< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حسین شوپایی

1402/11/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: بررسی اشکالات مرحوم اقای حکیم زه

بررسی اشکالات مرحوم حکیم

بررسی اشکال اول:

نسبت به سه روایت حماد، ابن ابی نجران و حلبی اصل اشکال آقای حکیم که فرموده اند این روایات دلالت بر لزوم توجه الی راس المرکب ندارند تمام است. زیرا متفاهم عرفی از این روایات بیش از این نیست که رعایت قبله حقیقی در نماز نافله در حال رکوب لازم نیست.

اما با توجه صحیحه زراره که صریح در مدعا است و لزوم توجه به راس السفینه را لازم می داند، به مقتضای جمع عرفی، باید مطلقات را بوسیله این روایت تقیید زد.

 

ان قلت:

تعداد روایات مطلق کثرت دارد و نمی توان با یک روایت آنها را تقیید زد. کما اینکه صاحب جواهر در موارد متعددی بیان کرده است که با یک روایت نمی توان عمومات کثیره را تقیید زد.

قلت:

هر چند کثرت مطلقات در اینجا ثابت است اما از حیث کبروی، قاعده فوق صحیح نیست و کثرت مطلقات مانع از تقیید بوسیله یک روایت نمی شود و صرف اینکه روایات در بخش مطلقات اکثر عددا است باعث نمی شود که حمل مطلق بر مقید صورت نگیرد. در نتیجه در اینجا با صحیحه زراره باید مطلقات را تقیید زد. البته صحیحه زراره در مورد نماز در سفینه وارد شده است و در صورتی می توان به مطلق مرکب حکم را سرایت داد که بگوییم سفینه خصوصیت ندارد و شامل دابه و محمل و وسایل نقلیه امروزی نیز می شود. اما به نظر می رسد در اینجا بخاطر وسعت سفینه و سهولت توجه به راس مرکب در سفینه و عدم این وسعت در مثل محمل و دابه احتمال خصوصیت داده می شود لذا در مورد سفینه و مرکب هایی که مثل سفینه هستند (مانند قطار) که امکان توجه به راس المرکب وجود دارد ملتزم به لزوم توجه به راس المرکب می شویم اما در مواردی که سهولت توجه به راس المرکب وجود ندارد، وجهی ندارد که حکم به تقیید شود زیرا دلیل مقید فقط در مورد سفینه و مانند آن وارد شده است.

در نتیجه این قول حد وسطی بین قول مرحوم آقای خویی و آنچه مشهور فرموده اند است . آقای خویی فرموده اند در مطلق مرکب توجه به راس المرکب لازم است و مشهور فرموده اند مطلقا لازم نیست.

بررسی اشکال دوم آقای حکیم:

آقای حکیم با استشهاد به روایت ابراهیم کرخی دو مطلب را فرموده اند. مطلب اول تمسک به روایت ابراهیم کرخی برای رفع ید از ظهور روایات سه گانه است. ایشان فرموده اند در روایت ابراهیم کرخی هر گونه ضیقی در رعایت استقبال قبله نفی شده است لذا از این روایت استفاده می شود که اگر روایات سه گانه ظهور در توجه به راس المرکب هم داشته باشند، این حکم لزومی نیست و در حد ترجیح است.

مطلب دوم تمسک به روایت ابراهیم کرخی جهت مجمل کردن روایات سه گانه است. ایشان فرموده اند حتی اگر روایت ابراهیم کرخی سبب رفع ید از این ظهورات نشود، حداقل باعث اجمال روايات می شود.

اشکال به مطلب اول:

از روایت کرخی استفاده می شود که در اتیان نافله در حال رکوب، رعایت قبله حقیقی لازم نیست زیرا موجب ضیق بر مکلف می شود چرا که مرکب دائما به سمت قبله حرکت نمی کند و شخص برای رعایت قبله باید دائما خودش را به جهت قبله بگرداند. اما این خصوصیت در توجه به راس الدابه وجود ندارد زیرا در این صورت دیگر لازم نیست شخص تغییر حالتی در خودش ایجاد کند. وقتی محل نشستن افراد در مرکب طوری تعبیه شده باشد که افراد می توانند به طرف راس المرکب بنشینند، توجه به راس المرکب ضیقی ندارد. بله اگر مرکب به نحوی نباشد که توجه به راس المرکب سهولت نداشته باشد در این صورت می توان با روایت ابراهیم کرخی دست از این حکم برداشت.

ان قلت:

روایت ابراهیم کرخی در مورد قبله حقیقی است نه در مورد توجه به راس المرکب.

قلت:

مفاد روایت ابراهیم کرخی این است که وقتی رعایت قبله حقیقی مستلزم ضیق باشد رعایت آن لازم نیست. وقتی قبله حقیقی بخاطر ضیق از شرطیت می افتد در قبله ثانویه که راس المرکب باشد به طریق اولی رعایت قبله از شرطیت ساقط می شود.

بررسی مطلب دوم:

آقای حکیم که فرمودند روایت کرخی اگر منجر به رفع ید از ظهور روایات سه گانه نشود حداقلش این است که موجب اجمال در این روایات می شود. اشکال به این بخش این است که روایت کرخی دلیل منفصل است و اجمال در دلیل منفصل به دلیل دیگر سرایت نمی کند. در نتیجه اگر مطلب اول ایشان تمام نباشد و روایت کرخی سبب رفع ید از ظهور نباشد و نتواند روایات سابقه را تفسیر کند و دلالت مجملی داشته باشد، اجمال آن به روایات سه گانه سرایت نمی کند.

آنچه تا اینجا بیان شد دلیل اولی بودکه آقای خویی و بعضی فقهای دیگر برای مدعای خویش مبنی بر قبله بودن راس المرکب برای نافله در حال کوب بیان کرده اند.

دلیل دوم؛

این دلیل در کلام آقای حکیم بیان شده است و خودشان نیز آن را نقد کرده اند.

تقریب استدلال:

«اینما تولوا» در آیه شریفه فَأَينَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجهُ ٱللَّهِ به معنای «اینما تذهبوا» است. لذا آیه شریفه فرموده است به هر سمتی حرکت می کنید همان سمت وجه الله است. بنابراینکه این آیه شریفه در مورد نافله وارد شده باشد، این آیه دلالت می کند بر اینکه در نافله به هر سمتی حرکت می کنید همان سمت قبله شما است. شخصی که بر مرکب سوار است، حرکتش به همان سمتی است که مرکب حرکت می کند لذا شخص در حال نافله باید به راس المرکب توجه کند.

اشکال آقای حکیم:

مراد آیه شریفه این است که «وجه الله» در همه جهات وجود دارد نه اینکه وجه الله فقط به جهتی است که شما حرکت می کنید. یعنی در حال حرکت، رو به هر جهتی که باشید وجه الله است در نتیجه شامل جایی که شخص در مرکب است و به جهت خلاف راس المرکب نماز می خواند نیز می شود.

اشکال استاد:

مراد از «تولوا»، «تذهبوا» نیست لذا استدلال از اصل فاسد است. مراد از «تولوا»، «توجهوا» است لذا این آیه دلیل بر عدم رعایت راس المرکب می شود. یعنی در نماز نافله به هر سمتی توجه کنید همان سمت قبله شما است.

0.0.0.0.0.1- بررسی مساله دوم؛ نماز نافله در سفر در حال مشی

آیا در این حالت استقبال قبله معتبر است؟

مشهور قائلند که در این حالت نیز رعایت قبله لازم نیست. در این مساله ادعای اجماع نیز شده است.

اما محقق عراقی فرموده است استقبال قبله در حال مشی معتبر است. زیرا دلیل بر رعایت قبله که اطلاق لاصلاة الا الی القبله باشد وجود دارد و مقیدی نیز ندارد.

در شرح تبصره فرموده اند:

غاية الأمر ورود النص في النافلة ماشيا في السفر، و هو إنما يقتضي سقوط الاستقرار و الطمأنينة، و أما سقوط القبلة فلا موجب لرفع اليد عنها، لعموم دليلها، و في غير مورد التصريح بالعموم، و لو لا التصريح بنفي القبلة في نصوص المحمل، لما كنا نرفع اليد عنها فيه أيضا، و هكذا في السفينة المنزلة منزلة المحمل، و في غيرهما يبقى دليل القبلة بحالها، كما لا يخفى.[1]

اولا روایات نافله در حال مشی ناظر به حال سفر است و در مورد حضر نیست

ثانیا آنهایی نیز که در مورد سفر است مفادش این است که طمانینه و استقرار در حال مشی لازم نیست نه اینکه رعایت قبله لازم نباشد.

 


[1] شرح تبصرة المتعلمین (الطهارة إلی الإجارة)، جلد: ۱، صفحه: ۴۰۱.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo