درس تفسیر استاد هادی عباسیخراسانی
1402/07/29
بسم الله الرحمن الرحیم
محتويات
1- تبیین واژگان1.1- الا تقسطوا
1.2- مثنی و ثلاث و رباع
1.3- ادنی
1.4- الا تعولوا
2- ارتباط آیه دوم و سوم
3- تک همسری ضرورت نظام اجتماعی
4- چرا تعدد زوجات؟
موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره نساء)/سوره نساء آیه 3 /چرا تعدد زوجات؟
﴿وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ﴾[1]
1.1- الا تقسطوا
قِسط به کسر فاء الفعل به معنای اجزای مساوی است. قسط با عدل متفاوت است.
﴿وَ أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ﴾؛[2] اگر خواستید وزن کنید با عدالت و جزء مساوی پیش بروید. عدل کاری است که در آن انصاف رعایت شده است. ولی قسط غیر از انصاف، تساوی اجزاء نیز هست. در فروق اللغة آمده است: «(الفرق) بين العدل و القسط: أن القسط هو العدل البين الظاهر و منه سمي المكيال قسطا و الميزان قسطا لأنه يصور لك العدل في الوزن حتى تراه ظاهرا و قد يكون من العدل ما يخفى و لهذا قلنا ان القسط هو النصيب الذي بينت وجوهه و تقسط القوم الشيء تقاسموا بالقسط».[3]
قِسط جزء برابر است و قَسط به معنی ظلم است.
﴿وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ﴾؛[4] در آیه قرآن چنین آمده است.
اینجا تقسطوا از قِسط است.
1.2- مثنی و ثلاث و رباع
این واژه تکرار عدد است. دو دو، سه سه و چهار چهار.
بحثی در اصول هست که عدد مفهوم دارد یا خیر؟ نه میتوان به طور کلی گفت مفهوم دارد و نه اینکه کلا ندارد. باید در هر جایی در نظر گرفت.
1.3- ادنی
ادنی یا از دنو و مثال یایی است و یا از دنئ و مهموز است. اگر از دنو باشد به معنی نزدیکی است و از دنئ باشد به معنی پستی است.
1.4- الا تعولوا
اشتقاق این کلمه از عول است نه از عیل. عائله را میگویند چون هزینه دارد. عرب به کسی که خدای نکرده بخواهد ظلم کند، عائل میگوید. عدوّ عائل یعنی دشمن ستمگر. اینجا اجوف واوی است. از عول است.چیزی که بسیار سنگین است. هزینههای عائله هم سنگین است و باعث مصارف اموال میشود. وقتی دو کفه ترازو با هم میزان است و یک طرف سنگین شود عرب میگوید عول اتفاق افتاد.
2- ارتباط آیه دوم و سوم
در آیه قبل دستورهایی برای یتامی بود در این آیه هم ادامه دارد. اگر میترسید حقوق ایتام را رعایت نکنید با زنهای غیر یتیم ازدواج کنید. در جاهلیت برخی ایتام را بزرگ میکردند و بعد با آنها ازدواج میکردند و اموالشان را میگرفتند و رها میکردند. این سنت زشت جاهلیت را قرآن نفی میکند. یتامی اعم از یتیم بالغ و نا بالغ است. هرچند یتیم بر بچه کوچکی اطلاق میشود که سرپرستش را از دست داده است. هرچند بحثی علمای عامه مطرح کردند که این آیه دلیل بر این است که شاید یتیمهای غیر بالغ را هم میتوان به ازدواج درآورد. ما عرضمان این است که چنین استفادهای نمیشود. یتیمهای بالغ و رشیدهای است که ازدواج با آنها جایز است. اگر قسط و عدالت را در یتامی ندارید، به سراغ زنهایی بروید که طیب و طاهر هستند؛ از غیر یتیمها.
﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَىٰ﴾[5] در سوره بقره بود. محیض،[6] اهله،[7] روح[8] و مانند آن مورد سؤال است.
یتیم قبل از اسلام مبتلا به بوده که سؤال شده است. قل اصلاح لهم خیر؛ اگر به سراغ اصلاح بروید خیر است. ...فاخوانکم... و الله یعلم .. خدا مفسد و مصلح را میداند. چشم طمع به اموال اینها نداشته باشید. در چنین فضایی که عدهای به عنوان بالا کشیدن اموال یتیمها راه میرفتند، خداوند حرف بالاتری میزند: شما که به عنوان ازدواج میروید سراغ یتامی اگر نمیتوانید حقشان را ادا کنید، نروید.
3- تک همسری ضرورت نظام اجتماعی
تک همسری ضرورت نظام اجتماعی است و حکمی که مطرح شده است، برخی نگویند دوم و سوم و چهارم وجوب است بلکه جواز است. حکم اولیه ازدواج استحباب است. اگر صورت بگیرد بهتر است. النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی.[9] روایت نبوی است. ولی به لحاظ حکم ثانوی ازدواج ضرورت مییابد. اگر کسی به گناه افتاد، ازدواج برایش ضرورت دارد. مستحب واجب میشود. در دوم و سوم و چهارم هم همین است. ضرورت است، نه وجوب. اگر ضرورتی اقتضا کرد جواز دوم و سوم پیش میآید. حضرت حق جل و علا ضرورت اجتماعی و خانوادگی را فرمودند که خدمتی به نظام فردی و جمعی انسانها است.
4- چرا تعدد زوجات؟
اولاً خانمها حدود شش سال از مردان زودتر بالغ میشوند. در خارج طهارت گفتیم سرّ این مطلب آن است که زن مظهر رحمت الهی است. باید شش سال امر الهی را دریافت کند تا بتواند برای دیگران پخش کند. مادر بودن زن باعث میشود زودتر مشرف به اوامر الهی شود. شش سال هم از مردان زودتر نیاز به همسر دارد. زودتر به بلوغ رسیدند به همین دلیل باید نظام چند همسری ضرورت یابد.
ثانیاً مردان در معرض حوادث مختلف هستند. تلفات مردان بیشتر است. در نتیجه جعل تعدد زوجات برای این تعدیل نظام خانوادگی است. تعدد زوجات و چند همسری برای به هم ریختن نظام خانوادگی نیست، برای حفظ این نظام است.
ثالثاً برای ضرورت چند همسری این است که میدانید به لحاظ روانشناسی گرچه در حقیقت زن و مرد یکی هستند ولی حقوقشان فرق دارد. خانمها زودتر بالغ میشوند و از آن سو هم زودتر به یائسگی میرسند. بازنشستگی جسمی پیدا میکنند. قاعدگی آنها که قطع شود، به لحاظ جسمی آن فعالیتهای قبلی را ندارند. ضرورت چند همسری به خاطر این است.
این ضرورت به معنای وجوب نیست.
اگر نگران عدالت در یتامی هستید باید ازدواج با زنان غیر یتیم داشته باشید.
نظام اجتماعی بر اساس تک همسری است و اگر ضرورتی اقتضا کند چند همسری است؛ فواحدة.
اسلام لطفی کرده است به خود زنان چون زودتر بالغ میشوند و زودتر از کارایی میافتند و مردان هم تلفاتی دارند این را ایجاب میکند، زنان عالم از مردان بیشتر میشوند. اگر نظام تک همسری باشد، پاسخگوی عرضه و تقاضا نیست.