< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ‌موسوی

99/10/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الحج/الطواف /ادامه بحث حجر اسماعیل در طواف

 

فرع دوم: فلو طاف من داخله أو على جداره بطل طوافه و تجب الإعادة، و لو فعله عمدا فحكمه حكم من أبطل الطواف عمدا كما مرّ، و لو كان سهوا فحكمه حكم إبطال الطواف سهواً.[1]

روشن شد اگر طائف، حجر اسماعیل علیه السلام را داخل در طواف نکند یعنی به جای اینکه از بیرون حجر حرکت کند طواف را از داخل حجر اسماعیل علیه السلام یا از روی دیوار آن انجام دهد، طوافش باطل خواهد شد؛ زیرا مأتی‌به با مأمور‌به مطابقت نمی‌کند.

منتهی چون طواف، واجب رکنی در حج و عمره است لذا حکم عامد و ساهی با هم فرق می‌کند هر چند طواف در هر دو صورت باطل است، لذا اگر عمدا طواف عمره‌اش را ابطال نماید، در صورتی که فرصت کافی برای انجام طواف و بقیه اعمال عمره را داشته باشد و بتواند با انجام آنها وقوف در عرفات را در روز نهم ذیحجه ادراک نماید، باید چنین کاری بکند وگرنه لازم است از حج تمتع به حج إفراد عدول کند همانگونه که در مسأله اول گذشت اما در صورتی که طواف عمره تمتع را سهوا ابطال نماید، اتیان آن در هر زمانی که امکان داشته باشد واجب است بنابراین اگر به وطن خود برگشته و بدون مشقت می‌تواند به مکه مراجعت کرده و طواف کند باید این کار را بکند وگرنه لازم است برای انجام طواف نائب بگیرد.

فرع سوم: و لو تخلف في بعض الأشواط فالأحوط إعادة الشوط، و الظاهر عدم لزوم إعادة الطواف و إن كانت أحوط.[2]

درصورتی که طائف یک شوط از طواف را مختصر کند و از داخل حجر اسماعیل علیه السلام انجام دهد و آن را در طواف داخل نکند، نیازی به اعاده تمام طواف نیست بلکه آنچه واجب است، اعاده نمودن همان شوط است واین حکمی که از صریح یا ظاهر برخی از روایات استفاده می‌شود به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:

1ــ صحیح حلبی از امام صادق علیه السلام

(17940) ح1: محمد بن الحسن باسناده عن موسى بن القاسم، عن صفوان و ابن أبي عمير، عن ابن مسكان، عن الحلبي، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قلت: رجل طاف بالبيت فاختصر شوطا واحدا في الحجر، قال: يعيد ذلك الشوط.[3]

این روایت بر لزوم اعاده خود آن شوطی که اختصار در آن واقع شده است، تصریح دارد و با استفاده از این صحیحه میتوان ابهام موجود در برخی از روایات را برطرف نمود کما اینکه احتمال اعاده نمودن مقداری که به سبب رفتن در حجر ، ترک شده است در این صحیحه وجود ندارد.

2ــ روایت صدوق از ابن مسکان

و رواه الصدوق بإسناده عن ابن مسكان مثله إلا أنه قال: يعيد الطواف الواحد .[4]

ظاهرش اراده همان یک شوط است البته از باب اینکه اسم کل (طواف) را بر جزء (شوط) گذاشته است، به نظر می‌رسد که این روایت همان صحیح حلبی است که اسم حلبی در سند صدوق افتاده است.

3ــ حدیث حفص ابن البختری از امام صادق علیه السلام

ح2: محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن حفص بن البختري، عن أبي عبد الله عليه السلام في الرجل يطوف بالبيت فيختصر في الحجر، قال: يقضي ما اختصر من طوافه.[5]

البته هر چند دو احتمال در این حدیث وجود دارد:

الف ـ مراد از "ما"ی موصوله در (ما اختصر) شوطی از طواف باشد و حرف جرّ "مِن" در (من طوافه) به معنای تبعیض باشد.

ب ـ مراد از "ما"ی موصوله مقداری از طواف باشد که به سبب دخول در حجر اسماعیل علیه السلام انجام نداده است و"مِن جاره" بیانیه باشد.

ولی به نظر می‌رسد که احتمال اول به قرینه صحیحه، ترجیح داده می‌شود، گذشته از اینکه اکتفا نمودن به مقداری که به سبب دخول در حجر اسماعیل علیه السلام ترک نموده است، بعید به نظر می‌رسد؛ زیرا لازمه‌اش عدم رعایت ترتیب در اجراء یک شوط خواهد بود.

4ــ مکاتبه ابراهیم بن سفیان با امام رضا علیه السلام

ح4: و بإسناده عن الحسين بن سعيد، عن إبراهيم بن سفيان قال: كتبت إلى أبي الحسن الرضا عليه السلام امرأة طافت طواف الحج فلما كانت في الشوط السابع اختصرت و طافت في الحجر و صلت ركعتي الفريضة و سعت و طافت طواف النساء ثم أتت منى، فكتب عليه السلام: تعيد. أقول: و يأتي ما يدل على ذلك.[6]

هرچند این حدیث به جهت احتمال بین اعاده همان شوط و اعاده طواف، از اجمال برخوردار است ولی به قرینه صحیحه حلبی رفع اجمال نموده و آن را بر اعاده همان شوط حمل می‌کنیم.

 


[1] . تحریرالوسیلة، ج1، ص433.
[2] . همان.
[3] . الوسائل، ج9، باب31 ازابواب الطواف، ح1، ص432.
[4] . همان، ذیل حدیث1.
[5] همان، ح2، ص432.
[6] . همان، ح4.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo