< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ موسوی

1402/08/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: روایات وارده در مورد ترک سهوی طواف نساء

اما روایاتی که در این رابطه وارد شده‌اند بر چهار صنف هستند که مورد بررسی قرار می دهیم:

     روایاتی که بر جواز استنابه به نحو مطلق دلالت می کنند:

    1. صحیحه معاویة بن عمار از امام صادق علیه السلام

وعن الحسين بن سعيد، عن حماد بن عيسى، عن معاوية بن عمار قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن رجل نسي طواف النساء حتى يرجع إلى أهله، قال: يرسل فيطاف عنه، فان توفي قبل أن يطاف عنه فليطف عنه وليه.[1]

    2. خبری که ابن ادریس ره در آخر سرائر از نوادر بزنطی از حلبی از امام صادق نقل کرده‌اند

محمد بن إدريس في (آخر السرائر) نقلا من نوادر أحمد بن محمد بن أبي نصر البزنطي، عن الحلبي، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: سألته عن رجل نسي طواف النساء حتى رجع إلى أهله، قال: يرسل فيطاف عنه، وإن مات قبل أن يطاف عنه طاف عنه وليه، قال: وسمعته يقول: من اعتمر من التنعيم قطع التلبية حين ينظر إلى المسجد.[2]

موضوع این دو حدیث، نسیان طواف نساء تا زمان رجوع به اهل است و صورتی را که در مکه یا در مسیر بازگشت به اهل و یا جای دیگر متذکر شود، شامل نیست، البته از نظر قدرت یا عدم قدرت بر رجوع و اراده یا عدم اراده حج در سال بعد، اطلاق ثابت است.

     روایاتی که بر لزوم شربِ خود شخص دلالت می کنند:

     صحیحه معاویة بن عمار از امام صادق علیه السلام

وباسناده عن الحسين بن سعيد، عن صفوان وفضالة، عن معاوية بن عمار، عن أبي عبد الله، عليه السلام قال: سألته عن رجل نسي طواف النساء حتى يرجع إلى أهله، قال: لا تحل له النساء حتى يزور البيت، فان هو مات فليقض عنه وليه أو غيره، فأما ما دام حيا يصلح أن يقضى عنه، وإن نسي الجمار فليسا بسواء إن الرمي سنة، والطواف فريضة.[3]

صدر این روایت بر لزوم مباشرت دلالت دارد، اما ذیل آن (يصلح)، نه در ظهور در کراهت دارد تا قرینه بر حمل صدر روایت بر کراهت شود و نه ظهور در حرمت دارد تا مؤکّد صدر روایت شود. بلکه ظهور در جامع بین حرمت و کراهت (یعنی مرجوحیّت) دارد فلذا وجهی برای رفع صدر روایت نداریم.

     روایاتی که بین اراده حج در آینده و عدم اراده آن، تفصیل قائل شده‌اند:

     صحیحه معاویة بن عمار از امام صادق علیه السلام

محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن معاوية بن عمار عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قلت له: رجل نسي طواف النساء حتى رجع إلى أهله، قال: يأمر من يقضى عنه إن لم يحج، فإنه لا تحل له النساء حتى يطوف بالبيت.[4]

محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن معاوية بن عمار، قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: رجل نسي طواف النساء حتى دخل أهله قال: لا تحل له النساء حتى يزور البيت، وقال: يأمر من يقضى عنه إن لم يحج، فان توفي قبل أن يطاف عنه فليقض عنه وليه أو غيره. [5]

مراد از عبارت " إن لم يحج" عدم تمکن از حج نیست بلکه به معنای کسی است که اراده انجام حج در آینده را ندارد وگرنه لازم است خودش به نحو مباشرتی طواف نساء ترک شده را انجام دهد.

     روایاتی که بین تمکن از رجوع و عدم تمکن از آن تفصیل داده‌اند:

     صحیحه معاویة بن عمار از امام صادق علیه السلام

وعنه، عن محمد بن أبي عمير، عن معاوية بن عمار، عن أبي عبد الله عليه السلام في رجل نسي طواف النساء حتى أتى الكوفة، قال: لا تحل له النساء حتى يطوف بالبيت، قلت: فإن لم يقدر؟ قال: يأمر من يطوف عنه.[6]

ظاهر این است که کوفه وطن ناسی طواف بوده نه این‌که در مسیر باشد و ظاهر صدر حدیث این است که مباشرت لازم است و معاویةبن عمار نیز چون چنین معنائی را فهمیده حکم صورت عدم قدرت بر عود را پرسیده و جواب دریافت کرده.

روشن است که مراد از قدرت، قدرت عرفی، و مراد از عدم قدرت، عجز عرفی است که با قدرت اجتماع پیدا می کند بنابراین مدلول این روایت، تفصیل است بین کسی که به آسانی می تواند اقدام به طواف نساء کند و بین کسی که چنین اقدامی بر او مشقت وارد و نائب می گیرد، این روایت، شاعدی برای جمع بین دو صنف اول است لذا صنف اول را بر کسی که عرفاً عاجز است و صنف دوم را بر کسی که عرفاً قادر است حمل می کنیم.

در مورد صنف سوم هم می گوئیم: غالباً کسی که قدرت اراده حج را در آینده دارد و کسی که قدرت ندارد چنین اراده ندارد.

از آنچه گذشت روشن می شود که فرمایش حضرت امام خمینی ره از متانت برخوردار است که فرمود: فإن تمكّن من الرجوع بلا مشقّة يجب، وإلّا استناب فيحلّ له النساء بعد الإتيان[7] .

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo