< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حسین شوپایی

1401/08/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: معنای عدول

1- مساله 13؛ معنای عدول

- مسألة المراد بالعدول أن ينوي كون ما بيده هي الصلاة السابقة بالنسبة إلى ما مضى منها و ما سيأتي

عدول از یک نماز به نماز دیگر چگونه محقق می شود؟

مرحوم سید فرموده است عدول در اثنا به این معناست که مثلا در عدول از نماز عصر به ظهر شخص نیت کند هر آنچه قبل از عدول اتیان کرده است و بعد از آن اتیان می کند مربوط به نماز ظهر است. در مقابل کلام مرحوم سید ممکن است گفته شود عدول به این معناست که شخص فقط نسبت به اعمالی که بعد از عدول انجام می دهد نیت نماز عصر کند.

قول مرحوم سید مورد قبول اعلام واقع شده است و تعلیقه ای نسبت به عبارت ایشان در مسأله وجود ندارد.

در کلمات متقدمین هم عدول را همینگونه معنا کرده اند. محقق ثانی در جامع المقاصدفرموده است :

و المراد بالعدول: أن ينوي بقلبه أنّ‌ هذه الصّلاة بمجموعها - ما مضى منها و ما بقي - هي السّابقة المعيّنة، مقضية أو مؤداة، و باقي النيّة لا يجب التعرّض إليه لسبق صحّتها، و صلاحيته للمعدول إليها، و لا يجوز أن ينوي ذلك بلسانه، فان فعل بطلت صلاته.[1]

در کلمات مرحوم صاحب جواهر نیز همین مطلب بیان شده است.

ثم المراد بالعدول كما صرح به في الروضة و غيرها بل هو ظاهر الصحيح المزبور أيضا أن ينوي بقلبه أن هذه الصلاة مجموعها ما مضى منها و ما بقي هي السابقة مثلا، و لا يتلفظ بلسانه، فان لم يفعل هذه النية لم يحتسب له من الأولى، لظهور الصحيح في كونه قلبا لا انقلابا، بل ينبغي الجزم بالبطلان حينئذ عند من أوجب العدول، و لا يجب عليه التعرض لباقي مشخصات النية حتى القربة اجتزاء بما وقع في النية الأولى التي جعلها الشارع للمعدول إليها،...[2]

ایشان فرموده است از ادله نیز برداشت می شود که عدول به همین معناست. در صحیحه زراره حضرت علیه السلام فرموده است فانوها الاولی یعنی نسبت به این نماز که هم شامل رکعات مامضی می شود هم رکعات آتیه قصد نماز ظهر کند. در روایت حلبی نیز فرموده اند: ان یجعلها الاولی. یعنی نسبت به مجموع این افعالی را که انجام داده است قصد نماز ظهر کند.

البته ایشان در ادامه فرموده است:

و لو أنه يمكن حمل الصحيح على إرادة نية العدول بما بقي له من صلاته و إلا فما مضى لا مدخلية للنية في قلبه بل هو انقلاب شرعي تابع للنية بالباقي كان جيدا، لقلة مخالفته للقواعد بالنسبة إلى الأول، ...

ممکن است صحیحه زراره و مابقی روایات را حمل کنیم بر اینکه فقط ناظر به اعمال لاحقه هستند و نسبت به اعمال سابقه لازم نیست شخص نیت خاصی کند.به عبارت دیگر ممکن است گفته شود ادله ی عدول دلالت می کند که نسبت به ماسبق انقلاب قهری صورت می گیرد. ایشان فرموده است: این حرف درمقایسه با حرف اول بهتر است زیرا مخالفت قواعد درا ین احتمال دوم کمتر است.

مرحوم صاحب جواهر وجه بهتر بودن قول دوم و مخالف قاعده بودن قول اول را بیان نکرده است. به نظر می رسد مساله ای که در قول اول مخالف قاعده است این است که وقتی عملی از شخصی به نیتی صادر شد این عمل دیگر قابلیت انقلاب از حالت قبلی به حالت جديد را ندارد. عناوین صلاتی عناوین قصدی هستند و وقتی با قصدی خاص صادر شدند دیگر تبدیل آن از مصادیق انقلاب شئ عما وقع علیه می شود.

استاد

در امور اعتباریه اینکه چه چیزی مصداق نماز ظهر بشود اختیارش با خود معتبر است. به حسب قاعده اوليه شرط اینکه دو رکعت خوانده شده مصداق نماز ظهر باشد این است که از اول به قصد نماز ظهر خوانده شود اما روایات عدول می گوید اگر این قصد بعدا انجام شود نیز این افعال مصداق نماز ظهر می شود. نتیجه اینکه انقلاب در امور اعتباریه منعی ندارد و تابع جعل معتبر است.

2- مساله 14؛

مسألة إذا مضى من أول الوقت مقدار أداء الصلاة بحسب حاله في ذلك الوقت من السفر و الحضر و التيمم و الوضوء و المرض و الصحة و نحو ذلك ثمَّ‌ حصل أحد الأعذار المانعة من التكليف بالصلاة كالجنون و الحيض و الإغماء وجب عليه القضاء و إلا لم يجب و إن علم بحدوث العذر قبله و كان له هذا المقدار وجبت المبادرة إلى الصلاة و على ما ذكرنا فإن كان تمام المقدمات حاصلة في أول الوقت يكفي مضي مقدار أربع ركعات للظهر و ثمانية للظهرين و في السفر يكفي مضي مقدار ركعتين للظهر و أربعة للظهرين و هكذا بالنسبة إلى المغرب و العشاء و إن لم تكن المقدمات أو بعضها حاصلة لا بد من مضي مقدار الصلاة و تحصيل تلك المقدمات و ذهب بعضهم إلى كفاية مضي مقدار الطهارة و الصلاة في الوجوب و إن لم يكن سائر المقدمات حاصلة و الأقوى الأول و إن كان هذا القول أحوط

در مساله 14 بحث در مورد این است که به لحاظ اول وقت ملاک تمکن از صلاة که موضوع وجوب قضا است چیست؟ جهت توضیح مطلب بیان مقدمه ای لازم است.

مقدمه:

در مثل نماز یومیه که وجوب آن به نحو موسع است شرط فعلیت وجوب این است که مکلف تمکن از صرف الوجود نماز در وقت مقرر داشته باشد و برای فعلیت وجوب لازم نیست مکلف در تمام وقت قادر باشد. در نتیجه اگر شخص بداند در اول وقت تمکن دارد و در آخر وقت تمکن ندارد در این صورت مبادرت به نماز واجب است و اگر انجام نداد نیز قضا دارد.

با توجه به اینکه تمکن از صرف الوجود کافی است برای فعلیت وجوب ، در مساله 14 بحث در این است که ضابطه و ملاک تمکن از صرف الوجود چیست؟ سه حالت برای تحقق تمکن از صرف الوجود قابل تصویر است. به عنوان مثال در نماز ظهر ممکن است تمکن از صرف الوجود نماز یکی از سه حالت زیر باشد:

1. تمکن از صرف الوجود به این است که شخص بتواند 8 رکعت نماز ظهرین را اتیان کند. یعنی تقریبا همین که شخص 8 دقیقه وقت داشته باشد و بعد از آن حایض شود گفته می شود که این مکلف تمکن از اتیان نماز داشت و باید قضا کند.

2. تمکن از صرف الوجود نماز ظهرین به این است که شخص بتواند طهارت از حدث حاصل کند و 8 رکعت نماز بخواند. مثلا اگر وضو 2 دقیقه طول می کشد و نماز 8 دقیقه در اینجا همین که شخص 10 دقیقه وقت داشته باشد می گویند متمکن از صرف الوجود است.

3. تمکن از صرف الوجود نماز ظهرین به این است که شخص بتواند هم طهارت از حدث حاصل کند هم 8 رکعت نماز بخواند و هم سایر مقدمات را تحصیل کند. مثلا اگر شخص برای انجام سایر شروط نماز 5 دقیقه وقت بخواهد در این صورت تمکن از صرف الوجود نماز در جایی است که مکلف 15 دقیقه وقت برای اتیان صلات داشته باشد.

این مساله هم در بحث حیض هم در بحث جنون و امثالهم موضوع پیدا می کند. در این موارد این سوال مطرح می شود که اگر در اول وقت عذر نداشت و بعدا معذور شد آیا قضا دارد یا خیر؟

مرحوم سید در این مساله فرموده است:

إذا مضى من أول الوقت مقدار أداء الصلاة بحسب حاله في ذلك الوقت من السفر و الحضر و التيمم و الوضوء و المرض و الصحة و نحو ذلك ثمَّ‌ حصل أحد الأعذار المانعة من التكليف بالصلاة كالجنون و الحيض و الإغماء وجب عليه القضاء و إلا لم يجب

چیزی که ملاک است در تمکن از صرف الوجود، تمکن از خودرکعات و مقدمات آن است هم طهارت هم سایر مقدمات. اگر کمتر از این وقت داشته باشد قضا لازم نیست. در واقع ایشان قول سوم را پذیرفته است.

این مناط همان طور که در وجوب قضا اثر دارد در وجوب مبادرت هم اثر دارد. اگر شخص می داند که در وقت برای انجام مقدمات و نماز 15 دقیقه بیشتر وقت ندارد و بعدش معذور می شود مبادرت بر او واجب است.

در نتیجه اگر همه مقدمات دراول وقت حاصل باشد مقدار تمکن از صرف الوجود 8 دقیقه است. اما اگر مقدمات حاصل نبود مقدار تمکن به مقدار رکعات نماز همراه با سایر مقدمات است.

در مقابل این قول برخی گفته اند تمکن از صرف الوجود به این است که وقت برای رکعات و طهارت از حدث محقق باشد.

و ذهب بعضهم إلى كفاية مضي مقدار الطهارة و الصلاة في الوجوب و إن لم يكن سائر المقدمات حاصلة

اقوال محشین عروه در اینجا مختلف است. برخی مانند مرحوم نائینی بروجردی و امام ره با ایشان همراه هستند.

محقق عراقی، سید اصفهانی و آقای خوانساری:

تمکن از رکعات نماز بعلاوه خصوص طهارت

آقای حکیم:

تمام الملاک درک رکعات نماز است. نه وجودوقت برای تحصیل طهارت لازم است و نه سایر مقدمات.

آقای خویی، حائری و گلپایگانی:

در غیر حیض مختار آقای حکیم را قبول کرده اند اما در مورد حیض باید علاوه بر رکعات، وقت برای طهارت هم داشته باشد.

مساله چهارده را در دو مقام بررسی می کنیم:

مقام اول: مقتضای قواعد عامه

مقام دوم: مقتضای ادله خاصه و روايات وارد در اعذار

 


[1] جامع المقاصد في شرح القواعد جلد: ۲، صفحه: ۳۴.
[2] جواهر الکلام (ط. القدیمة)، جلد: ۱۳، صفحه: ۱۱۰.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo