< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد عباسعلی زارعی‌سبزواری

1402/10/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: طرق ایصالی الفاظ، افعال و تقاریر صادره از شارع/اخبار /نکته چهارم: حجّیّت و اعتبار خبر

 

ادامه مرحله دوّم: وجود مانع از استدلال

بیان شد در مرحله دوّم، بحث از آن است که بر فرض، مفهوم وصف یا شرط، مقتضی دلالت آیه نبأ بر حجّیّت خبر واحد عادل باشد، آیا مانعی از دلالت این آیه بر حجّیّت خبر واحد وجود دارد یا چنین مانعی وجود ندارد؟

بیان شد برخی اصولیّون، تعلیل مذکور در آیه شریفه یعنی «ان تصیبوا قوماً بجهالةٍ فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین» را مانع از دلالت آیه نبأ بر حجّیّت خبر واحد می دانند. وجه ادّعای مانعیّت تعلیل مذکور از دلالت آیه نبأ بر حجّیّت خبر واحد ذکر شد و سه پاسخ از آن بیان گردید. بحث در نقد این پاسخ ها و تثبیت مانعیّت تعلیل مذکور در آیه نبأ از دلالت این آیه بر حجّیّت خبر واحد عادل بود که در این زمینه، نقد پاسخ اوّل یعنی تخصیص تعلیل به واسطه مفهوم آیه نبأ به دو بیان ذکر گردید. در ادامه به بیان نقد پاسخ دوّم خواهیم پرداخت.

نقد پاسخ دوّم

پاسخ دوّم از ادّعای مانعیّت تعلیل در آیه نبأ از انعقاد ظهور این آیه در مفهوم و دلالت آن بر حجّیّت خبر واحد عادل این بود که مراد از جهالت در این تعلیل، سفاهت است و لذا این تعلیل، شامل خبر واحد عادل نشده و مانع از ظهور آیه شریفه در مفهوم و دلالت آن بر حجّیّت خبر واحد عادل نخواهد گردید، زیرا عمل به خبر واحد عادل، سفیهانه به حساب نمی آید.

این پاسخ از جهات مختلفی مورد نقد قرار گرفته و یا می تواند مورد نقد قرار گیرد که باید هر کدام به صورت جداگانه مطرح گردیده و مورد بررسی قرار گیرند.

بیان نقد اوّل

ادّعای اراده سفاهت از لفظ «جهالت» در آیه نبأ صحیح نیست، زیرا اوّلاً با تأمّل در کتب لغت دانسته می شود این کلمه در هیچ کتاب لغتی به معنای سفاهت نیامده است و ثانیاً بر فرض ثابت شود کلمه جهالت علاوه بر معنای «عدم العلم» به معنای «سفاهت» نیز می باشد، جهالت مشترک لفظی بوده و اراده «سفاهت» از آن نیازمند قرینه معیّنه خواهد بود، در حالی که در آیه نبأ، نه تنها قرینه ای بر اراده سفاهت وجود ندارد، بلکه ای چه بسا «تبیّنوا» قرینه بر آن قرار داده شود که مراد از کلمه «جهالت»، «عدم العلم» می باشد، چون تبیّن در مقام کشف امر مجهول صورت می گیرد و لذا امر به تبیّن قرینه بر آن خواهد بود که مراد از کلمه «جهالت»، «عدم العلم» بوده و تبیّن در مقام تحذیر از وقوع در عدم العلم مورد امر قرار گرفته است.

 

مناقشه در نقد اوّل

این نقد از دو جهت قابل مناقشه می باشد:

جهت اوّل آن است که ادّعای قرینیّت کلمه «تبیّنوا» بر اراده معنای «عدم العلم» از لفظ «جهالت» صحیح نیست، زیرا غرض از امر تبیّن، روشن شدن مطابقت یا عدم مطابقت خبر با واقع می باشد و این غرض همانطور که جهالت به معنای عدم العلم به مطابقت خبر با واقع را رفع می نماید، جهالت به معنای عمل سفیهانه به خبر مُخبِر را نیز رفع می نماید؛

و امّا جهت دوّم آن است که اگرچه کلمه «جهالت» در لغت به معنای «سفاهت» نیامده است، ولی استعمال این کلمه در عرف عرب در معنای سفاهت رواج دارد، در نتیجه اگرچه کلمه جهالت حقیقت لغویّه در معنای سفاهت نیست و در اصل لغت برای سفاهت وضع نشده است، ولی حقیقت عرفیّه در معنای سفاهت است و از آنجا که حقیقت عرفیّه بر حقیقت شرعیّه ترجیح دارد، در موارد عدم قرینه، کلام حمل بر معنای عرفی می گردد.

با توجّه به این دو مناقشه مشخّص می شود نقد مذکور، وارد نیست و لذا اراده سفاهت از کلمه جهالت در این آیه شریفه منعی نخواهد داشت و چه بسا ادّعا شود شأن نزول این آیه شریفه، قرینه معیّنه بر اراده سفاهت از کلمه جهالت در این آیه می باشد، زیرا عمل کسانی که به خبر ولید بن عقبه اعتماد نمودند عند العقلاء، اقدامی بدون فکر به حساب آمده و سفاهت می باشد، زیرا عقلاء اعتماد بر خبر شخصی فاسق که متّهم به کذب می باشد را در امر مهمّی که منجرّ به اقدام مسلمین به جنگ با عدّه ای شده و مستلزم ریخته شدن خون آن عدّه می باشد، کاری سفیهانه به حساب می آورند، لذا علاوه بر استعمال عرفی کلمه جهالت در سفاهت، نفس شأن نزول آیه نبأ می تواند قرینه بر آن باشد که مراد از جهالت در این آیه شریفه، سفاهت می باشد، در نتیجه پاسخ دوّم از مانعیّت تعلیل مذکور در آیه نبأ از ظهور این آیه شریفه در مفهوم و دلالت بر حجّیّت خبر واحد عادل، به جای خود باقی بوده و گفته می شود تعلیل مذکور، شامل خبر واحد عادل نشده و مانع از ظهور آیه شریفه در مفهوم و دلالت آن بر حجّیّت خبر واحد عادل نخواهد گردید، زیرا عمل به خبر واحد عادل، سفیهانه به حساب نمی آید.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo