< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حسین شوپایی

1401/07/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: /لبس السواد /جمع بین ادله استحباب لبس السواد و ادله کراهت

1- جمع بین ادله ی استحباب لبس السواد در عزای اهل بیتعلیهم السلام و ادله ناهیه از لبس السواد

قبل از بررسی جمع بین روایات دال بر استحباب لبس السواد ادله ناهیه از لبس السواد توجه به دو مقدمه زیر لازم است:

    1. در مقام اول گفتیم که دلیل تام السند و الدلالتی که ثابت کند لبس سواد مطلقا مکروه است نداریم. آن مقداری که در مقام اول از روایات معتبره بدست می آمد کراهت لبس السواد از باب تشبه به ظالمین و اعداء دین بود. در مقام دوم هم که کراهت صلاة در لباس سیاه بود دلیل تام السند و الدلالتی نداشتیم. ولی در بيان مقتضای جمع بين دو طائفه از ادله هم اين فرض وتقدير را در نظر می گيريم وبحث می کنيم و هم فرض و تقديری که در دو مقام قبل دلیل تام السند و الدلالة داشته باشيم .

    2. وجوه پنج گانه ای که دال بر استحباب لبس السواد در عزا بود از حیث دلالت یکسان نبودند. برخی دلیل خاص بر استحباب بودند و برخی دیگر به اطلاق و عموم دال بر مطلوبیت لبس سواد در عزا بودند. با توجه به این نکته در بحث کیفیت جمع بین ادله هر کدام از این وجوه پنچ گانه را مستقلا با ادله ی مانعه می سنجیم. البته در جایی که در دو طرف ادله ی متعدد وجود داشته باشد در نتیجه گیری کلی در تعیین حکم مساله باید همه را با هم ملاحظه کنیم اما قبل از نتیجه گیری کلی ابتدا باید نسبت بین تک تک ادله بررسی شود.

1.0.1- بررسی دليل سيره و روايات خاصه با ادله نهی از لبس سواد مطلقا

نسبت سیره متشرعه با ادله مانعه در جلسه قبل بررسی شد. دلیل سیره و دلیل دوم یعنی معتبره عمربن علی بن الحسین ، ادله خاص بر استحباب لبس السواد بودند که مقدم بر عمومات نهی از لبس السواد می شوند.

زیرا اولا آن روایات دال بر کراهت مطلق لبس السواد نبودند بلکه دال بر نهی به عنوان تشبه به اعداء دين بودند و معلوم است که این ادله ناهیه تنافی با ادله دال بر استحباب ندارد زیرا موضوعا با هم متفاوت هستند. در رساله ارشاد العباد بعد از نقل روایات ناهیه فرموده است:

از مجموع این روایات ثابت می شود که کراهت لبس السواد در این روایات یک حکم تعبدی نیست بلکه نهی از باب تشبه به اعدا است در نتیجه این روایات موضوعا با ادله دال بر استحباب لبس السواد تباین دارند و اصلا تنافی ای در کار نیست تا نیاز به جمع شود. [1]

ثانیا سیره و معتبره عمر بن علی بن الحسين در خصوص لبس سواد در عزا وارد شده است و وقتی این دو دلیل را با ادله ناهی از لبس سواد به نحو مطلق (بر فرض که دلالت این روایات را بر کراهت ذاتی لبس السواد قبول کنیم) بسنجیم در جمع بین سیره وروايت خاصه از يک طرف و این ادله از طرف ديگر، با توجه به اينکه نسبت بين دو طرف عموم وخصوص مطلق است مقتضای صناعت این است که با سیره و روايت خاصه روایات نهی از لبس سواد بنحو مطلق را تخصیص بزنیم.

1.0.2- بررسی دلیل سیره و روایات خاصه با دلیل کراهت لبس السواد در نماز:

اولا دلیلی نداریم دال بر کراهت نماز در لباس سیاه.

ثانیا بر فرض که چنین دلیلی داشته باشیم در مقایسه این دلیل با دلیل سیره تقدیم با سیره است زیرا آنچه که از سیره متشرعه در لبس سواد معهود و معلوم است این است که در ایام عزا لباس سیاه می پوشیدند ولو در نماز. و این طور نبوده است که در وقت نماز لباس سیاه خود را از تن بیرون آورند.

اما نسبت روایات خاصه یعنی معتبره علی بن الحسین با دلیل کراهت صلاة در لباس سیاه به صورت زیر است:

روایات خاصه دلالت بر اصل سیاه پوشی در ایام عزا دارد اما نسبت به مطلوبیت لبس السواد به عنوان عزا حتی در حال نماز دلالت ندارد و در مقام بیان آن نیست لذا دلیل کراهت نماز در لباس سیاه مقدم برآن می شود و مقید آن است.

اما با توجه به اینکه در مرحله قبل سیره مقید دلیل کراهت بوده در نتیجه استحباب لبس السواد د به عنوان عزا حتی در حال صلاة ثابت می شود هر چند دلیل کراهت فی حد نفسه مقدم بر معتبره عمر بن علی بن الحسین باشد اما در نتيجه گيری در حکم مسأله مجموع روایات و ادله باید با هم دیده شود.

1.0.3- بررسی نسبت سه وجه دیگر(ادله مطلوبیت تعظیم شعائر، احیا امرائمه(ع) و اظهار حزن) با ادله ناهیه:

مرحوم طباطبایی در رساله ی ارشاد العباد الی لبس السواد از دایی خود- صاحب کتاب برهان القاطع فی شرح مختصر النافع- نقل می کند که به صاحب حدائق اشکال کرده است.[2]

صاحب حدائق فرموده بود:

دلیل داریم که اظهار حزن مطلوبیت دارد لذا مقید ادله ی ناهیه از لبس السواد می شود.

در مقابل صاحب برهان القاطع فرموده است ادله اظهار حزن یا تعظیم شعائر فی حد نفسه مورد قبول است اما وقتی آن را با دلیل کراهت لبس السواد می سنجیم نتیجه تقدیم ادله ناهیه است. زیرا با چیزی باید اظهار حزن برائمه عليهم السلام کنیم که فی حد نفسه کراهت یا حرمتی نداشته باشد. در نتیجه اولا ادله ی مطلوبیت تحزن و اظهار حزن منصرف به اموری است که متعارف و مقرر در آداب شرعیه است و لبس السواد از این قبیل نیست. ثانیا بین ادله مذکور با ادله ی کراهت لبس السواد تعارض می شود و تعارض بین اینها مثل تعارض حرمت غنا با رجحان و مطلوبیت رثای امام حسین علیه السلام است. شکی در مطلوبیت مرثیه نیست اما دلیل مطلوبیت مرثیه اقتضا نمی کند که ولو در ضمن غنا هم مطلوب است. بلکه در تنافی بین ادله در چنین مواردی متفاهم عرفی این است که ادله حرمت غنا مقدم بر ادله ی مطلوبیت رثا می شود.

 


[1] - « و الّذي يظهر من مجموعها بعد ضم بعضها الى بعض و التأمل فى مساقها و ما اشتمل عليه من تعليل المنع فيها مرة بأنه لباس فرعون و تارة بأنه لباس أهل النار كما فى أكثرها و أخرى بما يقرب منه من أنه ذى بنى العباس و من منع التلبس بلباس الاعداء بقول مطلق كالاخير منها الّذي هو عند التحقيق كالمتضمن لهبوط جبرئيل عليه السّلام على النبي صلى اللّه عليه و آله و سلم متلبسا بزى عجيب أخبر بأنه زى بنى العباس بمنزلة المبين لعنوان الحكم الكراهى و موضوعه المعلق عليه ان كراهة لبس السواد ليست من حيث كونه لبس سواد تعبدا. و الا لما استثنى ما استثنى منه من نحو الخف و العمامة و الكساء بل انما هى من حيث كونه زى أعداء اللّه سبحانه الذين اتخذوه من بين سائر الالوان ملابس لهم فيكون الممنوع عنه حينئذ التزيي بزيهم و التشبه بهم الّذي منه التلبس بما اتخذوه ملبسا لانفسهم الّذي ليس منه الكساء و العمامة و غيرهما مما استثنى منه فى النصوص المتقدم إليها الاشارة. و معلوم ان عنوان التشبه بهم و نحوه من التزيي بزيهم لا يتأتى مع كون القصد من ذلك غيره بل الدخول فى عنوان هو فى نفسه مطلوب من حيث هو كذلك مندوب شرعا وهو التلبس بلباس المصاب المعهود فى العرف والعادة قديما و حديثا للتحزن على مولانا الحسين صلوات اللّه عليه فى أيام مأتمه .» (.ارشاد العباد الی لبس السواد ص34-36 )
[2] و اعترض عليه السيد الخال الاستاذ حشره اللّه مع أجداده الامجاد: قائلا بعد نقله عبارة الحدائق كما وقفت عليها. (و فيه) مع امكان تنزيل الحزن و المأتم هنا على ما هو المقرر فى آدابه فى الشرع التى ليس منها لبس السواد ان معارضة ما دل على رجحان الحزن و كراهة السواد نظير معارضة دليل حرمة الغناء من المحرم و رجحان رثاء الحسين عليه السلام و كلما كان من هذا القبيل يفهم المتشرعة منهما تقييد الراجح بغير الممنوع فى الشرع حرمة أو كراهة من غير فرق خصوصا و قد ورد أنه لا يطاع اللّه من حيث يعصى كما فى الاخبار و ليس ما نحن و ما أشبه الامثل رجحان قضاء اجابة المسئول (ارشاد العباد، ص30).

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo