< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

1401/12/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: خاتمه ی اصول/ مسائل علم اجمالی/ مسأله چهارم از مسائل علم اجمالي در کتاب عُرْوَة الوُثْقَى (تطبیقات اصل مُثْبِت)، مسأله پنجم از مسائل علم اجمالي

 

شخصی از فُضلاء نسبت به دلیل استصحاب قائلین به صحّت در مسأله ی چهارم علم اجمالی مورد بحث، اشکالی مطرح کردند.

بیان اشکال:

این استصحاب شما معارض دارد. «أصالة عدم الشّک إلى إكمال السّجْدَتين» معارض است با «أصالة عدم إكمال السّجْدَتين قبل الشّک» است.

جواب: این استصحاب معارض ادّعایی شما حالت سابقه و موضوع ندارد. لذا استصحاب معارض شما در صورتی می تواند درست باشد که بتوانیم «عدم أزلي» را استصحاب کنیم ولی در اینجا شما «إكمال السَجْدَتين» را فرض می کنید و بعد عدمش را تسرّی می دهید.

قائلین به فساد، معتقدند که کبرای شما درست نیست؛ در واقع کبری «إذا شكَكْتَ في الأخيرتين فأبْنَ على الأكْثَر» می باشد و «أخیرتین» هم مُحْرَز نيست.

ما معتقديم: این جمله ی «إذا شككت بعد إكمال السّجْدَتين فأبْن على الأكْثَر» در صورتی که علم وجدانی داشته باشیم می تواند صحیح باشد. امّا اگر مانند ما نحن فیه علم اجمالی وجدانی نداشته باشیم، نمی توانیم بگوییم «إذا شَكَكْتَ بعد إكمال السَّجْدَتين...». زیرا بعد از «إكمال سجدتین» برای ما مشخّص نیست مگر با استصحاب.

در جلسه ی گذشته عرض کردیم مرحوم خویی (ره) موسوعه ی فقهیّه ای دارند که در آن موسوعه می خواهند بفرمایند این نماز، نماز صحیحی می باشد. و بیاناتی دارند.

ایشان می فرمایند: در«فأبْنِ على الأكْثَر»، موضوعش «لَم یَکُن في الأوليین» می باشد.

بیان دیگری هم دارند که می فرمایند ما دو علم إجمالي وجدانی داریم:

الف) «أنّ الأُولين حاصلٌ أو محقّقٌ أو حافظٌ للأوّلين»

ب) علم وجدانی به شک بین رکعت سوم و رکعت چهارم

اشکال به این فرمایش:

این که می فرمایید «وجداناً» صحیح نمی باشد؛ بلکه باید بفرمایید «تعبّداً»؛ زیرا اگر استصحاب نبود ما از کجا چنین علمی داشتیم؟! لذا این علم، وجدانی نیست.

با توجّه به این جواب، به بیان اوّل ایشان نیز اشکال وارد است و لذا می گوییم موضوع شک در «أوّلین» نیست. بلکه موضوع شک در «أخيرين» است. ما شک در «أخيرين» نداریم. در صورتی شک داریم که موضوع در اوّلی و دومی وجداناً مُحْرَز باشد و فرض این است که احراز وجدانی ندارند.

 

مسأله پنجم از مسائل علم اجمالي در کتاب عُرْوَة الوُثْقَى:

«إذا شکّ في أنّ ركعت الّتي بِيَده آخِرُ الظُهْر أو أنّها أتَمّها و هذه أوّل العَصْر؟»

فتوای مرحوم سیّد یزدی (ره): «جَعَلَها آخِرَ الظُهْر».

البته فرض در این مسأله این است که مکلّف در حال سکوت این شک را داشته باشد و گرنه اگر در حال تَرنُم به شروع تسبیحات الأربعة بنا بر نماز ظهر یا به گفتن بسم الله الرّحمن الرّحیم بنا بر نماز عصر باشد، موضوع شک نیست.

بررّسی صُوَر مسأله:

این مسأله سه فرض یا حالت دارد:

الف) احتمال دارد بگوییم به این که مکلّف این نماز را قطع کند.

اشکال: ممکن است اشکال شود به این که این موجب مخالفت عملیّة می شود؛ زیرا چه نماز ظهر و چه نماز عصر باشد، شکستن نماز حرام است.

جواب: علم اجمالي در اینجا مُنَجِّز نیست لذا مخالفت عملیّه لازم نمی آید؛ زیرا در تنجیز علم اجمالي شرط است که علم اجمالي «علی کلّ تقدیرٍ» مؤثّر باشد. بنابراین اگر آخر ظهر باشد، قابل شک است امّا اگر اوّل عصر باشد، باطل است و قابل شک نیست؛ زیرا شک در «أُوليين» موجب بُطلان است.

ب) مکلّف این نماز را مانند فتوای مرحوم سیّد یزدی (ره) آخر نماز ظهر قرار بدهد.

دلیل:

«استصحاب بقاء اشتغال»؛ اشتغال یقیني، يَسْتَدْعي براءة اليقيني. وقتی مکلّف هنوز از نماز ظهر فارغ نشده چطور می تواند منتقل به نماز عصر شود؟!

بنابراین اگر نماز ظهر را خوانده باشد، اين نماز دوم لغو یا تأكيد است و اگر نخوانده باشد، نمازش به واقع اصابت کرده.

به نظر ما این قول بهترین قول است و بسیاری از فُقهاء هم همین قول را اتّخاذ کرده اند.

ج) مکلّف این نماز را آخر نماز عصر قرار بدهد نماز را تمام کند و دوباره یک نماز ظهر و یک نماز عصر بخواند.

این قول بسیار ضعیف است‌.

اشکال: چطور می گویید این نماز را نماز عصر قرار بدهد در حالی که مکلّف هنوز از نماز ظهر را إحراز نکرده؟!

جواب: مکلّف این نماز را «رَجاءً» نماز عصر قرار می دهد نه «قطعاً» که از باب بدعت حرام باشد. و نماز ظهر را باید به خاطر اشتغال ذمّة دوباره بخواند و نماز عصر را نیز به دلیل مشکوک بودن باید دوباره بخواند.

اشکال: این مسأله ای که مرحوم سیّد یزدی (ره) فرموده که آیا این رکعت مال نماز ظهر است یا مال نماز عصر است، و لذا فرموده مال ظهر است، صحیح نیست؛ زیرا این مسأله از قبیل "أقل و أكثر" نيست تا «یَبْني على الأكْثَر» باشد.

جواب: مگر بحث ما «یَبْني على الأكْثَر» است؟! ایشان فکر کرده اینجا هم چون گفته «یَبْني على الظُّهْر»، همان «یَبْني على الأكْثَر» است! بلکه این حُکم از باب قاعده ی اشتغال است.

مسألةٌ: اگر مکلّف در حالت نماز ظهر باشد و نمی داند وضوء دارد یا نه، چکار باید بکند؟

جواب: همه ی عُلماء قائل اند به این که قاعده ی تجاوز را جاری می کند و نمازش صحیح است امّا برای نمازهای بعدی باید مجدّداً وضوء بگیرد‌؛ زیرا قاعده ی تجاوز صحّت نسبی را ثابت می کند نه صحّت مُطلق را.

قول سوم در ما نحن فیه از همین باب مطرح شده.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo