< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد عباسعلی زارعی‌سبزواری

1402/02/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: طرق ایصالی الفاظ، افعال و تقاریر صادره از شارع/کتاب /ادلّه قائلین به عدم حجّیّت ظواهر کتاب

 

ادامه نکته سوّم: اعتبار سنجی کتاب الله به لحاظ دلالت و ظهور

بیان شد از آنجا که دلالت اکثر الفاظ در قرآن کریم همچون سائر الفاظ عرب، نصّ نبوده و از باب ظهور می باشد، صرف قطع به صدور الفاظ قرآن موجود در اکثر موارد برای حجّیّت آن کافی نبوده و اثبات حجّیّت قرآن موجود برای مکلّفین، علاوه بر اثبات حجّیّت آن به لحاظ صدور، نیازمند اثبات حجّیّت دلالت و ظهور آن می باشد یعنی باید ثابت شود خداوند متعال از این الفاظ، همان معنایی را اراده کرده است که مکلّفین درک می نمایند.

در جلسات گذشته، مراد از حجّیّت ظواهر کتاب در ما نحن فیه، اقوال در مسأله و ادلّه قائلین به حجّیّت ظواهر کتاب و نقد و بررسی این ادلّه بیان گردید. در ادامه به بیان ادلّه قائلین به عدم حجّیّت ظواهر مگر بعد از تفسیر معصوم (ع) که توسّط مرحوم محقّق خراسانی در کفایة[1] مطرح شده است خواهیم پرداخت.

دلیل اوّل: روایات دالّ بر اختصاص فهم قرآن کریم به اهل آن

امام صادق (ع) در مذاکره ای که با ابو حنیفه دارند و امام باقر (ع) در مذاکره ای که با قتادة دارند، قرآن را فوق فهم این دو معرّفی نموده و می فرمایند قرآن را جز کسانی که به آن خطاب شده اند، نمی توانند بفهمند.

شبیب بن انس به نقل از بعضی اصحاب ابی عبد الله (ع) می گوید: «انّ ابا عبد الله (ع) قال لأبی حنیفة: انت فقیه العراق؟ قال نعم: قال فبِمَ تفتیهم، قال بکتاب الله و سنّة نبیّه. قال (ع): یا ابا حنیفة، تعرف کتاب الله حقّ معرفته و تعرف الناسخ و المنسوخ؟ قال نعم. قال (ع): یا ابا حنیفة، لقد ادّعیت علماً ما جعل الله ذلک الّا عند اهل الکتاب الذین أُنزِلَ علیهم، ویلک و لا هو الّا عند الخاصّ من ذرّیّة نبیّنا محمّدٍ (ص) و ما ورّثک الله عن کتابه حرفاً»[2] .

در روایت دیگری کلینی از زید شحّام نقل می کند: «دخل قتادة بن دعامة علی ابی جعفرٍ (ع)، فقال (ع) یا قتادة، انت فقیه البصرة؟ فقال: هکذا یزعمون. فقال (ع): بلغنی انّک تفسّر القرآن. فقال له قتادة: نعم، ... فقال له ابو جعفرٍ (ع): إن کنت انّما فسّرت القرآن من تلقاء نفسک، فقد هلکت و أهلکت و إن کنت قد فسّرته عن الرجال، فقد هلکت و أهلکت؛ ویحک یا قتادة ... انّما یعرف القرآن من خوطِبَ به»[3] [4] .

اینگونه روایات دلالت بر عدم حجّیّت ظواهر قرآن برای غیر من خوطب به، یعنی برای غیر ائمّه معصومین (ع) داشته و به عبارتی دلالت بر عدم حجّیّت ظواهر قرآن برای مکلّفین مگر پس از تفسیر معصوم (ع) خواهد داشت.

بیان استاد معظّم

به نظر می رسد استدلال به اینگونه روایات برای اثبات عدم حجّیّت ظواهر قرآن صحیح نباشد، زیرا اوّلاً سند این دو روایت ضعیف می باشد؛ امّا سند روایت اوّل ضعیف است، زیرا علاوه بر ارسال، مشتمل بر شبیب بن انس می باشد که مجهول بوده و هیچ توثیقی در مورد او وارد نشده است؛ و امّا سند روایت دوّم ضعیف است، چون مشتمل بر محمّد بن سنان است که توثیق ایشان مورد اختلاف جدّی قرار گرفته است؛ و ثانیاً این روایات، هیچ ربطی به استظهار از قرآن در فرض عدم وجود کلام معصوم (ع) نداشته و صرفاً در موارد تعارض کلام معصوم (ع) با ظاهر قرآن کریم، از اخذ به ظاهر قرآن نهی می نماید، به خصوص در روایت اوّل که بحث شناخت ناسخ و منسوخ و شناخت کتاب الله، حقَّ معرفته را مطرح کرده است و شناخت حقّ معرفته یعنی احاطه کامل به تمام جوانب آیه ای از آیات شریفه و تمسّک به ظواهر آن بعد از فحص از قرائن دالّ بر اراده خلاف ظاهر که از جمله این قرائن، کلمات معصومین (ع) است[5] .


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo