< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حسین شوپایی

1401/06/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: /لبس السواد /حکم پوشیدن لباس سیاه در نماز

1- حکم پوشیدن لباس سیاه در نماز

بیان شد که آقای تبریزی فرموده اند با اخبار من بلغ نمی توان کراهت پوشیدن لباس سیاه در نماز را ثابت کرد ولو دو مقدمه ای که در اخبار من بلغ توضیح دادیم را بپذیریم. زیرا مورد اخبار من بلغ جایی است که کراهت در مورد کراهت اصطلاحی باشد. به عبارت دیگر اخبار من بلغ جایی حکم به کراهت می کند که نهی در مورد ، نهی تکلیفی باشد. ولی نهی از پوشیدن لباس سیاه در نماز نهی تکلیفی نیست. نهی ارشادی است. نهی به معنای اقل ثوابا است و این طور نیست که فرد منهی عنه دارای حزازت باشد. با توجه به این نکته اخبار من بلغ شامل این مورد نمی شود.

دلیل اینکه امر در اینجا به معنای اقل ثوابا است این است که فعل در صورتی عمل عبادی می شود که امر به آن تعلق بگیرد و برای تعلق امر لازم است که فعل دارای مصلحت و مطلوبيت باشد ، حال اگر این فعل دارای حزازت باشد، مانع از تعلق امر به آن می شود.

در نتیجه نه به مقتضای صناعت با تمسک به دليل تام السند والدلالة ونه به با تمسک به اخبار من بلغ نمی توان حکم به کراهت لبس سواد در نماز کرد.

صاحب جواهر فرموده است با همان روایاتی که در مقام اول(کراهت لبس سواد مطلقا) وارد شده است می توان کراهت لبس اسود در نماز را ثابت کرد :

تكره الصلاة في الثياب السود ما عدا العمامة و الخف بلا خلاف أجده في المستثنى منه، بل ربما ظهر من بعضهم الإجماع عليه، بل عن الخلاف ذلك صريحا، و هو الحجة، مضافا إلى استفاضة النصوص في النهي عن لبسه الذي ربما قيل باستفادة الكراهة في خصوص الصلاة منه، إما لدعوى اتحاد الكونين كما سمعته في المغصوب، أو لأن إطلاق الكراهة يقتضي شمول خصوص الصلاة،

جواهر الکلام (ط. القدیمة)، بیروت - لبنان، دار إحياء التراث العربي، جلد: ۸، صفحه: ۲۳۰

الف.إما لدعوى اتحاد الكونين كما سمعته في المغصوب...: آن روایات دلالت می کند که پوشیدن لباس سیاه کراهت دارد. کسی که در لباس سیاه نماز میخواند افعالش اتحاد وجودی با لبس السواد دارند و نهی ای که به لبس سواد تعلق گرفته است به این افعال صلاتی نیز تعلق می گیرد.

ب. أو لأن إطلاق الكراهة يقتضي شمول خصوص الصلاة...

اطلاق نهی از لباس سیاه شامل پوشیدن لباس سیاه در تمام حالات می شود و یکی از این حالات پوشیدن لباس سیاه در نماز است.

اشکال:

نهی از پوشیدن لباس سیاه اختصاص به صلاة ندارد. چه وجهی دارد که شما می گویید این نهی اختصاص به صلاة نیز پیدا می کند

جواب:

ما نمی گوییم این نهی اختصاص به نماز پیدا میکند. بلکه منظور این است که این نهی مطلق است و نهی از لبس سواد در خصوص صلاة نیز از آن استفاده می شود همان طور که نهی از لبس سواد در سایر حالات نيز از آن استفاده می شود.

استاد:

دوتقریبی که ایشان بیان کردند صحیح نیست. خودایشان نیز به هر دووجه اشکال کرده اند.

اشکال صاحب جواهر به وجه اول :

و الظاهر عدم اقتضائها الفساد هنا كما أوضحناه في الذهب، ضرورة عدم اتحاد اللبس مع شيء من أجزاء الصلاة، إذ ليس القيام و الركوع و السجود أفرادا له، بل هي أفعال تقارنه، فحرمة الملابسة حينئذ حالها لا تقتضي حرمة في شيء منها... ج8 ص 148

در بحث لباس مغصوب صاحب جواهر فرموده اند ولو پوشیدن لباس غصبی حرام است اما پوشیدن لباس مغصوب اتحاد با افعال صلاة ندارد بلکه لبس، مقارن با افعال صلاة است نه اینکه اتحاد با افعال نماز داشته باشد.

اشکال به وجه دوم:

لكن لا يخفى عليك أنا في غنية عن هذا التكلف - خصوصا الأخير الذي يمكن دعوى ظهور العبارات بخلافه... جواهر الکلام (ط. القدیمة)، جلد: ۸، صفحه: ۲۳۱

این بیان دوم تکلف است. زیرا این تقریب بر خلاف ظاهر عبارات است.

توضیح کلام صاحب جواهر:

اينطورنيست که اطلاق نهی از لبس سواد اقتضای نهی در مصاديق به عنوانهای خاص آنها را داشته باشد بلکه ما هو متعلق النهی نفس طبيعت است نه مصداقهای آن ، اگر بگوییم اطلاقِ کراهت، اقتضا می کند که حکم روی عناوین خاصه برود این بر می گردد به اینکه اطلاق به معنای جمع القیود باشد در حالی که در بحث اطلاق بیان شده است که حکم بر روی طبیعت می رود نه افراد یعنی اطلاق به معنای رفض القیوداست.

مرحوم همدانی نیز فرموده اند:

و فيه أنّ‌ المدّعى كراهة الصلاة فيه من حيث هي، لا من حيث كونه لابسا حال الصلاة لما هو مكروه من حيث هو مصباح الفقیه، جلد: ۱۰، صفحه: ۴۵۱

آنچه به آن احتياج داريم و مورد بحث است کراهت نماز در لباس سیاه بما انها صلاة است نه کراهت لبس سواد في حدّ نفسه ، در حالیکه آنچه اطلاقات دلالت دارد کراهت لبس سواد في حدّ نفسه است .

اشکال مشترک به هر دو تقريب :

با توجه به نکته ای که آقای تبریزی بیان کرده بودند نیز مشخص می شودکه هیچ کدام از دو تقریب درست نیست. زیرا چیزی که در مقام اثبات آن هستیم کراهت در عبادت است که به معنای اقل ثواباً می باشد و چیزی که در اخبار سابقه بیان شده است کراهت اصطلاحی به معنای حزازت در عمل است. از ادله ای که بیان کننده کراهت اصطلاحی است نمی توان کراهت به معنای اقل ثواباً را ثابت کرد.

در نتیجه دلیلی بر کراهت لبس سواد در نماز وجود ندارد و اجماعی هم که صاحب جواهر بیان کرده اند به دلیل وجود مدارک در مقام قابل التزام نیست. زیرا حد اقلش این است که این اجماع محتمل المدرک است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo