< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حسین شوپایی

1402/09/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: وجه دوم بطلان کیفیت دوم

وجه دوم در بطلان کیفیت ثانیه:

مکلف جزم در نیت ندارد. برخلاف کیفیت اول که مکلف جزم در نیت دارد.

لترتّب العصر على الظهر مثلاً، و مع الشكّ‌ في المرتّب عليه لا يتصوّر الجزم - الذي هو من مقوّمات النية - بأنّ‌ ما يفعله عصر.[1]

اگر شخص نماز اولِ ظهر را به سمت مغرب بخواند و قبل از اتیان به سایر جهات، نمی تواند نماز عصر را به سمت مغرب انجام دهد زیرا جزم در نیت شرط است و این جزم برای چنین فردی ممتنع است. چرا که احتمال دارد جهت مغرب قبله نباشد در نتیجه در این صورت نماز ظهر واقع نشده است و نماز عصر قبل از نماز ظهر مامور به نیست لذا مکلف نمی تواند جزم در نیت داشته باشد.

در جایی که مکلف ثوبین مشتبهین دارد نیز صاحب جواهر همین نظر را اختیار کرده و فرموده اند مکلف ابتدا باید نماز ظهر را در دو لباس بخواند سپس نماز عصر را در دو لباس اقامه کند. زیرا در غیر این صورت مکلف جزم در ترتیب ندارد و جزم در نیت از حیث ترتیب محقق نمی شود.

چرا سقوطِ جزم در نیت از حیث استقبال سبب سقوط جزم درنیت از حیث ترتیب نمی شود؟

زیرا الضرورات تتقدر بقدرها. نسبت به یک حیث قدرت نداریم و تکلیف ساقط است اما از حیث دیگر جزم در نیت لازم است زیرا شخص قادر برآن است.

صاحب جواهر پاسخ دیگری را به این سوال داده اند:

و عدم الجزم به - من حيث عدم الجزم بأنّ‌ خصوص تلك الجهة قبلة - لا يقتضي جوازه(سقوط الجزم) من غير هذه الحيثيّة (از حیثیت ترتیب) بعد حرمة القياس، و كونه مع الفارق بالمقدّمة(وجه مع الفارق بودن) التي يغني الجزم بالتقرّب بامتثال أمرها عن الجزم بأنّه عصر و عدمها؛ ضرورة تمكّنه من إتيان العصر بعد ظهر متيقّنة.[2]

سقوط جزم در نیت از حیث استقبال سبب سقوط شرطیت جزم در نیت از حیث ترتیب بین صلاتین نمی شود. زیرا اولا تنها دلیلی که سبب پذیرش حکم به سقوط شرطیت از حیث ترتیب می شود قیاس است (چون از حیث الف ساقط است پس از حیث ب نیز ساقط است) ثانیا این قیاس مع الفارق است. توضیح آنکه:

اینجا از مواردی است که بین مقیس و مقیس علیه فرق وجود دارد. ثبوت حکم در مشبه به بخاطر نکته ای است که آن نکته در مشبه (مقیس) وجود ندارد. آن نکته حیثیت مقدمه ی علمیه بودن است. این حیثیت در مقیس علیه وجود دارد ولی در مقیس وجود ندارد. حیثیت مقدمه ی علمیه بودن سبب شده است جزم در نیت از جهت استقبال لازم نباشد. وقتی مکلف امر شده است به چهار طرف نماز بخواند،اتیان نماز به هر طرف (مثلا به جهت مغرب) مقدمه علمیه برای احراز امتثال است. وقتی این صلاة مقدمه علمیه باشد قصد امتثال امر مقدمی برای تحقق قربت در نماز کافی است و لازم نیست به قصد «أنها عصر» نماز را اتیان کند. همین که نماز عصر را بما اینکه مقدمه علمیه است اتیان کند کافی است و قصد دیگری نمی خواهد. جزم در نیت مربوط به جایی است که نماز به قبله واقعی اتیان شود. اما در جایی که امکان تشخیص نباشد و نماز خواندن به هر طرف مقدمه علمیه است در این صورت جزم در نیت لازم نیست.

این نکته در مقیس وجود ندارد. اگر شخص قبل از اتیانِ نماز به تمام جهات، شروع به خواندن نماز عصر کند، این کار او مقدمه علمیه برای رعایت ترتیب نیست. زیرا با اتیان نماز ظهر به چهار طرف و سپس اتیان نماز عصر مکلف می تواند ترتیب را رعایت کند و علم جزمی پیدا کند که نماز عصرش بعد از نماز ظهر است. مرحوم نائینی نیز قائل شده اند امتثال اجمالی در جایی که امتثال تفصیلی ممکن است جایز نیست.

اشکال اول؛ آقای خویی و حکیم

أنه لا دليل على اعتبار الجزم بالنية في صحة العبادة، بل يكفي مجرد الإضافة إلى المولى و لو لاحتمال الأمر و الإتيان بقصد الرجاء، فيصلي العصر في كلتا الصورتين برجاء المحبوبية و باحتمال الأمر[3] .

در موارد امتثال اجمالی ولو یقین به امر در شِقّی که انجام می دهد ندارد ولی این مضر به تقرب نیست. همان طور که انجام عمل به داعی امرِ معلوم، مصداقِ امتثال است انجام عمل به داعی امر محتمل نیز مصداق امتثال است.

اشکال دوم؛ آقای حکیم:

و لو سلم فلا دليل على اعتباره من حيثية إذا تعذر من حيثية أخرى مع تلازم الحيثيتين في الخارج كما في المقام، حيث أنه لو صلى إحدى صلوات الظهر إلى جهة ثمَّ‌ صلى أولى العصر إليها، فإن كانت الظهر إلى القبلة فالعصر إليها أيضاً و الترتيب حاصل، و إن كانت الظهر الى غير القبلة فالعصر باطلة من جهتي القبلة و الترتيب معاً، و قد أشرنا الى ذلك في مباحث التقليد[4] .

ولو جزم در نیت را معتبر بدانیم ولی در جایی معتبر می دانیم که مکلف بتواند از جمیع جهات جزم در نیت داشته باشد. اما در جایی که به لحاظ بعض از جهات متعذر باشد در این موارد وجهی برای لزوم جزم در نیت از بقیه جهات نیست. در جایی که دو حیثیت باشد که این دو حیثیت تلازم از حیث وجود خارجی داشته باشد اگر از یک جهت جزم در نیت ممکن نباشد از جهت دوم نیز لازم نخواهد بود. ما نحن فیه نیز از این قبیل است و در صورتی که نماز ظهر اولی که می خواند به سمت قبله باشد، در این صورت نماز عصر اولی که می خواند نیز به سمت قبله است که در این صورت هم استقبال رعایت شده است هم ترتیب. اما اگر این نماز ظهر به سمت قبله نباشد در این صورت نماز عصر هم از حیث ترتیب باطل است هم استقبال.

اشکال:

هر چند بین ترتیب و استقبال از حیث وجود خارجی تلازم وجود دارد اما در مقام احراز امتثال بین اینها تلازم وجود ندارد. لذا شخص می تواند ترتیب را احراز کند بدون اینکه قادر بر احراز استقبال باشد. آنچه که در جزم در نیت موضوعیت دارد احراز ترتیب است و احراز ترتیب بدون احراز استقبال ممکن است.

 


[1] همان.
[2] همان.
[3] موسوعة الإمام الخوئي، جلد: ۱۱، صفحه: ۴۶۸.
[4] مستمسک العروة الوثقی، جلد: ۵، صفحه: ۲۰۸.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo