فرموده كه واسطه ثابت شده و مرسل است، با اندک تأمل و نظری معلوم میشود كه اين سهو القلم است و مراد واسطه بين مرحوم صدوق و حماد است و اصلاً ارسال اشتباه است، يک مرتبه من میگويم مرحوم كلينی فلان روايت را فرمود، اين ارسال است، اما اگر بگويم من از كلينی شنيدم، اين ارسال نيست و يا اشتباه و يا دروغ است، آنجا كه میگويد سأل حماد بن عثمان، اين نمیتواند مرسل باشد، فرضاً حماد بن عثمان را درک نكرده باشد، مرسل نيست، دعوای ارسال سهو قلم شده و میخواسته بفرمايد كه بين مرحوم صدوق و حماد واسطه ذكر نشده، و مانند فقيه نيز نيست تا بگوئيم در مشيخه طريق خود را ذكر نموده، در مقنع ابتداءاً فرموده و سأل حماد بن عثمان، ايشان كه هنگام سؤال حماد بن عثمان كه نبوده، لذا مرسل است، حالا اين يا سبق لسان و بيان ايشان و يا سهو قلم مقرر است.
بررسی روایات مسئلهروایت اول
صحيحه عبد الله بن سنان: «قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَقْضِي رَمَضَانَ فَيُجْنِبُ مِنْ أَوَّلِ اللَّيْلِ وَ لَا يَغْتَسِلُ حَتَّى آخِرِ اللَّيْلِ وَ هُوَ يَرَى أَنَّ الْفَجْرَ قَدْ طَلَعَ قَالَ لَا يَصُومُ ذَلِكَ الْيَوْمَ وَ يَصُومُ غَيْرَهُ»[20] .
روایت دوم
محمد بن يحيی عن أحمد بن محمد عن الحجال عن ابن سنان كه عبد الله بن سنان است: «قَالَ: كَتَبَ أَبِي إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ كَانَ يَقْضِي شَهْرَ رَمَضَانَ وَ قَالَ إِنِّي أَصْبَحْتُ بِالْغُسْلِ وَ أَصَابَتْنِي جَنَابَةٌ فَلَمْ أَغْتَسِلْ حَتَّى طَلَعَ الْفَجْرُ فَأَجَابَهُ ع لَا تَصُمْ هَذَا الْيَوْمَ وَ صُمْ غَداً»[21] .
روایت سوم
و در روايت سماعه اين عبارت هست كه: «إِذَا كَانَ ذَلِكَ مِنَ الرَّجُلِ وَ هُوَ يَقْضِي رَمَضَانَ قَالَ فَلْيَأْكُلْ يَوْمَهُ ذَلِكَ وَ لْيَقْضِ فَإِنَّهُ لَا يُشْبِهُ رَمَضَانَ شَيْءٌ مِنَ الشُّهُورِ»[22] .
سؤال و پاسخ
مرحوم آقای حكيم قاعده را مطرح نموده، نمیتوانيم استفاده كنيم، البته بگويند آن را قضاء میكند، ممكن است كه از نظر قاعده شكل آن نيز همانطور است، مادامی كه تعرض به خلاف نشد، بگويند كه آن را بعد از وقت بجا میآورد يعنی همان را به همان شكل بعد بجا میآورد، ولی راجع به كفاره كه اگر خللی واقع شد، آنها را نمیتوانيم استفاده كنيم، خلل حالات استثنائی است و در اين جهت ظهور عرفی ندارد.
سؤال و پاسخ
آن استفاده نمیشود، احتمال قوی هست كه اين از اختصاصات ماه مبارک رمضان است كه بايد روزه بعدی را بگيرد، اين تعليل برای اين است كه در قضاء نيست و در روزه ماه مبارک رمضان هست، میگويد ماه مبارک رمضان احترام خاصی دارد كه قضای آن ندارد، اتفاقاً بسياری استظهار كردهاند و مرحوم فيض[23] دو احتمال داده كه يک احتمال آن اين است، آن شاهد نيست.
بررسی حکم بقاء بر جنابت در روزه مستحب
و اما بقاء بر جنابت در روزه مندوب و مستحب، مرحوم آقای حكيم[24] میفرمايد كسانی كه متعرض مندوب شدهاند، همه گفتهاند كه اشكالی ندارد، و مرحوم آقای خوئی میفرمايد «لا خلاف فيه ظاهرا»[25] .
با كثرت مشاغل، چنين آثاری در فقه از اين بزرگان رضوان الله عليهم اجمعين، از اختصاصات اين بزرگان است، ولی پس از مراجعه معلوم میشود كه اين فرمايش بسيار با واقع تنافی دارد، مشهور بين سابقين و معاريف سابقين اين است كه در نافله نيز اشكال دارد و جماعتی مانند مرحوم محقق اردبيلی نيز دعوای شهرت بر بطلان نمودهاند و مرحوم محقق كركی[26] ضمن اختيار قول به بطلان، میفرمايد اصحاب قائل به بطلان هستند، البته بين متأخرين مخالف بسيار است.
بررسی کلمات فقهاء در این مساله
حالا مقداری از كلمات را نقل نمايم، مرحوم شيخ مفيد در مقنعه میفرمايد: « و من أصبح جنبا في يوم قد كان بيت له الصيام لقضاء شهر رمضان أو التطوع لم يجز له صيامه و أخره إلى يوم غيره يكون فيه طاهرا قبل دخول اليوم عليه »[27] .
مرحوم يحيی بن سعيد حلی در جامع میفرمايد: «و إذا طلع عليه الفجر جنبا لم يجز ان يصوم عن قضاء و لا نفل»[28] .
در جمل العقود در صوم متعين میفرمايد اگر يكی از هشت چيز را كه يكی از آنها بقاء بر جنابت است، مرتكب شود، قضاء و كفاره دارد، و بعد میفرمايد: « اما ما لا يتعين صومه فمتى صادفه شيء مما ذكرناه بطل صوم ذلك اليوم، و لا يلزمه كفارة، و ذلك مثل قضاء الصوم [ص الفريضة] أو صوم النافلة و ما أشبه ذلك. »[29] .
مرحوم أبو الصلاح حلبی در كافی میفرمايد: «حقيقة الصوم فی الملة العزم علی كراهية .... و التصبح علی الجنابه و الحيض و الاستحاضة و النفاس»[30] ، بقاء بر جنابت را در حقيقت و ماهيت صوم دخيل دانسته است.
مرحوم علامه در قواعد میفرمايد: « لا يصح من الجنب ليلا مع تمكنه من الغسل قبل الفجر، فان لم يعلم بالجنابة «2» في رمضان و المعين خاصة، أو لم يتمكن من الغسل مطلقا صح الصوم، و كذا يصح لو احتلم في أثناء النهار مطلقا؛ و لو استيقظ جنبا في أول النهار في غير رمضان و المعين- كالنذر المطلق و قضاء رمضان و النفل- بطل الصوم»[31]
«لا يصح من الجنب ليلاً مع تمكنه من الغسل قبل الفجر، فان لم يعلم بالجنابة فی رمضان أو المعين خاصة أو لم يتمكن من الغسل مطلقا صح الصوم»، غير از مفهوم، نسبت به مسئله جاری تصريح نيز مینمايد، «و لو استيقظ جنباً فی أول النهار فی غير رمضان و المعين كالنذر المطلق و قضاء رمضان و النفل بطل الصوم».
در ارشاد و كتابهای بسياری نيز هست، میتوانيد اين عبارات را كه يادداشت نمودهام به جزوه ملحق نمائيد.
بررسی روایات در این مسالهمفاد روايات را نسبت به بقاء بر جنابت در صوم مستحب
روایت اول
صحيحه حبيب خثعمی: «رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْمُغِيرَةِ عَنْ حَبِيبٍ الْخَثْعَمِيِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَخْبِرْنِي عَنِ التَّطَوُّعِ وَ عَنْ هَذِهِ الثَّلَاثَةِ الْأَيَّامِ إِذَا أَجْنَبْتُ مِنْ أَوَّلِ اللَّيْلِ فَأَعْلَمُ أَنِّي قَدْ أَجْنَبْتُ فَأَنَامُ مُتَعَمِّداً حَتَّى يَنْفَجِرَ الْفَجْرُ أَصُومُ أَوْ لَا أَصُومُ قَالَ صُمْ»[32] . «عَنِ التَّطَوُّعِ وَ عَنْ هَذِهِ الثَّلَاثَةِ الْأَيَّام»، يا مراد استحباب سه روز روزه در هر ماه و يا استحباب سه روز روزه در مدينه برای مسافر است، (مولف جامع احادیث)اينجا مینويسد و المراد بقوله هَذِهِ الثَّلَاثَةِ الْأَيَّام أول خميس فی الشهر و أول أربعاء بعد العشر منه و آخر خميس فيه.
روایت دوم
روايت ابن بكير كه شهيد أول از متأخرين به ملاحظه همين روايت از فتاوا و شهرت سابقين عدول نموده و قائل به صحت شده، عن ابن فضال: «محمدبن یحیی عن احمد بن محمد عن ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يُجْنِبُ ثُمَّ يَنَامُ حَتَّى يُصْبِحَ أَ يَصُومُ ذَلِكَ الْيَوْمَ تَطَوُّعاً فَقَالَ أَ لَيْسَ هُوَ بِالْخِيَارِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ نِصْفِ النَّهَارِ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَحْتَلِمُ بِالنَّهَارِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ يُتِمُّ صَوْمَهُ كَمَا هُوَ فَقَالَ لَا بَأْسَ»[33] .
روایت سوم
روايت بعدی كه طريق آن ضعيف است: «محمدبن علی بن محبوب عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الرَّازِيِّ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ الْقَصِيرِ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ هُوَ جُنُبٌ ثُمَّ أَرَادَ الصِّيَامَ بَعْدَ مَا اغْتَسَلَ وَ مَضَى مَا مَضَى مِنَ النَّهَارِ قَالَ يَصُومُ إِنْ شَاءَ وَ هُوَ بِالْخِيَارِ إِلَى نِصْفِ النَّهَارِ»[34] . اينجا نوشته كه و تقدم فی أحاديث باب 2حكم من أصبح فی غير رمضان و لم ينو الصيام من الليل ثم بدا له أن يتطوع من أبواب النية ما يناسب ذلك.
پس، و لو بطلان مشهور بين سابقين است اما اجماعی نيست، مثلاً مرحوم محقق و مرحوم علامه بطلان را در نافله به قيل نسبت دادهاند و شهيد اول نيز نپذيرفته، ولی با توجه به روايات بايد قائل به صحت شويم، مقدم بر فتاوای قدماء، معلوم میشود كه اصحاب ائمه صحيح میدانستند.