< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

1401/12/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: خاتمه ی اصول/مسائل علم اجمالی /مسأله نُهُم از مسائل علم اجمالي از مسائل علم اجمالي مطروحه در کتاب عُرْوَة الوُثْقَى، مسأله دَهُم از مسائل علم اجمالي

 

بحث ما درباره ی ادامه ی مسأله نُهُم از مسائل علم اجمالي از مسائل علم اجمالي در کتاب عُرْوَة الوُثْقَى می باشد.

عرض شد اگر مکلّف بین رکعت دوم و سوم شک کند، باید بنا را بر رکعت سوم بگذارد. بعد اگر مکلّف شک کرد که آیا این رکعتی را که دارد می خواند جزء فريضه هست یا اوّلین رکعت نماز احتیاط است، مرحوم سیّد یزدی (ره) فرمودند که باید آن را جزء فريضه قرار دهد ولی باید بعداً نماز را إعاده کند.

عرض کردیم در این مسأله دو مشکل وجود دارد:

الف) اگر مکلّف بین رکعت دوم و سوم شک کرد چه کار کند: ایشان فرمودند بنا شد بنا را بر رکعت سوم بگذارد و بعد یک رکعت نماز احتیاط بخواند.

ب) مکلّف آن رکعت مشکوکه را که آیا جزء نماز است یا جزء احتیاط است را به فريضه ضمیمه کند.

در اینجا مشکل پیدا شد.

اقوال:

مرحوم سیّد یزدی (ره): آن رکعت را فريضه قرار می دهد و بعد نماز را إعاده می کند.

نظر ما: بنا را بر رکعت سوم قرار می دهد و یک رکعت نماز احتیاط می خواند. امّا وجه إعاده ی نماز را نمی دانیم برای چیست!

این مکلّف که نماز را إعاده می کند دو حالت دارد:

۱. اگر مکلّف این نمازش در همین حالت شک تمام بوده و آن رکعت جزء فريضه هست، «فقد تَمَّ الصّلاتُه» و بعد هم نماز احتیاط می خواند.

۲. اگر این رکعت جزء نماز احتیاط بوده باشد، معلوم می شود قبلاً نماز را تمام کرده‌.

بنابراین جایی برای إعاده ی نماز نیست‌.

اشکال: برخی از فقهاء و دانشمندان امروزه در تمام علوم، مسأله ی جدیدی را طرح کرده اند به نام «محاسبه ی احتمالات».

جناب مُسْتَشْکِل هم از همین باب وارد شده و می گوید: مکلّف در این حالت شک خود از دو حال خالی نیست:

الف) اگر نماز مکلّف ناقص بوده هر چند بناء بر بر اکثر گذاشته ولی در واقع نمازش ناقص بوده و دو رکعت بوده. لذا جای دو رکعت باقی می باشد لذا یک رکعت را بعد از بناء گذاشتن بر سه رکعت، می خواند و یک رکعت دیگر که شکی می باشد، جزء فريضه می شود.

ب) اگر نماز مکلّف در واقع همان سه رکعت واقعی بوده و بعد یک رکعت باقیمانده را بخواند و یک رکعت دیگر که محلّ بحث است که جزء فريضه هست یا جزء نماز احتیاط را ضمیمه ی فريضه می کند و لذا در این صورت بین نماز فريضه و نماز احتیاط، یک رکعت فاصله لازم می آید.

به عبارت دیگر علم اجمالي حاصل می شود به این که مکلّف اگر نمازش ناقص بوده فقط نماز احتیاط بر او واجب بوده و اگر نمازش تمام بوده، فريضه را باید إعاده کند.

جواب به این اشکال: این علم اجمالي مُنَجِّز نیست لذا این علم اجمالي مُنْحَل است‌؛ زیرا در تنجیز علم اجمالي، شرط است «على کلّ تقدیرٍ» باشد؛ زیرا عرض کردیم این مسأله ما دو اشکال دارد.

دو اشکال مذکور:

۱. شک بین دو و سه: بناء را بر سه گذاشته و باید نقص احتمالی را با یک رکعت نماز احتیاط علاج کند.

۲. «هل ما بِیَده» جزء فريضه هست یا جزء نماز احتیاط است؟ در این مشکل که شما فرمودید علم اجمالي است لذا یا باید نماز احتیاط بخواند و یا نماز باطل است، ما این تخییر یا دو شِق کردن را قبول نداریم؛ زیرا نماز احتیاط را باید حتماً بخواند.

به عبارت فنّی تر علم اجمالي مُنْحل می شود بین علم به وجوب امتثال نماز احتیاط و شک بدوی به این که آیا نماز را باید إعاده کند یا خیر.

بنابراین بین دو اشکال فرق است.

نکته: مثال برای محاسبه ی احتمالات: فرض کنیم دَه شماره را روی دَه گوی نوشته ایم و درون یک کیسه ای ریخته ایم و می خواهیم این گوی های شماره گذاری شده را به ترتیب از یک تا دَه از کیسه بیرون بیاوریم. اگر این طور بخواهیم این کار بسیار محاسبه اش سخت است! هر سری که این گوی ها را از کیسه به نیّت ترتیب بیرون می آوریم احتمال خطاء بالاتر و بالاتر می رود.

مكلّف نماز مغرب را خوانده و در حالت ایستاده قرار دارد و نمی دارند الآن در حال خواندن رکعت چهارم مغرب است یا رکعت اوّل نماز عِشاء می باشد!

مسأله دَهُم از مسائل علم اجمالي از مسائل علم اجمالي در کتاب عُرْوَة الوُثْقَى:

«إذا شک أنّ رَكْعَتَ الّتي بِيَده رابعةُ المَغْرِب أو أنّه سَلَّمَ على الثّلاث و هذه أُولى العِشاء، فإن كان بعد الرّكوع، بَطَلَتْ و وَجَبَ عليه إعادةُ المَغْرِب، و إن كان قَبْلَه يَجْعَلُها مِن المَغْرِب و يَجْلُس و يَتَشَهَّد و يُسَلِّم ثُمّ يَسْجُد سَجْدتي السَّهْو لكلّ زيادَةٍ مِن قوله بِحولِ الله و للقيام و للتّسبيحات احتياطاً و إن كان في وُجوبِها إشكالٌ مِن حيثُ عدمِ عِلْمه بحصول زيادَةٍ في المَغْرِب»[1] .

صُوَر مسأله:

الف) هنوز به رکوع نرفته (تا جای اصلاح باقی باشد):

مرحوم سیّد یزدی (ره): مکلّف باید قیام را بشکند و بنشیند و بعد باید تَشَهُد را بخواند و نماز را تمام کند. و در نهایت سه سجده ی سَهْو برای قیام زیادی، برای کلمه ی زیادی "بحول الله" و برای «تسبیحات أربعة» بجا بیاورد؛ علّت این حُکم این است که اگر بخواهیم این نماز را به حساب خدا بگذاریم، باید تلاش کنیم نماز صحیح باشد و کاری کنیم که نماز را إعاده نکنیم به حُکم برخی از روايات.

بعد ایشان در وجوب سه سجده ی سَهْو تردید می کنند و می فرمایند این حُکم جای بحث دارد؛ زیرا سجده ی سَهْو در جایی است که مکلّف چیز زیادی را در نماز ایجاد کند‌ ولی در ما نحن فیه معلوم نیست مکلّف این زیادی را انجام داده باشد؛ چون احتمال دارد این نماز او نماز عِشاء باشد و اين نماز عِشاء او هم به دلیل عدم نیّت نماز عِشاء، باطل است.

اشکال: این راه موجب «مخالفة إحتمالیّة» می شود اگر جزء نماز عِشاء بوده باشد. شما که می فرمایید این قیام را بشکند شاید این نماز عِشاء بوده.

راه دیگری نیز هست‌. به این نحو که مکلّف آن را بدون شکستن قیام، به عنوان نماز عِشاء تمام کند و بعد نماز مغرب را بخواند و بعد دوباره نماز عِشاء را إعاده کند! امّا باز هم در اینجا مخالفت احتمالی هست. بنابراین ترجیحی برای این دو احتمال ذکر شده نیست؛ هر چند معمولاً در رساله ها به دلیل أسْهَل بودن، احتمال مرحوم سیّد یزدی (ره) را مرقوم کرده اند.

ب) به رکوع رفته:

فقهاء فرموده اند در این صورت این نماز قابل علاج نیست؛ زیرا اگر آن را به عنوان مغرب قرار دهد، زیادی رُکن لازم می آید. اگر به عنوان عِشاء قرار دهد، نیّت روشن نیست. بنابراین اين نماز قابل اصلاح نیست.

نکته: مرحوم سیّد یزدی (ره) بحث صورت دوم را بر صورت اوّل مقدّم کرده.

مرحوم خویی (ره) نظر خاصّی دارد. ایشان می فرماید این نماز را می توان به عنوان مغرب درست کنیم که ان شاءالله در جلسه ی آینده آن را بيان خواهیم کرد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo