درس تفسیر استاد مهدی زمانیفرد
99/08/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع:تفسیر
محور ششم: بحث تأویل:
1_ معنای لغوی تاویل: ) رجوع، از ماده "اَول" گرفته شده و تاویل به معنی ارجاع (میگوییم تاویل خواب یعنی ما پیش شخصی خواب را تعریف میکنیم و این شخص خواب را برمیگرداند به حقیقت و واقعیت خودش)
2_ معنای اصطلاحی یعنی قرآنی:
۴ نظریه:
الف) مراد از تاویل، تفسیر مربوط به آیات متشابه است
ب) تاویل، یعنی معنایی که مخالف ظاهر آیه باشد به عبارتی تأویل در برابر تفسیر است.
ج) مراد از تاویل، معانی متلازم یک آیه یعنی ما در آیات معانی داریم که هر کدام با هم تلازم پیدا میکنند (یعنی لایههای مختلف) مثلاً اقیموا الصلاة معنای اولیهای دارد که همان نماز خارجی است بعد میگوییم این نماز، تأویل هم دارد یعنی لازمهای دارد یعنی بگوییم در اینجا معنای أقیمو الصلاة ، صرفِ عمل خارجی نیست بلکه مراد، حالت نورانیتی است که به دنبال نماز کامل، در نفس نمازگزار ایجاد میشود.
د) تاویل، از سنخ مفاهیم و معانی نیست. (تفسیر از سنخ مفاهیم و معانی است که در ذهن جای میگیرد اما تأویل این طور نیست) تأویل عبارت است از حقیقت خارجی ( نه وجود ذهنی) که این آیه قرآن، مستند به آن وجود خارجی است و با آن وجود خارجی برمی گردد. مثلاً آیات قرآن یا به صورت انشایی یا اخباری. انشایی مانند تکالیف شرعی که این تکالیف شرعی ۱ حقیقت خارجی دارند که به او برمیگردد (منظور از حقیقت خارجی، مصالح و مفاسد است) . پس تأویل آیات انشایی همان وجود خارجی مصلحت و مفسده است.
اگر آیات، اخباری باشد ۳ بخش است: اخبار از گذشته، حال، آینده. اخبار از گذشته، تأویل آن، همان واقعیت خارجی است که در خارج، اتفاق افتاده و این آیه آن را برای ما بیان میکند. اگر مربوط به زمان حال باشد مثلاً آیاتی که هنگام جنگهای پیامبر نازل میشد تأویل آن همان واقعه خارجی است اگر مربوط به آینده است مثلاً قیامت تأویل آن همان وجود های خارجی است که بعداً قرار است اتفاق بیفتد. (۳ قول اول تأویل را از جنس وجود ذهنی میداند اما قول چهارم تأویل را از جنس وجود خارجی میداند(
نظر استاد: هر ۴ نظر دارای اشکال است اشکال قول اول: لازمه این قول آنست که همه آیات قرآن، تاویل نداشته باشد درحالیکه بعداً روشن میشود که همه آیات قرآن، دارای تأویل است و اختصاص به آیات متشابه ندارد.
اشکال قول دوم: اولاً لازمه این قول آنست که تأویل مربوط به بعضی از آیات قرآن باشد ثانیاً این بیان مخالف فصاحت و بلاغت است چطور خدا در قرآن آیاتی ذکر میکند که خلافش اراده شده و قرینهای هم در اینجا نمیگذرد. اشکال قول سوم: این نکته صحیح است که قرآن از نظر معانی و مفاهیم، لایههای مختلفی دارد ولی این تاویل نیست چون تاویل از سنخ مفاهیم نیست بلکه از سنخ وجود خارجی و حقیقی است که آیات قرآن با آن وجود عینی و حقیقت خارجی برمیگردد.
اشکال قول چهارم: نقطه قوت این قول آن است که درست فهمیده که تاویل از سنخ وجود ذهنی و مفاهیم نیست و از سنخ حقیقت خارجی است اما اشکالش این است که حقیقت خارجی را درست تحویل نداده. در معرفی حقیقت خارجی اشتباه کرده زیرا میگفت آیاتی که اخباری است و مربوط به وقایع گذشته میگفت تأویل این آیات عبارت است از همان وقایعی که در زمان گذشته اتفاق افتاده خب اینجا ۲ اشکال است اولاً آن واقعهای که در خارج اتفاق افتاده اینجا حکایت است نه تأویل. (حکایت یعنی قضیهای اتفاق افتاده و ما دادیم نقل میکنیم) اما تأویل جایی است که یک حقیقت خارجی باشد که ریشه و اصل باشد و آن مطلب به آن ریشه و اصل برگردد. ثانیاً با آیه تطبیق نمیکند چون آیه میگوید تأویل آیات را فقط خدا و راسخون میدانند. خوب وقایع گذشته به غیر از خدا و رسول خدا، کسانی هم که در گذشته بودن این حوادث را میدانستند.
یا مثلاً در آیات انشایی که بحث مصلحت و مفسده می شود خب خیلی از این مصلحت و مفسده ها مردم عادی هم می توانند بفهمند.