< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد عباسعلی زارعی سبزواری

99/10/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع:مقصد رابع - مبحث دوّم: احوال عامّ و خاصّ/مطلب یازدهم: گستره تعمیم خطابات شفاهی /نکته اوّل: پیشینه تاریخی بحث

 

ادامه مقصد رابع: بررسی احوال مدالیل الفاظ مرکبه و جملات مستعمله در لسان شارع

بیان شد قواعد علم اصول ذیل چند مقصد پی گیری می شود. مقصد اول یعنی بررسی مدالیل الفاظ مفرده مستعمله در لسان شارع، مقصد دوم یعنی بررسی احوال مدالیل الفاظ مفرده مستعمله در لسان شارع مانند مقدمه واجب، مقصد سوم یعنی بررسی مدالیل الفاظ مرکبه و جملات مستعمله در لسان شارع مانند بحث از عموم و اطلاق و بحث از مفاهیم گذشت. بحث در مقصد چهارم یعنی بررسی احوال مدلالیل الفاظ مرکبه و جملات مستعمله در لسان شارع بود که بیان شد این مقصد نیز ذیل چند مبحث، پی گیری می گردد. مبحث اول یعنی احوال مفاهیم گذشت، کلام در مبحث دوم یعنی احوال عام و خاص بود که بیان گردید ذیل چند مطلب پی گیری می شود. مطلب اول یعنی ملاک تقدیم خاص بر عام، مطلب دوم یعنی حکم شک در تخصیص، مطلب سوم یعنی دوران امر بین تخصیص و تخصص، مطلب چهارم یعنی دوران امر بین تخصیص و نسخ، مطلب پنجم یعنی تعقیب عام به خاص راجع به بعضی از مدلول عام، مطلب ششم یعنی حجیت و عدم حجیت عام قبل الفحص، مطلب هفتم یعنی جواز و عدم جواز تخصیص عموم به مفهوم، مطلب هشتم یعنی تخصیص کتاب به خبر واحد، مطلب نهم یعنی لزوم اکتفاء بر مورد دلیل خاص و مطلب دهم یعنی تخصیص اکثر بیان گردید. در ادامه به بیان مطلب یازدهم یعنی گستره تعمیم خطابات شفاهی خواهیم پرداخت.

مطلب یازدهم: گستره تعمیم خطابات شفاهی

در این مطلب که همچون مطلب گذشته یعنی تخصیص اکثر، مختصّ به احوال عامّ و خاصّ نبوده و شامل احوال مطلق و مقیّد نیز می شود بحث از آن است که پس از پذیرش دلالت عمومات و اطلاقاتی که در مقام مخاطبه به اشخاص، القاء شده است بر اصل عموم و اطلاق، گستره استیعابی و شمولی این عمومات و اطلاقات چقدر بوده و آیا محدود به حاضرین در مجلس تخاطب است یا آنکه شامل غائبین و بلکه معدومین نیز می گردد؟

بحث در خصوص این مطلب ذیل چند نکته پی گیری می شود.

نکته اوّل: پیشینه تاریخی بحث

با تتبّع در کتب اصولی روشن می شود این بحث از قدیم الایّام در میان اندیشمندان اصولی، مطرح بوده و عموماً ذیل مباحث عامّ و خاصّ مورد بحث قرار می گرفته است، ولی به لحاظ آنکه برخی اصولیّون آن را ذیل مسأله و یا فصل جداگانه ای مطرح می نموده و برخی دیگر آن را به صورت استطرادی، ذیل بحث عدم شمول ادلّه ای که خطاب به پیامبر اکرم (ص) صادر شده اند نسبت به سایرین و شمول ادلّه ای که خطاب آنها متوجّه مردم می باشد، نسبت به پیامبر اکرم (ص) مطرح می نمایند و همچنین به لحاظ تنوّع تعابیری که در عنوان بحث ذکر می گردد، لازم است برخی از کلمات اصولیّون به ترتیب اعصار آنها مورد اشاره قرار گیرد تا هم سیر بحث روشن گردد و هم از آن در سایر مقامات مثل تحریر محلّ نزاع، استفاده شود.

در میان اصولیّون اهل سنّت، ابو المعالی جوینی از قدماء مربوط به قرن چهارم از نخستین کسانی است که این مطلب را ذیل یک فصلی تحت عنوان «القول فی أن خطاب المواجهين، مقصور عليهم إلا أن يقوم دليل على دخول من بعدهم فيهم» مطرح نموده اند. ایشان در تلخیص می گوید[1] : «اعلم انّ الخطاب الوارد فی عصر رسول الله متوجّهٌ علی اهل زمانه، مختصٌّ بالمکلّفین الموجودین یومئذٍ و لا یدخل من بعدهم فی قضیّة الخطاب المتوجّه علیهم الّا بدلالة یقطع بها و ذلک نحو قوله: یا ایّها الناس و یا اولی الابصار و لله علی الناس حجّ البیت».

مروزی از معاصرین جوینی نیز این بحث را ذیل الامر بالامر، مطرح نموده و می گوید[2] : «انّ الاصحاب قد ذکروا انّ الخطاب الوارد من الله و رسوله، انّما یتناول المکلّفین الصالحین لهذا التکلیف الوارد الموجودین عند الخطاب، و امّا الذین یوجدون من بعد ذلک، فإنّما یدخلون فی الخطاب بالاجماع».


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo