< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حسین شوپایی

1402/08/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کیفیت تعیین جهات اربعه

0.1- بررسی فرع سوم

اگر مکلف وقت برای چهار نماز نداشت و نماز را به بعضی از جهات اتیان کرد، آیا در خارج از وقت باید نماز را به جهات باقیمانده قضا کند یا قضا لازم نیست؟

بنا براینکه در امر اول قضا به امر جدید باشد و موضوع وجوب قضا، «فوت» باشد که امری وجودی است در این صورت در مواردی که مکلف بخاطر ضیق وقت نتوانست به چهار طرف بخواند قضای نماز به جهات باقیه واجب نیست. زیرا فوت احراز نمی شود و با شک در فوت فریضه نمی توان حکم به وجوب قضا کرد.

برخی برای اثبات وجوب قضا به علم اجمالی تمسک کرده بودند که در نقد ایشان گفتیم اگر علم اجمالی را در خارج از وقت فرض کنیم منجز نیست بخاطر خروج بعض اطراف از محل ابتلا. اگر داخل در وقت نیز فرض کنیم باز منجز نیست بخاطر قيام منجز تفصيلی در بعض الاطراف و اینکه بعضی از اطراف این علم اجمالی قطعا باید اتیان شود.

دو اشکال دیگر به استدلال به علم اجمالی برای لزوم قضا در جهات باقیه وجود دارد:

الف. لزوم صلاة به چهار جهت از باب رعایت احتیاط و لزوم موافقت علم اجمالی دفعی نبود بلکه بخاطر بعضی از روایات خاصه یا بخاطر اجماع و تسالم اصحاب بود. در نتیجه در ضیق وقت نمی توان از راه علم اجمالی تدریجی، وجوب اتیان صلاة به چهار جهت را برای مکلف ثابت کرد.

بنابر اینکه وجوب نماز به چهار جهت مستند به روایات خاصه باشد ممکن است قائل شویم به لزوم قضا در خارج از وقت به این تقریب:

مستفاد از ادله ای که می گوید در موارد جهل به قبله به چهار طرف نماز بخوانید این است که در موارد اشتباه قبله رعایت شرطیت قبله به این است که مکلف به چهار طرف نماز بخواند یعنی از نظر شریعت، شرطیت استقبال قبله در این موارد به این کیفیت است. وقتی مستفاد از روايات این معنا شد دیگر فرقی بین ضیق وقت و سعه وقت وجود ندارد. اگر در سعه وقت نماز را به چهار طرف خواند آن کیفیت مد نظر شارع اتیان شده است. اما اگر نتوانست همه را در وقت بخواند برای ایجاد کیفیت معتبره در استقبال الی القبله، باید نسبت به جهات دیگر نیز قضا کند و برای وجوب قضا نیاز به دلیل اقض ما فات نداریم. نفس دلیل اتیان به چهار طرف این را می رساند که در موارد اشتباه باید به چهار طرف نماز بخوانی و رعایت قبله به این نحو است. لذا اگر نتوانستی داخل در وقت کیفیت خواسته شده را اتیان کنی باید در خارج از وقت اتیان کنی.

در نتیجه طبق این تقریب نیازی به علم اجمالی وجود ندارد.

ب. برفرض که لزوم صلاة به چهار جهت از باب موافقت علم اجمالی باشد ولی همان طور که در فرع ثانی بیان شد علم اجمالی در مقام مثل علم اجمالی مطرح در ثوبین مشتبهین است. علم اجمالی در مقام غیر از علم اجمالی مبحوث عنه در مبحث اشتغال است. هم ماهیتا متفاوت است هم نکته ی تنجیزش. لذا وجهی ندارد قواعد مطرح در بحث اشتغال را در اینجا پیاده کنیم و بگوییم همان طور که علم اجمالی در امور دفعیه منجز است در تدریجیات نیز منجز است. منجزیت در تدریجیات بخاطر نکته ی خاصی است که مربوط به همان مقام است و در محل بحث تطبیق نمی شود. در محل بحث ما شک در حدوث و تعلق تکلیف نداریم بلکه در حصول متعلق تکليف در خارج شک داريم . نکته ی تنجیزعلم اجمالی در محل بحث نیز قاعده اشتغال و استصحاب عدم اتیان به متعلق تکلیف است.

براساس این نکته باید ببینیم علم اجمالی در اینجا منجز است یا خیر. در فرع ثانی توضیح داده شد که نکته ی تنجیز در مقام مادامی است که وقت خارج نشده باشد و با خروج وقت، تکلیف در وقت قابلیت امتثال ندارد ولذا استصحاب عدم اتيان به متعلق تکليف و قاعده اشتغال جاری نمی شود . چون زمینه امتثال را ندارد پس شرط تنجیز را ندارد.

0.2- فرع چهارم در مساله 11

و يشترط أن يكون التكرار على وجه يحصل معه اليقين بالاستقبال في إحداهما أو على وجه لا يبلغ الانحراف إلى حد اليمين و اليسار و الأولى أن يكون على خطوط متقابلات

مکلف چهار طرفی که باید به سمت آن نماز بخواند را چگونه باید تعیین کند؟ آیا مخیر است هر طور بخواند ولو فاصله این چهار نماز نسبت به همديگر مثلا بیست درجه باشد؟

مشهور قائل شده اند که این نمازها باید علی الخطوط المتقابله باشد یعنی از هر طرف شروع کرد باید نماز دوم را دقیقا نقطه مقابل بخواند و دو نماز دیگرش نیز از چپ و راست به همین شکل بخواند بطوری که اگر آن نقاط به هم وصل شوند دو خط عمود بر هم رسم شوند و از تقاطع آنها زوايای قائمه پيدا شود . اما مرحوم سید فرموده اند حد خاصی در اینجا وجود ندارد و به هر شکلی دوست داشت می تواند بخواند. آنچه که لازم است این است که مکلف به نحوی نماز بخواند که یقین پیدا کند به سمت قبله نماز خوانده است یا یقین داشته باشد که انحرافش کمتر از 90درجه باشد. یعنی نباید نمازها به نحوی اتیان شود که قوس خالی به اندازه 180 درجه داشته باشد. اما اگر قوسی که چهارنماز را در آنها اتیان کرده است کمتر از 180 درجه باشد در این صورت قطعا نمازی خوانده است که انحرافش کمتر از 90 درجه است.

مرحوم سید در این فرع فرموده اند:

يشترط أن يكون التكرار على وجه يحصل معه اليقين بالاستقبال في إحداهما

چطور می شود شخص با چهار نماز یقین پیدا کند که یکی از آنها به طرف قبله بوده است؟

آقای حکیم فرموده اند این فرض در صورتی محقق می شود که مکلف بداند قبله در یکی از این نقاط خاص در چهار طرف است.

كما لو علم بأن القبلة في إحدى نقاط أربع في الجهات.[1]

یکی از فروض این است که مکلف بداند که قبله در یکی از چهارنقطه است و لازم هم نیست که حتما فاصله بین این چهار نقطه دقیقا 90 درجه باشد، بلکه ممکن است بیشتر یا کمتر باشد. مکلف می داند که قبله یا در راس نقطه جنوب است یا در فاصله 60 درجه ای بین جنوب و مغرب است یا در راس نقطه شمال است یا در نقطه مشرق است. در این صورت با چهار نماز به این چهار نقطه یقین به استقبال قبله پیدا می کند و حال اینکه این خطوط متقابله نیستند.

مشهور قائل شده اند که این نمازها باید علی الخطوط المتقابله باشد یعنی از هر طرف شروع کرد باید نماز دوم را دقیقا نقطه مقابل بخواند و دو نماز دیگرش نیز از چپ و راست به همین شکل بخواند. اما مرحوم شهید در بيان فرموده اند:

ويحتمل إجزاء أربع كيف اتّفق؛ لأنّ‌ الغرض إصابة جهة القبلة لا عينها وهو حاصل. نعم، يشترط التباعد في الجهات بحيث لا يكون بين الجهة الأُولى والثانية ما يعدّ قبلةً‌ واحدةً‌ لقلّة الانحراف.[2]

احتمال این است که به خطوط متقابلات لازم نباشد و همین که به چهار طرف باشد کافی است البته به شرطی که فاصله آن قدر کم نباشد که نماز به چهار طرف حساب نشود.

شهید ثانی درمسالک همین مطلب را به عنوان احتمال بیان کرده اند و ردع نکردند:

و يجب في الأربع كونها على خطين مستقيمين وقع أحدهما على الآخر، بحيث يحدث عنهما زوايا قائمة لأنه المفهوم منها، مع احتمال الاجتزاء بما هو أوسع من ذلك.[3]

اما در المقاصد العلیه فرموده اند حرف شهید اول را قبول نداریم. سپس کلام شهید اول را نقد کرده اند.

صاحب مدارک نیز فرموده اند احتمالی که شهید اول داده اند قابل التزام نیست:

و ربما قيل بالاجتزاء بالأربع كيف اتفق، و هو بعيد جدا. و اشترط الشهيد في البيان التباعد بينها بحيث لا يكون بين كل واحدة و بين الأخرى ما يعد قبلة واحدة لقلة الانحراف. و هو غير واضح أيضا.[4]

 


[1] مستمسک العروة الوثقی، جلد: ۵، صفحه: ۲۰۶.
[2] موسوعة الشهید الأول (البیان)، جلد: ۱۲، صفحه: ۱۱۴.
[3] مسالک الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، جلد: ۱، صفحه: ۱۵۸.
[4] مدارک الأحکام في شرح شرائع الإسلام، جلد: ۳، صفحه: ۱۳۸.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo