< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی‌سبزواری

98/04/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وجه سوم در رد انقلاب دعوی

 

قائلین به این وجه می گویند انقلاب دعوا با احتجاجی که امیرالمونین علیه السلام با خلیفه اول در مطالبه بینه از حضرت زهرا سلام الله علیها منافات دارد. وجه تنافی نظریه مشهور با احتجاج امام علی علیه السلام این است که حضرت زهرا سلام الله علیها اقرار می کند که این فدک که در ید ما است در گذشته ملک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده و به ما بخشیده است. در واقع این اقرار برگشت به این دارد که ایشان ادعا می کنند انتقال فدک از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به ایشان؛ و اگر قرار باشد به مجرد اقرار ذی الید به اینکه این مال در گذشته برای دیگری بوده باشد (چه برای مدعی و چه برای شخصی ثالث) لازم می آید که در ما نحن فیه حضرت زهرا سلام الله علیها که قبل از این اقرار به عنوان منکر ادعای ملکیت فدک را داشت بود تبدیل به مدعی بشود و نیاز به بینه داشته باشد و وجهی برای اعتراض علی علیه السلام باقی نماند. و حال اینکه امیرالمونین علیه السلام به این مطالبه بینه اعتراض داشتند که خلاف حکم الله است و لذا یعنی انقلاب دعوا اتفاق نمی افتد و ادعای مشهور درست نیست. (یعنی حضرت زهرا سلام الله علیها می گویند این مال به سببی شرعی به ما منتقل شده و نباید از ما مطالبه بینه بشود.)

0.0.1- پاسخ وجه سوم:

از این استدلال پاسخ های متعددی داده شده که خودتان مطالعه کنید و ما فقط پاسخ احسن را بیان می کنیم:

بهترین جوابی که به این وجه داده شده جوابی است که محقق همدانی در حاشیه رسائل مطرح کرده و محقق حائری هم در دُرَرُالفوائد آن را پذیرفته است. حاصل آن این است که مطلق یک ادعا نمی تواند موجب بشود که مدعی تبدیل به منکر و منکر تبدیل به مدعی بشود. بلکه در صورتی ادعای ذوالید موجب انقلاب خواهد شد که طرف مقابل او که در این قضیه خلیفه اول است منکر آن چیزی شود که ذوالید ادعای آن را دارد. مثلا در ایجا اگر خلیفه اول ادعای انتقال این مال را به حضرت زهرا سلام الله علیها انکار کند اما اگر این انتقال را انکار نکرد یا سکوت کرد انقلاب دعوا صورت نمی گیرد. درست است که حضرت زهرا سلام الله علیها اقرار به این دارند که فدک قبلا ملک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده است و به ایشان انتقال پیدا کرده اما ابن ابی قحافه این انتقال را انکار نمی کند بلکه اقرار به جهل و ادعای بی خبری می کند لذا انقلاب دعوا نمی شود. به تعبیر دیگر در خصوص ملکیت فعلیه فدک حضرت زهرا سلام الله علیها منکر شناخته می شود و ابن ابی قحافه مدعی است. و یک ادعای دیگری مطرح است مبنی بر انتقال که این ادعا منکری ندارد و خلیفه اول منکر آن نیست. منکر و مدعی در مقابل هم باید باشند تا معنا پیدا کند. (تقریبا شبیه همان نظر محقق اصفهانی در مقام اول است)

0.1- نتیجه گیری در بحث انقلاب دعوی:

فیتحصل اینکه مقتضای ید و استیلای بر یک مال در مقابل کسی که ادعای ملکیت این مالی را دارد که در حال حاضر تحت ید ذوالید می باشد متفاوت از اقتضای ید در صورتی است که در مقابل ذوالید منازعی وجود نداشته باشد به این معنا که چنانچه در مقابل ذوالید منازع و مخاصمی باشد و ذوالید اقرار کند به اینکه این مال در گذشته متعلق به این منازع بوده است طبعا این ذوالید از حالت منکر بودن تبدیل به حالت مدعی بودن می شود همانطوری که مخاصم منکر انتقال می شود و برای اثبات ملکیت خودش نسبت به مالی که الان تحت یدش است نمی تواند به ید خودش تکیه کند و بلکه باید برای اثبات این مطلب بینه اقامه کند و در حقیقت ید او از اعتبار در این حالت ساقط می شود کما ذهب الیه المشهور.

در جلسات بعدی انشاءالله به فروع و تطبیقات قاعده می پردازیم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo