< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی‌سبزواری

97/12/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نظریه اول/تبیین چرایی تقدم استصحاب حالت گذشته ید بر قاعده‌ی ید/نظر محقق نائینی

 

بحث درباره این مطلب بود که آیا قاعده ی ید در موردی که حالت ید و عنوان این ید در گذشته برای ما معلوم باشد، مثلا بدانیم که قبلا ید مستولی بر این شیء ید امانی بوده است، یا بدانیم که ید او ید غصبی بوده است، و یا بدانیم که ید او در گذشته ید ملکی بوده است. در این حالت قاعده ی ید چنانچه الان شک کنیم که ید این شخص ید ملکی است یا خیر آیا جریان پیدا می کند یا خیر؟

در جلسه گذشته راجع به تحریر محل نزاع و تعدد انظار فقهاء بحث کردیم. اکثر فقهاء قائل به عدم جریان قاعده شده اند و برخی دیگر مانند سید در عروه و حضرت امام علی ما فی تقریرات بحثه قائل به تفصیل شده اند.

اما در خصوص کسانی که معتقدند قاعده‌ی ید فقط در جایی جریان پیدا می کند که هم حالت فعلی ید و هم حالت گذشته‌ی ید برای ما نامعلوم باشد و لذا اگر حالت قبلی ید برای ما مشخص باشد مجالی برای جریان قاعده‌ی ید نیست، در این خصوص و برای اثبات این مطلب اعلام از محققین و فقهاء ادله ای را ذکر کرده اند.

0.0.0.1- نظریه اول در تبیین چرایی تقدم استصحاب حالت گذشته ید بر قاعده‌ی ید (نظر محقق نائینی)

دلیل اول را محقق نائینی (ره) علی ما فی فوائد الاصول مطرح کرده اند. حاصل این فرمایش این است که در موردی که حالت ید در گذشته برای ما معلوم باشد، استصحاب می کنیم حالت گذشته‌ی ید را و بعد از استصحاب حالت گذشته، موضوع قاعده‌ی ید از میان می رود و در واقع استصحاب حال معلوم گذشته‌ی ید حاکم بر خود قاعده‌ی ید می شود.

توضیح این استدلال این است که موضوع قاعده‌ی عبارت بود از اینکه حالت این ید برای ما نامعلوم باشد؛ یعنی ندانیم ید مستولی بر این شیء آیا ید عدوانی است یا ید امانی است یا ید ملکی می باشد. و به تعبیری دیگر ندانیم که آیا این مالی که الان دست این شخص است تحت عنوان اجاره دست او است یا غصب یا ملک. و از طرفی چنانچه حالت سابقه‌ی این ید برای ما معلوم باشد مثلا بدانیم که روز قبل این ید غصبی بود، استصحاب حالت غصبی گذشته را می کنیم و بعد از این استصحاب، جهل ما نسبت به حالت فعلی ید از بین می رود؛ و وقتی جهل به حالت فعلی از بین رفت دیگر مجالی برای جریان قاعده‌ی ید نمی ماند. (البته این حکومتی که میرزای نائینی فرموده است یعنی ورود ولی حالا فعلا روی عنوان بحث نمی کنیم.)

0.0.0.1.1- نقد کلام محقق نائینی:

بعضی از تلامذه‌ی محقق نائینی یعنی آشیخ حسین حلی (ره) در کتاب اصول فقه خودش به صورت مفصل تبیین کرده است.[1] لکن این استدلال توسط اعلام از محققین متأخر از میرازی نائینی نقد شده است.

0.0.0.1.1.1- اشکال آقا ضیاء الدین عراقی به نظر محقق نائینی:

اولین نقد توسط آقا ضیاء الدین عراقی بیان شده است. حاصل نقد محقق عراقی این است که: اینکه محقق نائینی فرموده استصحاب حالت گذشته‌ی ید حاکم بر خود قاعده‌ی ید است، در یک صورت درست است و در یک صورت دیگر نادرست است. در صورتیکه بگوئیم جهل به حالت گذشته‌ی ید در دلیل دال بر اعتبار و اماریت ید اخذ شده است، یعنی بگوئیم که مورد بناء عقلاء که دلیل قاعده‌ی ید بود، مورد امضاء شارع مقدس که من استولی علی شیء بود، عبارت است از آن یدی که حالت گذشته‌ی آن ید برای ما نامعلوم باشد، در اینصورت فرمایش محقق نائینی درست است چون استصحاب حال سابقه جهل را زائل می کند و موضوع قاعده‌ی ید را از بین می برد و حکومت به معنایی که میرزا گفت اتفاق می افتد. اما درصورتیکه بگوئیم جهل به حالت سابقه در ادله‌ی اعتبار ید اخذ نشده است، بلکه جهل به حالت سابقه مورد حجیت قاعده‌ی ید است و به تعبیری جهل به حکم واقعی، مورد جریان قاعده‌ی ید است، کما اینکه جهل به حکم واقعی، مورد جریان سایر امارات است، بدون اینکه جهل به حالت گذشته و یا جهل به حکم واقعی در موضوع قاعده‌ی ید اخذ شده باشد و ادله‌ی اعتبار بر آن دلالت کند، در اینصورت فرمایش محقق نائینی نادرست است، زیرا موضوع قاعده‌ی ید نفس الاستیلاء علی الشیء است، مورد بناء عقلاء نفس استیلای بر شیء است و جهل به حالت سابقه در موضوع قاعده اخذ نشده است و از طرفی آن استیلا بالفعل وجود دارد و با استصحاب حالت سابقه موضوع قاعده منتفی نمی شود و لذا قاعده جریان پیدا می کند. (جهل به حکم واقعی در موضوع اخذ نشده است بلکه مورد حجیت است). و از طرفی آنچه که مطابق تحقیق است، همین حالت و صورت دوم است، یعنی در ادله‌ی اعتبار قاعده‌ی ید چیزی به عنوان جهل به حالت سابقه اخذ نشده است. مضافا بر اینکه اگر جهل به حالت سابقه به عنوان قیدی برای موضوع قاعده‌ی ید بود (یعنی استیلایی که مشکوک است) می بایست این قاعده یک اصل عملی باشد نه اماره، و خود محقق نائینی هم قبول دارد که قاعده‌ی ید اماره است و اصل نیست.

آشیخ حسین حلی (ره) نظر آقا ضیاء الدین عراقی را نقد می کند. این نقد را مطالعه کنید برای جلسه بعد.

 


[1] ر.ش: أصول الفقه ؛ ج‌11 ؛ ص146 تا153 (همچنین در کتاب استاد ج11 ص116تا123 نقل شده است).

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo