< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد عباسعلی زارعی سبزواری

1401/11/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث علم اصول/طرق ایصالی الفاظ، افعال و تقاریر صادره از شارع /ادله عدم وقوع تحریف

 

ادامه استدلال چهارم: حدیث ثقلین

متن حدیث ثقلین ذکر گردیده و بیان شد حدیث ثقلین بر اساس تمامی مبانی در تعریف تواتر، تواتر معنوی دارد. در مورد وجه دلالت این حدیث بر عدم تحریف به نقیصه در قرآن کریم بیان شد محقّق خویی «رحمة الله علیه» می فرمایند دو تقریب در این زمینه وجود دارد. کلام محقّق خویی «رحمة الله علیه» راجع به تقریب اوّل بیان گردیده و مورد نقد و بررسی قرار گرفت. همچنین تقریب دوّم مذکور در کلام ایشان ذکر شده و سه مناقشه ایشان بر این تقریب و پاسخ ایشان از تمامی این مناقشات بیان گردید. در ادامه به نقد و بررسی این تقریب دوّم خواهیم پرداخت.

بیان نقد استاد معظّم بر تقریب دوّم محقّق خویی «رحمة الله علیه»

به نظر می رسد تقریب دوّم مذکور در کلام محقّق خویی «رحمة الله علیه» نیز همچون تقریب اوّل مذکور در کلام ایشان قابل پذیرش نبوده و از دو جهت مبتلای به اشکال است:

اشکال اوّل این است که متعلّق «ترک» در جمله «إنّی تارکٌ فیکم الثقلین»، کتاب الله و عترت است و مقصود پیامبر اکرم (ص) از کتاب اللهی که در میان مردم ترک شده است، قرآنی است که در میان مردم آن روزگار موجود بوده و آن را به عنوان کتاب الله می شناخته اند، لذا این جمله نهایتاً دلالت بر آن دارد که قرآنی که مردم آن روز به عنوان کتاب الله می شناخته و نزد ایشان موجود بوده است، در میان آنها ترک شده است، نه دلالت بر ترک قرآن واقعی در میان مردم الی یوم القیامة، بنا بر این تا زمانی که قرآن موجود در نزد معاصرین با پیامبر اکرم (ص) باقی بوده باشد، تمسّک به ظواهر آن نیز جایز خواهد بود ولی اگر تحریف شود، تمسّک به ظواهر آن جایز نمی باشد؛ از تحریف قرآن در اعصار بعدی نیز لغویّت ترک قرآن در میان مردم و نقض غرض لازم نمی آید تا گفته شود حدیث ثقلین دلالت بر عدم تحریف قرآن الی یوم القیامة دارد و الّا مستلزم لغویّت ترک قرآن در میان مردم خواهد بود، زیرا غرض از ترک قرآن در میان مردم، تحقّق طبیعی تمسّک به ظواهر قرآنی و هدایت مردم به واسطه عمل به قرآن می باشد و طبیعت تمسّک به ظواهر قرآنی و هدایت مردم نیز به صرف عمل مردم یک عصر، حاصل می شود، و لو تحریف قرآن در سایر اعصار، مانع از تحقّق این غرض یعنی تمسّک به ظواهر قرآنی و هدایت مردم در این اعصار گردد، بنا بر این تحریف قرآن موجب لغویّت ترک قرآن در میان مردم و نقض غرض نخواهد بود، کما اینکه کتب آسمانی سایر شرایع نیز پس از وفات پیامبران آن شرایع «علی نبیّنا وآله وعلیهم السلام» در میان مردم آنها ترک شده و غرض از این ترک نیز تمسّک به این کتب تا تشریع شریعت بعدی بوده است، ولی قبل از آمدن شریعت بعدی دچار تحریف می شدند و این تحریف، موجب نقض غرض از ترک این کتب در میان مردم به حساب نمی آید.

خلاصه آنکه مجرّد ترک کتاب الله موجود در آن زمان در میان مردم به غرض تمسّک به آن، مستلزم حفظ قرآن از تحریف به نقیصه در تمامی اعصار الی یوم القیامة نخواهد بود.

و امّا اشکال دوّم وارد بر این تقریب دوّم آن است که این استدلال، دوری می باشد، چون در این تقریب، اثبات عدم تحریف به نقیصه در قرآن کریم متوقّف بر حجّیّت ظواهر قرآن است در حالی که حجّیّت ظواهر قرآن، خود متوقّف بر عدم تحریف به نقیصه در قرآن کریم می باشد و همانطور که گذشت، تا احتمال تحریف به نقیصه در قرآن وجود داشته باشد و این احتمال داده شود که قرائنی بر اراده خلاف ظاهر در قرآن موجود بوده که به ما نرسیده است، اصل عدم قرینه جاری نشده و ظواهر قرآنی حجّت نخواهد بود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo