< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ‌موسوی

99/09/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الحج/الطواف /توقف پایان هر شوط-کعبه در طواف سمت راست باشد

 

مسألة 7: لا يجب الوقوف في كل شوط، و لا يجوز ما فعله الجهال من الوقوف و التقدم و التأخر بما يوجب الوهن على المذهب. [1]

در این مسأله در صدد بیان این نکته هستیم که چون طواف یک عمل مرکبی است که از هفت شوط تشکیل شده است، یک نیت برای مجموع عمل کفایت می‌کند و اما توقف در پایان هر شوطی، اگر برای استراحت مختصر و یا صرف شمارش اشواط باشد، اشکالی ندارد وگرنه وجهی ندارد بلکه چه بسا اگر طولانی باشد موجب اختلال در موالات می‌شود.

اما تقدم و تأخری که گاهی طائف در پایان هر شوط انجام می‌دهد تا از ابتداء حجرالاسود، شوط بعدی را نیت نماید، نه تنها ضرورتی ندارد بلکه چه بسا ممکن است موجب زیادی طواف شده و لطمه به عمل واحد وارد می‌کند.

اگر طواف کننده قصد دارد طواف را با احتیاط همراه کند می‌تواند فقط در آغاز شوط اول از طواف، اندکی قبل از حجرالاسود بایستد (از باب مقدمه علمیه) و نیت طواف نموده و از همانجا حرکت کند و تمام بدنش، از محاذات حجرالاسود عبور کند (وآن مقدار قلیل را لغو به حساب آورَد نه جزء طواف) و نیز در آخر طواف و در پایان شوط هفتم، اندکی از حجرالاسود بگذرد و نیت‌اش این باشد که مقدار زائد لغو بوده و در محاذات حجر، طواف پایان یابد.

الثالث- الطواف على اليسار بأن تكون الكعبة المعظمة حال الطواف على يساره.[2]

انجام طواف بر سمت چپ (در حال طواف، کعبه در سمت چپ طائف قرار گیرد) مورد اجماع فقهای شیعه و اکثر ائمه مذاهب اربعه است، لذا برای روشن شدن جایگاه این مسأله در بین فقهاء، به برخی از کلمات آنها اشاره می‌کنیم.

شیخ ره در کتاب "الخلاف" می‌فرماید:

إذا طاف منکوسا ــ و هو أن یجعل البیت علی یمینه ــ فلا یُجزیه، و علیه الاعاده، و به قال الشافعی؛ و قال ابوحنیفه: إن أقام بمکة أعاده و إن عاد الی بلده جبره بدم... در ادامه نیز میفرماید: لا خلاف فی أنّ النّبیّ صلی الله علیه وآله فعل ما قلناه و قد قال: "خذوا عنّی مناسککم" فمن خالفه لا یُجزیه. [3]

ابن رشد در کتاب "بدایة المجتهد" می‌گوید:

و الجمهور مُجمِعون علی أنّ صفة کل طواف واجبا کان أو غیر واجب یجب أن یُبتدء من الحجر الاسود، فان استطاع أن یُقبله قبله أو یلمسه بیده و یقبلها إن أمکنه، ثم یجعل البیت علی یساره و یمضی علی یمینه و یطوف سبعة اشواط یرمل فی الثلاثه الاشواط الاُوَل ثم یمشی فی الاربعة.[4]

علامه ره در کتاب المنتهی می‌فرماید:

یجب أن یطوف علی یساره بأن یجعل البیت عن یساره و یطوف عن یمین نفسه، فإن عکس الطواف بأن جعل البیت عن یمینه و طاف عن یساره لم یُجزئه و وجب علیه الاعادة، و به قال الشافعی و مالک و احمد بن حنبل؛ و قال ابوحنیفه: یصح طوافه و یعید مادام بمکة، فإن خرج الی بلده لزمه الدم.[5]

مرحوم علامه پس از بیان نظر خود و ذکر نظریه ائمه مذاهب اربعه اهل سنت، تأسی به نحوه عمل پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله را دلیل چنین مطلبی قرار داده و بر فعل آن حضرت صلی الله علیه وآله که بخشی از سنت به حساب می‌آید استدلال نموده است؛ زیرا آنگونه که نقل شده است پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه وآله به کیفیت مذکور، طواف انجام داده است و بر مسلمانان لازم است در انجام مناسک از آن حضرت صلی الله علیه وآله پیروی نمایند.

و به نظر می‌رسد که با وجود اجماع و نقل کیفیت عمل پیامبرصلی الله علیه وآله نیازی به اقامه دلیل نیست.

 


[5] المنتهی، ج10، ص320.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo