< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد عباسعلی زارعی سبزواری

1401/10/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث علم اصول/طرق ایصالی الفاظ، افعال و تقاریر صادره از شارع /ادله عدم وقوع تحریف

 

ادامه استدلال دوّم: دلالت آیه عدم اتیان باطل

بیان شد اگرچه چهار احتمال در معنای آیه عدم اتیان باطل وجود دارد که یکی از آنها نفی وقوع تحریف به زیاده و نقیصه در قرآن کریم می باشد، ولی از آنجا که این آیه شریفه با تعبیر «لا یأتیه الباطل»، نفی طبیعت نموده و نفی طبیعت دلالت بر عموم دارد، لذا به عموم خود دلالت بر نفی باطل به همه معانی چهار گانه از جمله تحریف به زیاده و نقیصه در قرآن کریم خواهد داشت.

گذشت که در نقد استدلال به این آیه شریفه دو شبهه مطرح شده است. شبهه اوّل یعنی شبهه دور بیان شده و پاسخ آن ذکر گردید. بحث در شبهه دوّم بود یعنی اینکه روایات منقول در برخی تفاسیر مثل تفسیر علی بن ابراهیم قمی و تفسیر مجمع البیان دلالت بر آن خواهد داشت که مراد از این آیه شریفه، احتمال چهارم یعنی عدم وقوع تحریف به زیاده یا نقیصه در قرآن کریم نبوده و بلکه مراد از آن، احتمال دوّم یعنی عدم وقوع تناقض در احکام قرآن و عدم وقوع کذب در اخبار قرآن می باشد.

در ادامه به بیان پاسخ محقّق خویی «رحمة الله علیه» از این شبهه و سپس به بیان دلیل سوّم بر عدم تحریف قرآن کریم به نقیصه یعنی آیات إحکام کتاب خواهیم پرداخت.

بیان پاسخ محقّق خویی «رحمة الله علیه» از شبهه دوّم

اگرچه روایات منقول از تفسیر علی بن ابراهیم و تفسیر مجمع البیان دلالت بر آن دارد که این آیه شریفه، دلالت بر صیانت کتاب الله از تناقض در احکام و کذب در اخبار می نماید، لکن دلالت بر حصر صیانت مدلول این آیه شریف در خصوص صیانت از تناقض در احکام و کذب در اخبار نمی نماید تا با دلالت این آیه بر عدم وقوع باطل در قرآن کریم، منافات داشته باشد، به خصوص که روایات دالّ بر عدم اختصاص معانی قرآن به مورد یا عصری خاصّ می تواند مؤیّد بر دلالت آیه شریفه بر عدم وقوع تمامی اقسام تحریف در قرآن کریم در تمامی اعصار باشد.

 

بنا بر این دلالت این آیه شریفه به اطلاق خود بر وقوع تحریف در قرآن کریم تمام می باشد، خصوصاً که «عزّت» در تعبیر «انّه لکتابٌ عزیز» مقتضی مصون بودن کتاب از هر گونه تغییر بوده و تخصیص باطل در این آیه شریفه به خصوص تناقض در احکام وکذب در اخبار، با عمومیّت مفاد عزّت تناسبی ندارد.[1]

استدلال سوّم: آیات إحکام

دلیل سوّم بر عدم وقوع تحریف به نقیصه در قرآن کریم، دو آیه از قرآن کریم است که برخی به صیغه معلوم دلالت بر إحکام آیات قرآن توسّط خداوند و برخی دیگر به صیغه مجهول دلالت بر إحکام بخشیده شدن آیات قرآن دارد. آیه اوّل، آیه اوّل سوره مبارکه هود است که می فرماید: ﴿کتابٌ أُحکِمَت آیاتُه، ثمّ فصِّلت من لدن حکیمٍ خبیر﴾[2] و آیه دوّم، آیه پنجاه و دوم سوره حج است که می فرماید: ﴿و ما ارسلنا من قبلک من رسولٍ و لا نبیٍّ الّا اذا تمنّی، القی الشیطان فی أُمنیَّته، فینسخ الله ما یلقی الشیطان، ثمّ یُحکِم الله آیاته و الله علیمٌ حکیم﴾.[3]

بررسی دلالت این دو آیه نیازمند مطرح شدن کلمات مفسّرین در تفسیر این دو آیه شریفه می باشد.

شیخ طوسی «رحمة الله علیه» در تفسیر تبیان پیرامون معنای «أُحکِمَت» سه وجه مطرح می نمایند. یکی از این وجوه را از قُتاده نقل می نماید که در تفسیر «أُحکِمَت» می فرمایند: «أُحکِمَت آیاته من الباطل» و در معنای إحکام می فرمایند: «الإحکام منع الفعل من الفساد»[4] و سپس خود مرحوم شیخ طوسی در مقام تعریف «حکمت» می فرمایند: «الحکمة المعرفة بما یمنع الفعل من الفساد و النقص»[5] .

شیخ طبرسی در تفسیر مجمع البیان در معنای «أُحکِمَت» پنج وجه ذکر و در مقام بیان وجه پنجم که علی الظاهر متمایل به آن می باشند می فرمایند: «أُتقِنَت آیاته، فلیس فیها خللٌ و لا باطلٌ، لإنّ الفعل المحکَم، ما قد اتقنته فاعله حتّی لا یکون فیه خللٌ».[6]

ابو الفتوح رازی در روض الجنان می نویسد: « «کتابٌ أُحکِمَت آیاته» و معنا آن است که آیاتش جمله محکم است چنانکه نقصی بر او راه نیابد و متناقض نشود و شبهه ملحدان و اصحاب اباطیل بر او متطرّق نشود چنانکه گفت: «لا یأتیه الباطل من بین یدیه و من خلفه» ».[7]

 

زمخشری در کشّاف می نویسد: «أُحکِمَت آیاته: نُظِّمَت نظماً رصیناً محکماً لا یقع فیه نقصٌ و لا خللٌ کالبناء المحکم المرصف».[8]

نظیر عبارت کشّاف را طبرسی در جوامع الجامع[9] ذکر نموده است.

فخر رازی در مفاتیح الغیب پس از ذکر بعضی وجوه در معنای «أُحکِمَت» چنین نتیجه می گیرد که: «انّ هذا الکتاب مشتملٌ علی اشرف المطالب الروحانیّة و اعلی المباحث الالهیّة، فکان کتاباً محکماً غیر قابلٍ للنقض و الهدم».[10]

ابن عربی در تفسیرش می گوید: «أُحکِمَت آیاته ای اعیانه و حقائقه فی العالَم الکلّی بأن أُثبِتَت دائمةً علی حالها لا تتبدّل و لا تتغیّر و لا تُفسَدُ محفوظةٌ عن کلّ نقصٍ و آفة»[11] .

سیوطی در الاتقان می گوید: «احکمت آیاته بعجیب النظم و بدیع المعانی و احکمت عن تطرّق التبدیل و التحریف و الاختلاف و التباین»؛[12]

و فیض کاشانی هم در تفسیر الصافی می گوید: «کتابٌ احکمت آیاته نظّمت نظماً محکماً لا نقص فیه و لا خلل کالبناء المحکم».[13]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo