< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد عباسعلی زارعی سبزواری

99/11/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: نکته پنجم: ثمرات مسأله/ثمرات فقهی مسـأله /مورد اوّل: صحّت و عدم صحّت یمین کافر؛

 

ادامه نکته پنجم: ثمرات مسأله

بیان شد مسائل علم اصول به لحاظ ثمرات مترتّب بر آنها بر دو قسم هستند: مسائلی که به صورت مستقیم ثمره اصولی داشته و به واسطه آن ثمره اصولی، ثمره فقهی پیدا خواهند نمود و مسائلی که به صورت مستقیم، ثمره فقهی دارند. بحث در بیان قسم اوّل یعنی ثمرات اصولی مسأله بود و بیان گردید که محقّق خراسانی «رحمة الله علیه» دو ثمره را در این زمینه مطرح کرده و مورد مناقشه قرار داده اند. بیان گردید که محقّق خویی «رحمة الله علیه»، این مناقشه را مطلقاً نپذیرفته اند و لذا این ثمره را هم نسبت به غائبین و هم نسبت به معدومین، تمام می دانند، اگرچه ما این مناقشه را تنها در مورد غائبین پذیرفته و لذا این ثمره را تنها نسبت به معدومین، تمام دانستیم. در ادامه به بیان چند مورد از مواردی در فقه خواهیم پرداخت که به جهت تردید در اجرای قاعده اشتراک، اشتراک حکم معدومین یا غائبین با حاضرین، مبتنی بر بحث اختصاص خطابات شفاهیّه به حاضرین خواهد بود.

مورد اوّل: صحّت و عدم صحّت یمین کافر

یکی از مسائلی که در فقه مطرح می شود آن است که آیا قسم کافر، صحیح بوده و تمام آثار، از جمله کفّاره حنث قسم، اعتبار قسم در محکمه و امثال آن ثابت می گردد یا خیر؟

قائلین به صحّت یمین کافر به اطلاق آیه شریفه ﴿لا یؤاخذکم الله باللغو فی ایمانکم و لکن یؤاخذکم بما عقدتم الایمان﴾[1] استناد نموده و می گویند: آیه شریفه، اطلاق داشته و هم شامل مسلمان می شود و هم شامل کفّار؛

صاحب ریاض «رحمة الله علیه» در نقد این استدلال می فرمایند[2] : «چنین اطلاقی وجود ندارد، لاختصاصه فی الکتاب و بعض السنّة بمقتضی قاعدة خطاب المشافهة، بحاضری مجلسه و المتیقَّن منهم المسلمون خاصّةً و التعدیة الی غیرهم و منهم الکفّار مطلقاً، تحتاج الی دلالةٍ هی فی المقام مفقودة، اذ لیست الّا الاجماع و هو مفقودٌ فی محلّ النزاع»؛ حاصل فرمایش ایشان آن است که آیه شریفه ﴿لا یؤاخذکم الله الخ﴾ پس از دو آیه پیشین و متعاقب به آنها ذکر شده که می فرماید: ﴿یا ایّها الذین آمنوا لا تحرّموا طیّبات ما احلّ الله لکم و لا تعتدوا، انّ الله لا یحبّ المعتدین﴾[3] ﴿و کلوا ممّا رزقکم الله حلالاً طیّباً و اتّقوا الله الذی انتم به مؤمنون﴾[4] ، لذا آیه شریفه ﴿لا یؤاخذکم الله﴾ هم به اعتبار ﴿یا ایّها الذین آمنوا﴾ و هم به اعتبار ضمیر خطاب «کم» در این آیه شریفه، جمله ای خطابیّه بوده و اختصاص به حاضرین در مجلس خطاب دارد که مسلمان بوده اند و نهایتاً با اثبات اتّحاد صنفی حاضرین که مسلمان هستند با غائبین و معدومین از مسلمانان، تسرّی حکم به غائبین و معدومین از مسلمانان توجیه خواهد داشت، ولی غائبین و معدومین از کفّار با حاضرین مسلمان، اتّحاد صنفی نداشته و لذا حکم به آنها سرایت نمی نماید و سرایت حکم به آنها، نیازمند دلیل می باشد و از آنجا که تنها دلیل بر قاعده اشتراک و سرایت حکم از حاضرین به غائبین و معدومین، اجماع می باشد و در کفّار، چنین اجماعی وجود ندارد، لذا حکم حاضرین مسلمان به غائبین و معدومین از کفّار، سرایت نمی نماید.

روشن است که این نقد، بنا بر قول به عدم اختصاص خطابات شفاهیّه به خصوص حاضرین در مجلس خطاب یا خصوص حاضرین در عصر صدور خطاب، وارد نمی باشد و اطلاق آیه شریفه، مفید تعمیم حکم نسبت به کفّار خواهد بود بدون اینکه نیازی به اتّحاد صنفی یا اجماع و قاعده اشتراک وجود داشته باشد، کما اینکه بسیاری فقهاء با استناد به اطلاق این آیه شریفه، حکم به صحّت یمین کافر نموده اند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo