< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی‌سبزواری

97/12/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: خلاصه استدلال امام خمینی (ره)

 

حالت قبلی ید وقفیت باشد و بدانیم که این مالی که تحت ید زید است و شک داریم الان ملک او است یا خیر تا دیروز به صورت وقفی در اختیار او بود یا به صورت وقفی در اختیار دیگران بود. امام خمینی (ره) می فرماید در این صورت ید صاحب ید به کلی از اعتبار ساقط می شود. دلیلش هم این است که ادله اعتبار قاعده‌ی ید منصرَف از چنین حالتی است. و در این جهت تفاوتی نیست بین اینکه دعوا در خصوص این مال به مرافعه کشده شود و به نزد حاکم برود و بین اینکه به نزد حاکم نرود و معارضی نداشته باشد. غایۀ الامر اگر دعوا به مرافعه کشیده شد (یعنی در مقابل صاحب ید کسانی وجود داشتند که منکر مالکیت صاحب ید بودند و موضوع را به دادگاه بردند) دو صورت پیدا می کند

    1. یا کسانی که در مقابل صاحب ید قرار کرفته اند ارباب وقف هستند (یعنی موقوف علیهم یا متولی وقف). در اینصورت ذوالید مدعی می شود و ارباب وقف منکر. یعنی ذوالید ادعا می کند مسوغات این بیع فراهم شد و ارباب وقف آن را به من فروختند یا هبه کردند. در مقابل ارباب وقف این را انکار می کنند. که در اینصورت طبق قاعده‌ی البینه علی المدعی و الیمین علی من انکر، ید صاحب ید کالعدم است مگر اینکه بینه اقامه کند.

    2. یا شخص ثالثی غیر از ارباب وقف در مقابل ذی الید قرار دارد و مدعی است این مال برای خودش است. در اینصورت دو مدعی وجود دارد: یکی صاحب ید که ادعای ملکیت هم ندارد و دومی آن شخص ثالث که ادعای ملکیت دارد. در اینصورت مسئله وارد بحث تداعی می شود که قواعد آن در باب قضاء مطرح شده است. (ذیل قاعده‌ی البینۀ علی المدعی و الیمین علی من انکر ج 7 قواعد فقهیه مطرح شده است. یکی از مشکلات فقه جمع کردن روایات این باب است.)

0.0.1- نقد و بررسی:

به نظر می آید این تفصیل با تمام شقوقش قابل نقد است.

صورت اول یعنی اینکه کسی در مقابل ذی الید ادعا ندارد و حالت سابقه ید غصبیت است (نه وقفیت و امانیت) حضرت امام (ره) فرمودند در اینصورت ید اعتبار ندارد. در اینجا باید بگوئیم این تفصیل بین غصبی بودن و امانی بودن مبتنی بر این است که ادله ای که دلالت بر اعتبار قاعده‌ی ید دارد شامل آنجائی بشود که حالت گذشته‌ی ید به وجه امانی باشد و شامل آنجائی نشود که حالت گذشته به وجه غصبی است؛ و این مطلب قابل انکار است به خاطر اینکه علم به حالت سابقه (چه آن حالت سابقه غصبیت باشد و چه امانیت باشد از دو حالت خارج نیست. یا مانع می شود از حکم به ملکیت نزد عقلاء و یا اینکه مانع از حکم به ملکیت ما فی الید عند العقلاء نمی شود. اگر مانع شود دیگر فرقی ندارد که حالت سابقه غصبیت باشد یا امانیت؛ و اگر هم مانع نشود باز هم فرقی بین این دو صورت نیست. مگر اینکه گفته شود که بناء عقلاء بر اعتبار ید در خصوص آن موردی فقط هست که یا حالت سابقه اصلا نباشد و یا اگر حالت سابقه معلوم هست فقط حالت امانی باشد و این ادعایی است که ثابت نشده است.

این درصورتی است که دلیل قاعده را بناء عقلاء بدانیم. اما اگر ادله‌ی لفظیه امضائیه را پشتوانه دلیل بدانیم و اطلاق من استولی علی شیء منه را اخذ کنیم این اطلاق شامل همه مورا می شود یعنی چه حالت سابقه معلوم نباشد و چه معلوم باشد و چه حالت سابقه غصبیت باشد و چه امانیت باشد. طبق بیان استاد این اطلاق انصراف دارد از موردی که حالت سابقه معلوم باشد و این انصراف فرقی بین حالت غصبی و امانی ندارد.

حالت دوم یعنی امانی بودن هم همین مناقشه را دارد

حالت سوم یعنی در مقابل ذی الید کسی مدعی نباشد ولی ذی الید هم ادعایی ندارد.

صورت دوم یعنی حالت قبلی وقفیت باشد. امام خمینی فرمودند استصحاب حالت قبلی بر ید مقدم می شود و وجه تقدم آن حکومت است. در نقد آن عرض می کنیم که این فرمایش امام خمینی با گفتاری که در گذشته در نقد کلام محقق نائینی داشتید تنافی دارد. شما فرموده بودید بناء عقلاء در جائیکه حالت سابقه‌ی این ید مشخص است یا وجود دارد یا وجود ندارد. اگر وجود دارد مجالی برای استصحاب نیست، چون اماره است؛ و اگر بناء عقلاء وجود ندارد حجیت ید ساقط می شود و وجهی برای تقدیم استصحاب باقی نمی ماند.

0.1- نظر نهائی استاد در مورد تنبیه هشتم

فعلیهذا نتیجه گرفته می شود که قاعده‌ی ید در جائیکه حالت سابقه‌ی این ید معلوم باشد جریان پیدا نمی کند و دلیل عدم جریان نه آنچه است که اعلام ثلاثه فرمودند بلکه دلیل آن انصراف دلیل امضائی بناء عقلاء از این حالت است؛ تفصیل امام خمینی هم مورد قبول نیست.

در وصیت امام علی علیه السلام به فرزندانشان: اوصیکم بالعمل قبل ان یؤخذ منکم بالکظم و باغتنام الصحۀ قبل السقم قبل ان تقول نفس یا حسرتا علی ما فرطت فی جنب الله و ان کنت لمن الساخرین او تقول لو ان الله هدانی لکنت من المتقین

هر چه می توانید عمل [صالح] انجام بدهید قبل از اینکه نیروی شما ازتان گرفته شود و صحت خودتان را غنیمت بشمارید قبل از اینکه ندای نفس بلند شود که وای از حسرت به خاطر آنچه که در دوری از خدا افراط کردم

تنها چیزی که قابل جبران نیست عمر است که حتی در سال های آینده با کار زیادتر هم قابل جبران نیست چون هر زمانی برای خودش است.

أشَدُّ الغُصَصِ فوتُ الفُرَصَ– برای مهدی گفته شود –شرمنده مادران و همسران شهدا نشویم که بهترین چیزشان را در راه خدا دادند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo