درس حدیث استاد محسن فقیهی
96/11/04
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بررسی و شرح حدیث دوازدهم باب عقل و جهل کافی
(يَا هِشَامُ، مَا بَعَثَ اللَّهُ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ إِلى عِبَادِهِ إِلَّا لِيَعْقِلُوا عَنِ اللَّهِ، فَأَحْسَنُهُمُ اسْتِجَابَةً أَحْسَنُهُمْ مَعْرِفَةً، وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ أَحْسَنُهُمْ عَقْلًا، وَ أَكْمَلُهُمْ عَقْلًا أَرْفَعُهُمْ دَرَجَةً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ. يَا هِشَامُ، إِنَّ لِلّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ: حُجَّةً ظَاهِرَةً، وَ حُجَّةً بَاطِنَةً، فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ، وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ.)[1]
تمام انبیاء و اولیاء آمدهاند تا از ما چیزی بخواهند که برای نفع شخصی خودشان نبوده است؛ آنها به ما نیازی نداشتند؛ آمدند تا از ما بخواهند ما در رابطه با خدا تعقّل کنیم. آنها از ما خواستند تا با میزان عقل و عقلانیت خود به خدا فکر کنیم و در رابطه با او تأمّل کنیم.
هم بندگان و هم خود انبیاء مسئول هستند تا در باب حقّ تعقّل کنند. به همین خاطر ضمیر در "فأحسنهم" هم به انبیاء و هم عباد و بندگان بازگشت دارد؛ یعنی کسی میتواند امر به عقلانیت و تعقّل را امتثال کند که معرفت و علم بهتر و بیشتری داشته باشد؛ یعنی بهتر تعقّل کردن متوقّف بر اندیشه و آگاهی و علم ما میباشد.
این بازگشت ضمیر به بندگان و عباد توأمان یک نکتهای را به ما میفهماند؛ که انبیاء هم در مسیر تکامل قرار دارند؛ یعنی آنها هم در مسیر اعتلای عقل و تکامل آن قرار میگیرند.
برخی این قید "عنالله" را ناظر به علوم شرعی دانستند. ولی ما فکر میکنیم مراد هر آن چیزی است که عقل انسانی به آن دست مییابد. به این معنی که وقتی عقل به ما حکم میکند تا عادل باشیم و از ظلم احتراز کنیم، این هم مشمول این بیان در حدیث هستند.
در فراز بعدی امام میفرمایند که کسی به امر و نهی شارع آگاهتر است که عاقلتر باشد. یک وقتی خدمت یکی از بزرگان درباره خصوصیات شخص شایستهای برای منصب امامت جمعه یکی از شهرها صحبت بود، هر کس چیزی از ظواهر میگفت. ایشان فرمودند کسی را انتخاب کنید که عاقل باشد. ما گاهی فکر میکنیم کسی متدیّنتر است که ملتزم به ظواهر و شرعیّات است، در حالی که باید کسی را اعلم به شریعت دانست که عقل والاتری دارد. آنکه عاقلتر است شریعت را هم بهتر میفهمد. میفهمد در هر زمان به چه شکلی باید در راستای تحقّق احکام الهی تلاش کند.
و حضرت در نهایت میفرمایند آنکس که عقل کاملتری دارد، مقام بالاتری در دنیا و آخرت خواهد داشت. حضرت ما را به مقام رفیع در آخرت تنها وعده نمیدهند. چرا که مؤمن باید هم در دنیا و هم در آخرت جایگاه والایی داشته باشد. ما باید در کنار مردم و در میان ایشان هم حائز رتبهی عالی و رفیعی در نگاه مردم باشیم. نه فقط به فکر آخرت باشیم. باید اهداف عالیه در دنیا هم داشته باشیم. ملازمهای میان کمال عقل و کمال دنیا و آخرت مؤمن برقرار است.
و در فراز بعد امام آنچه حجّت خداوند بر بندگان او هست را در دو منبع معرّفی میکند. یک منبع که به دیده چشم میآید و ظاهر است، نصّ شریعت و کتاب و سنّت است؛ و یک منبع نیز در درون و باطن انسان همراه اوست که عقل باشد.