< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد عباسعلی زارعی سبزواری

1401/10/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث علم اصول/طرق ایصالی الفاظ، افعال و تقاریر صادره از شارع /ادله عدم وقوع تحریف

 

ادامه مبحث دوّم: ادلّه عدم وقوع تحریف به معنای ششم

بیان شد آنچه در مقام اعتبار سنجی کتاب الله مطرح می باشد آن است که ثابت شود آنچه به تواتر برای ما نقل شده و به عنوان کتاب الله در دسترس ما می باشد، بدون کم و کاست همان کتاب اللّهی است که از جانب خداوند متعال نازل شده است بدون اینکه هیچگونه تحریف مضرّی راجع به آن صورت پذیرفته باشد؛ لذا لازم است بحث از عدم تحریف قرآن کریم ذیل چند مبحث پی گیری شود. مبحث اوّل یعنی معانی تحریف گذشت و بیان شد تنها معنایی از تحریف که موجب تضعیف اعتبار طریقیّت قرآن کریم شده و وقوع آن مورد اختلاف فقهاء قرار گرفته است، معنای یعنی نقص مضرّ در قرآن کریم می باشد. کلام در مبحث دوّم یعنی بیان ادلّه عدم وقوع تحریف به معنای ششم در قرآن کریم بود که در این زمینه دلیل اوّل یعنی آیه حفظ بیان گردیده و مورد نقد و بررسی قرار گرفت و نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که دلالت این آیه شریفه بر عدم تحریف به نقیصه در قرآن کریم، تمام می باشد.

در ادامه به بیان دلیل دوّم یعنی آیه عدم اتیان باطل در کتاب خواهیم پرداخت.

استدلال دوّم: آیه عدم اتیان باطل

بسیاری از مفسّرین برای اثبات عدم تحریف در قرآن کریم به دو آیه شریفه ﴿فإنّه لکتابٌ عزیز﴾[1] *﴿لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه، تنزیلٌ من حکیمٍ حمید﴾[2] استدلال نموده اند.

تقریب استدلال آن است که تعبیر «لا یأتیه الباطل» در این آیه شریفه، نفی طبیعت می باشد و از آنجا که نفی طبیعت، مفید عموم است، لذا این آیه شریفه به عموم خود دلالت بر نفی راه یافتن باطل به صورت مطلق در کتاب الله خواهد داشت از جمله تحریف به نقیصه.

توضیح مطلب آن است که مفسّرین در خصوص کلمه «باطل» و معنای آیه شریفه، چهار احتمال مطرح نموده اند:

 

احتمال اوّل اینکه هیچ کسی نمی تواند حقائق قرآن را نه در زمان نزول قرآن و نه در آینده باطل نماید؛

احتمال دوّم آنکه معارف، قوانین و اخبار مطرح در قرآن کریم، هیچ تعارضی با یکدیگر نداشته و نه در زمان نزول قرآن و نه در آینده، هیچ تنافی میان آنها کشف نخواهد گردید؛

احتمال سوّم اینکه مقصود از کلمه باطل، شیطان بوده و آیه شریفه دلالت بر آن دارد که شیطان، نه در زمان نزول قرآن کریم و نه بعد از آن به قرآن راه پیدا نکرده و نمی تواند قرآن را از آنچه که هست، منحرف نماید؛

و احتمال چهارم آنکه راه تحریف در قرآن کریم چه به زیاده و چه به نقیصه مسدود بوده و حتّی در آینده نیز تحریف قرآن روی نخواهد داد.

ولی همانطور که گذشت، از آنجا که تعبیر «لا یأتیه الباطل» در این آیه شریفه، نفی طبیعت بوده و نفی طبیعت مفید عموم می باشد، احتمالات مذکور در کلام مفسّرین صرفاً از قبیل بیان مصداق می باشد و لذا آیه شریفه دلالت بر نفی باطل به تمامی این معانی چهار گانه از جمله معنای چهارم داشته و به عموم خود وقوع تحریف به نقیصه در قرآن کریم را نفی خواهد نمود.

در خصوص استدلال به این آیه شریفه هم دو شبهه مطرح است که پاسخ از آنها برای اثبات تمامیّت استدلال به این آیه لازم می باشد:

شبهه اوّل همان شبهه دوّم مذکور در آیه حفظ یعنی دوری بودن استدلال به این آیه بود که اصل شبهه و پاسخ از آن از مطالب مذکور در بیان اصل شبهه و پاسخ از آن در آیه حفظ روشن بوده و نیازی به تکرار آن وجود ندارد؛

و امّا شبهه دوّم[3] آن است که گفته شود این آیه اساساً دلالت بر احتمال چهارم یعنی عدم وقوع تحریف به زیاده و یا نقیصه در قرآن کریم ندارد، بلکه در صدد بیان احتمال دوّم یعنی صیانت از وقوع تناقض در احکام قرآنی و وقوع کذب در اخبار قرآنی می باشد؛ دلیل بر این مدّعی نیز یکی روایتی است که در تفسیر علی بن ابراهیم قمی از امام باقر (ع) نقل شده است که می فرمایند: «لا یأتیه الباطل من قبل التوراة و لا من قبل الانجیل و الزبور و لا من خلفه ای لا یأتیه من بعده کتابٌ یبطله»[4] که دلالت بر عدم وقوع تناقض در احکام قرآن دارد و دیگری روایتی که مرحوم طبرسی در مجمع البیان از امام صادق و امام باقر علیهما السلام نقل کرده اند که می فرمایند: «لیس فی اخباره عمّا مضی، باطلٌ و لا فی اخباره عمّا یکون فی المستقبل باطلٌ»[5] که دلالت بر عدم وقوع کذب در اخبار قرآنی دارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo