درس تفسیر استاد مهدی زمانیفرد
99/12/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع:تفسیر
ادامه جهت چهارم: نکات تفسیری:
۲-تفسیر " یوم تجد کل نفس"
۲ مطلب: الف) علم انسان به اعمال خود در روز قیامت علم حضوری است نه حصولی (علم حصولی به علومی گفته میشود که از طریق ذهن و صورتهای ذهنی برای انسان حاصل میشود. علم حصولی علوم مفهومی هستند یعنی ذهنی هستند و ما با ۱ سلسله مفاهیم اشیا را شناسایی میکنیم. علم حضوری یعنی حقیقت آن شیء را با قطع نظر از مفهوم در درون خودمان مییابیم مثل گرسنگی یا خوشحالی که حقیقت و واقعیت آن را در درون خودمان احساس میکنیم) حال در روز قیامت انسان مثلاً حقیقت نماز را در درون جان خود مییابد و اگر گناهی کرده همچنین.
آیه نمیگوید " تعلم"بلکه میگوید" تجد" و بعد میگوید "محضرا" یعنی خود آن شئ را حاضر مییابد نه مفهوم آن را (یعنی انسان در قیامت، خودش را در همان جلسه گناه یا ثواب مییابد نه اینکه فیلمش را نشان دهند وقتی انسان بالا میرود احاطه به تمام زمانها پیدا میکند گذشته، حال، آینده. انسان در قیامت سعه وجودی پیدا میکند)
ب) مسئله تجسم اعمال؛ در دنیا، کیفر و پاداش جدای از اعمال است. عمل ۱ چیز است اما کیفر و پاداش چیز دیگر اما در آخرت جزای انسان خود عمل انسان است این را میگوییم تجسم اعمال یعنی اعمال ما ۱ ظاهری دارد و ۱ باطنی دارد. ۱ ملکی دارد و ۱ ملکوتی دارد و همین نماز ۱ ملکوتی دارد بسته به اینکه انسان چقدر حضور قلب دارد، خشوع دارد… همه اینها آن ملکوت را تشکیل میدهند اما بعضی مفسران که متوجه این مطلب نشدند گفتند در اینجا جزا در تقدیر است "جزاء ما عملت من خیر محضرا" و حالآنکه بیان شد که جزا، نفس عمل است یعنی عمل ما باطن و ملکوتی دارد. یعنی در قیامت چهره ملکوتی عمل انسان منکشف میشود الان هم هست ولی ما نمیتوانیم ببینیم (مگر اولیای خدا باشد)
۳-تود لو ان بینها و بینه ...: آرزویی برآورده نشدنی دوزخیان وقتی چهره ملکوتی عمل را میبینند علامه: علیالقاعده کسی که چهره زشت ملکوتی عمل خود را میبیند باید دوست داشته باشد که آن عمل را نبیند نه اینکه بخواهد ۱ فاصله زیادی باشد. وجهش این است که در قیامت انسان میفهمد که عملش فانیشدنی نیست (مثل مجرمی که میداند حکمش اعدام است اما دوست دارد که این حکم به تاخیر بیفتد)